علی پورتنگستانی: تعطیلی لیگهای فوتبال در سراسر دنیا باعث شده وضعیتی جدید در این رشته
و نهادهای اقتصادی وابسته به آن ایجاد شود که بهنوعی برای همه جدید و پیشبینی نشده
بود، به غیر از ایران!
وضعیت در فوتبالِ بیتحرک، بهگونهای است که یکی از سرگرمکننده ترین
برنامههای تلویزیونی در اروپا، آسیا و سایر قارهها تعطیل شده و از اینرو بخش
عمدهای از تبلیغات تلویزیونی نیز همزمان با لغو دیدارهای فوتبال پخش نمیشوند.
هر یک ثانیه که تبلیغی از تلویزیونهای انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و غیره
پخش نمیشوند لطمهای چند ده هزار دلاری و هر دقیقه چند صدهزار دلاری و هر ساعت
ضرری چند میلیونی را متوجه شبکههای خصوصی میکند که بابت پخش فوتبال تیمهای مطرح
و پرطرفدار، مبالغ هنگفتی از این راه به جیب میزدند. در این بین باشگاههایی نیز که در خارج از ایران
از این راه ارتزاق کرده و به گفته چندباره مدیرانشان بیش از ۶۰ درصد درآمدهای سالانهشان
از این محل تامین میشد حالا بهشدت تحت فشار هستند.
در این میان، ورزش ایران را نمیتوان با هیچ یک از کشورهای توسعهیافته
در ورزش و حتی با کشورهای آسیایی و همسایگان نزدیک خود از نظر اقتصادی مقایسه کرد
و باید اذعان کنیم که زیرساختهای لازم در ورزش ایران وجود ندارد و به هیچوجه با
ساختار درآمدزایی روبهرو نیستیم و مبالغ کسب در حوزه ورزشبسیار اندک هستند. کشورهای توسعه یافته در ورزش دنیا از منابع درآمدی مختلفی از جمله حق
پخش تلویزیونی، فعالیت شبکههای خصوصی، فروش پیراهن و نمادهای باشگاه، بلیتفروشی
و مواردی از این دست برخوردار هستند اما آیا در ورزش ایران حق پخش تلویزیونی به
باشگاههای ورزشی تعلق میگیرد؟ آیا با مقوله بلیتفروشی واقعی روبهرو هستیم؟ آیا
باشگاهها از فروش پیراهن و نمادهای خود درآمدزایی دارند؟
در ابتدا باید گفت که باشگاههای ایران اغلبشان عملا ورشکسته هستند.
هزینههای سرسامآور و درآمدهای ناچیز باعث به وجود آمدن این وضعیت ورشکستگی شده
است. بهخصوص در مورد دو باشگاه دولتی پرسپولیس و استقلال که بدهیهای انباشته
نجومیای دارند. در فوتبال ایران چیزی هم بهعنوان درآمد بازارپردازی نداریم. پس
قبل از کرونا هم این درآمدها عملا وجود نداشتهاند تا بهخاطر تعطیلی مسابقهها از
دست برود.
از طرفی دیگر درآمدهای باشگاههای ایرانی از محل حقپخش تلویزیونی
صفر است و در سایر زمینهها نظیر بلیتفروشی یا فروش پیراهن نیز با مبالغ اندکی
روبهرو هستند، بنابراین وقتی چنین مسائلی را کنار یکدیگر قرار داده و ارزیابی میکنیم
به این نتیجه دست مییابیم ورزش در ایران برخلاف کشورهای دنیا پولساز نیست و در
برهه زمانی کنونی که بهدلیل شیوع ویروس کرونا اقتصاد باشگاههای ورزشی در دنیا با
چالش جدی روبهرو و منابع درآمدی آنها متوقف شده است، تیمهای باشگاهی در ورزش
ایران بدون تغییر چندان در شرایط اقتصادی پیش آمدهکار خود را دنبال میکند.
وقتی در اینباره با مسوولان باشگاهها حرف میزنیم متوجه این حقیقت
میشویم که آنها بیش از هر چیز محتاج کسب درآمد از طریق اسپانسرهای مالی باشگاههایشان
یا خیرین هستند و کمترین حساب را روی حق پخشی باز کردهاند که به سازمان لیگ
پرداخت میشود. مبلغی که آنها نیز پس از کسر مقادیری از آن بابت حق عضویت باشگاهها
در لیگ برتر، جرائم کمیته انضباطی یا استیناف فدراسیون فوتبال و یا سهم قرارداد
بازیکنان و غیره، عدد کمی را به باشگاهها تزریق میکنند.
جدا از این مساله، کشورهای تولیدکننده نفت در دنیا بهدلیل شیوع
ویروس کرونا با مشکلات جدی روبهرو شدند اما در این برهه زمانی شرایط برای کشور ما
در این حوزه تغییر چندانی نکرد، چراکه از قبل با پدیده تحریمها روبهروشده بودیم، بنابراین شاهد اتفاقی مشابه در این حوزه هستیم به این
دلیل که درآمدهای ما در حوزه نفت نیز محدود شده بود و در حوزه اقتصاد ورزش هم بهدلیل
اینکه از قبل درآمدزایی نداشتیم با شیوع ویروس کروناتغییر چندانی ایجاد نشده است. برای مثال باشگاههای بزرگ دنیا بلیتهای فصل
خود را تا هفته آخر پیش فروش کرده بودند، حال تصور کنید که قرار است رقابتها بدون
حضور تماشاگر بهدلیل شیوع ویروس کرونا دنبال شود، خودتان بروید و محاسبه کنید که
چه مبالغ هنگفتی از جیب باشگاهها خواهد رفت و اقتصاد آنها تا چه حد دستخوش چالش
میشود اما آیا باشگاههای ایرانی آسیب کمرشکنی از لغو بلیتفروشی دیدهاند؟
همچنین باید گفت که در ورزش ایران نه درآمدی از محل حق پخش تلویزیونی
وجود دارد، نه قانون کپیرایت در راستای پیراهنفروشی رعایت میشود ونه قیمت بلیتها واقعی است. شاید تنها چالش اقتصادی در ورزش ایران
مربوط به تبلیغات محیطی و اسپانسرهای باشگاهها باشد که این ارقام نیز بالا نیست. ورزش ایران از ابتدا سنگبنای مناسب اقتصادی نداشت و بر مبنای سود و
زیان نبوده است. هیچ فعالیت تجاری بدون لحاظ سود و زیان تشکیل نمیشود
و این یک قانون است که متاسفانه در ورزش ایران لحاظ نشده و صنعت ورزش در کشور ما
درآمدزا نیست و هیچ توجیه اقتصادی نیز برای بخش خصوصی وجود ندارد .رویه اقتصادی در ورزش ایران
مستهلک شده و دیگر نمیتوان با این روش فعالیتها را ادامه داد،دولت باید دستش را از سر ورزش بردارد و دست از تزریقهای غیرمستقیم
مالی بکشد، چراکهبا روش در پیش گرفته شدهحتی اگر تعدادی باشگاه خصوصی نیز ریسک بالای اقتصادی را بپذیرند و قصد
فعالیت در ورزش ایران را داشته باشند پس از مدتی با چالش مالی روبهرو شده و در ادامه
حیات خود به مشکل بر میخورند.
اما با این تفاسیر بهنظر میرسد
باشگاههای فوتبال ما کمترین ضرر بین همه باشگاههای حرفهای را متوجه شدهاند در حالی
که اغلب باشگاههای دنیا بدون پخش تلویزیونی بهشدت ضرر کردهاند!
هاشمی: سلامتی تیراندازان از همهچیز واجبتر است
بامداد جنوب: سرمربی تیم تفنگ کشورمان میگوید
که تمریناتمان بهخوبی پیش میرود، از اینرو عجله زیادی برای شروع اردوی متمرکز نداریم
و سلامتی بچهها از همهچیز واجبتر است.
الهام هاشمی در خصوص تغییر در رنکینگ جهانی تیراندازان در شرایطی که
طی ماه گذشته هیچ رویداد جهانی در این رشته برگزار نشده است، گفت: رنکینگ جهانی بر
اساس نتایج تیراندازان در مسابقات جهانی طی ماههای گذشته است به این ترتیب که
نتایج مسابقات قهرمانی جهان در رشتههای تفنگ و تپانچه و همچنین المپیک به مدت دو
سال و مسابقات جام جهانی به مدت یکسال از زمان مسابقه اعتبار دارند و رنکینگ هر ماه
نتایج جامهای جهانی 12 ماه گذشته و المپیک و قهرمانی جهان را در صورتیکه طی 24
ماه گذشته انجام شده باشند در نظر میگیرد و با ورود به ماه جدید، یک ماه از قبل
حذف میشود و همین امر جایگاه تیراندازان را حتی بدون برگزاری مسابقات در طول یک
ماه، دستخوش تغییراتی میکند. البته در سیستم ردهبندی جدید که در حال تدوین است
قرار است این زمانها نیز تغییر کنند. در بحث رنکینگ باید توجه داشت که مسابقات مختلف
امتیازهای متفاوتی دارند. برای مثال امتیاز المپیک خیلی بالاست درحالیکه مسابقات
قارهای در سیستم رنکینگ فعلی تاثیری ندارند.
سرمربی تیم تفنگ کشورمان در ادامه یادآور شد: نکته دیگری که باید به
آن توجه کرد این است که در مسابقات جهانی هم فقط نفرات اول تا بیستم وارد محاسبات رنکینگ میشوند. به نظر
من مشکل عمده سیستم رنکینگ فعلی این است که نتایج امکیواس در نظر گرفته نمیشود
و این قضیه در سال منتهی به المپیک برای تیراندازان برجسته کشورهایی که تیراندازان
سطح بالای زیادی دارند مشکلآفرین میشود. برای مثال نجمه خدمتی که بیشک یکی از بهترین
تیراندازان جهان هم در تفنگ بادی و هم در سه وضعیت است از بعد از کسب سهمیه المپیک
همچناندر رنکینگ جهانی سقوط میکند، چراکه اردیبهشت سال
گذشته موفق به کسب سهمیه المپیک شد و ما برای اینکه بقیه قهرمانانمان هم فرصت کسب سهمیه
داشته باشند در مسابقات بعدی وی را در ترکیب اصلی تیم قرار ندادیم و در نتیجه امتیازات
وی در آن مسابقات در نظر گرفته نشد.
وی در ادامه گفتوگو خاطرنشان کرد: در مسابقات مونیخ سال گذشته که
بزرگترین مسابقه تاریخ فدراسیون جهانی از نظر تعداد شرکتکننده بود نجمه بالاترین
رکورد تفنگ بادی را بین کل زنان و مردان شرکتکننده بهدست آورد اما چون در ترکیب
اصلی نبود نه تنها نتوانست سهمی از ردهبندی آن مسابقات داشته باشد بلکه در ردهبندی
جهانی نیز امتیازی از آن مسابقات بهدست نیاورد و رتبه جهانیش هم سقوط کرد. البته
من در این مورد مکاتبهای با کمیتهای که در حال تدوین سیستم ردهبندی جدید هستند
داشتهام و پیشنهادم را اراﺋه کردهام و امیدوارم امکان مدنظر قرار دادن نتایج
چنین قهرمانانی در دورههای آینده وجود داشته باشد.
source