Wp Header Logo 123.png

به گزارش بورس‌نیوز، علی رغم آنکه بازار در روز‌های گذشته شرایط خوبی را پشت سر نمی‌گذارد و شهادت سید حسن نصرالله تا حدود زیادی گمانه زنی‌ها راجع به تحولات منطقه‌ای و احتمال تنش‌های سیاسی و نظامی کشور را افزایش داده است، با این وجود بسیاری از فعالان و کارشناسان بازار سرمایه معتقدند که تمایل و افزایش میل سرمایه گذاران در بازار بورس، می‌تواند نشانه‌هایی از تغییر روند باشد.

بر خلاف اعتقاد برخی از کارشناسان، عده‌ای معتقدند که شاید تحولات نظامی کنونی در منطقه، ایران را به توافق با کشور‌های بزرگ و کاهش تنش‌های بین المللی و سیاسی سوق دهد و این موضوع می‌تواند زاویه امیدوار کننده‌ای از شرایط موجود باشد.

همانگونه که استحضار دارید، پیش از شهادت حسن نصرالله و تهاجمی‌تر شدن حملات رژیم صهیونیستی به مواضع گروه‌های مقاومت، شاهد حضور پر رنگ‌تر سرمایه گذاران و رشد در حدود ۲۰ درصدی قیمت سهام در اکثر صنایع بودیم.

اما آیا می‌توان به تغییر روند و بهبود شرایط بازار سرمایه در سال جاری امیدوار بود یا خیر؟

استراتژی سرمایه گذاران در مواجهه با شرایط کنونی و تغییرات روند مقطعی بازار چه می‌باشد؟

 

بی تردید بسیاری از سرمایه گذاران خرد (آماتور و حتی حرفه ای‌ها) شاهد نوسانات و تله‌های معاملاتی متعددی در ۴ سال گذشته بوده اند. پس از ریزش بازار در مرداد ۱۳۹۹ تا به امروز، بار‌ها و بار‌ها شاهد ظهور کف‌های قیمتی جدید در سهام شرکت‌های فعال در بازار سرمایه بوده ایم و هر بار، بسیاری از سرمایه گذاران به بهانه جبران بخشی از زیان‌های گذشته خود، در دام‌های معاملاتی و شناسایی زیان‌های جدید افتاده‌اند.

 

پله پله بخرید، تا نشانه های بیشتری از بازار صعودی ببینید (منتشر نشود)

 

 

هر مرتبه که صحبت از رشد قیمت دلار و یا تغییری در سیاست‌های کلان اقتصادی و بانک مرکزی می‌شود، هر گاه سخن از حمایت‌های پوشالی و جعلی دولت از بازار سرمایه و یا تزریق نقدینگی دولتی برای خرید و حمایت از سهام می‌شود، عده‌ای تحت تاثیر شانتاژ‌های خبری، بخش عمده‌ای از سرمایه‌های نقد شده و یا اوراق درآمد ثابت خود را تبدیل به سهام می‌کنند تا بلکه بتوانند تنها بخشی از عقب ماندگی و تورم سال‌های قبل را جبران کنند.

البته که برخی از رسانه‌های بورسی، نهاد‌ها و فعالین بازار سرمایه نیز از این داستان‌ها و ماجرا‌های دردآور بدشان نمی‌آید و به آن دامن می‌زنند. به هر صورت کارگزاری‌ها درآمدشان از محل معاملات بیشتر تامین می‌گردد، سایر نهاد‌های مالی از محل کارمزد مدیریت وجوه و صندوق‌ها و رسانه‌ها از محل تبلیغات و جذب مجدد خواننده‌ها.

 

در این سال‌ها عده‌ای معتقد بودند، به دلیل آنکه بازار بورس در سال ۱۳۹۹ ریزش عجیبی را تجربه کرد، در کوتاه مدت بسیاری از قیمت سهام به سقف قبلی بر خواهند گشت (البته این موضع بیشتر در میان تحلیلگران تکنیکال دیده می‌شد)، گروهی روند شاخص بورس و حتی تکنیکال شاخص ناقص کل را دستمایه تحلیل‌های خود قرار می‌دادند و عدد‌هایی حتی نجومی‌تر از ۸ میلیون واحد اساتید و هفت تیر کشان سابق را وعده می‌دادند، برخی افزایش قیمت دلار در دولت جناب رئیسی را عامل صعود بورس می‌دانستند و مورخانی هم چرخه‌های تاریخی صعود و نزول بورس در ۲۰ سال گذشته را.

 

هر چه بود بسیاری از این تحلیل‌های غیر کارشناسانه و توهم گونه نتیجه‌ای جز ضرر و زیان برای عده‌ای از سهامداران خرد و البته همین عزیزان به همراه نداشت. نه قرار بود قیمت بسیاری از سهام به سال ۱۳۹۹ بازگردند و نه افزایش قیمت دلار باعث رشد مجدد بازار بورس گردید.

البته همانگونه که گفته شد بسیاری از این تحلیل‌ها حتی ارزش شنیدن هم ندارند و نباید بر اساس چنین استدلال‌های غیر کارشناسی و متوهم گونه‌ای اسیر تله‌های معاملاتی شد.

 

پله پله بخرید، تا نشانه های بیشتری از بازار صعودی ببینید (منتشر نشود)

 

به نظر شما چرا پس از ۱۰ سال شاخص بورس چین به جای قبلی خود برنگشته و یا چرا دولت چین با آن قدرت مالی و ثروت بالای خود در سه سال گذشته از فعالین و بازار بورس حمایتی نکرده است. آیا رشد اقتصادی چین در این ۱۰ ساله منفی بوده و یا این کشور درگیر تحریم‌های بین المللی بوده است؟ آیا نامه سهامداران به ریاست جمهوری و مقامات کشور چین خوانده نشده است؟ آیا صندوق‌های توسعه بازار و تثبیت بازار در این کشور به درستی عمل نکرده اند؟ آیا جناب عشقی آن‌ها هم درگیر اعطای وام به خود و از بازار بورس غافل بوده است؟

 

خیر. ذات و روند بازار سرمایه و سرمایه گذاری در این بازار با سیگنال‌های چند کانال تلگرامی و چند تکنیکالیست معلوم الحال تغییر نمی‌کند. آنچه در این بازار مهم است افزایش سطح آگاهی و دانش مالی سرمایه گذاران و سهامداران است چرا که در همه جای دنیا عده‌ای به واسطه فروش وعده‌های رنگارنگ در حال سوء استفاده از مردم هستند و بازار سرمایه ایران نیز از قاعده مستثنی نیست.

بیایید کمی بیشتر به تحلیل‌ها و استدلال موافقین و مخالفین تغییر روند بازار سرمایه در شرایط کنونی بپردازیم:

 

۱- گشایش‌های بین المللی:

 

احتمالا بسیاری از شما متوجه تغییرات محسوس در مواضع مسئولان کشور در ماه‌های گذشته شده اید. از صحبت‌های ملایم چند روز گذشته جناب پزشکیان در صحن سازمان ملل و دیدار‌های مهم ایشان با مقامات کشور‌های اروپایی گرفته تا عدم دخالت و سخنرانی‌های آتشین بدنه حاکمیت در خصوص حملات اخیر اسرائیل به سوریه و جنوب لبنان.

 

پله پله بخرید، تا نشانه های بیشتری از بازار صعودی ببینید (منتشر نشود)

حتی بسیاری، عدم پاسخگویی و مسکوت ماندن تلافی ترور اسماعیل هنیه در تهران و سید حسن نصرالله در لبنان را نشانه‌ای از عزم جدی ایران و حاکمیت برای تغییر اوضاع بین المللی کشور می‌دانند. در چنین شرایطی برخی اهالی بازار سرمایه نیز نظرات و تحلیل‌های متفاوتی دارند که در زیر به آن می‌پردازیم.

 

موافقین گشایش‌های بین المللی و تاثیر بر تغییر روند بازار:

 

از زاویه دید این دسته از کارشناسان، ثبات بین المللی و گشایش‌های سیاسی تا حدود زیادی سایه جنگ و ریسک‌های گزاف نظامی را از کشور دور می‌کند و این موضوع می‌تواند بزرگترین دستاورد و هدیه حکومت به سرمایه گذاران بازار بورس باشد.

اعتماد و اطمینان به نبود ریسک‌های خارجی چالش برانگیز از یک سو و انتقال سرمایه‌ها از بازار‌های محتاطانه ارز و طلا به بازار سرمایه از سوی دیگر، اصلی‌ترین دلایل گروهی از کارشناسان برای تغییر روند و آغاز روند صعودی بورس می‌باشد.

 

مخالفین تاثیر گشایش‌های بین المللی بر روند بازار:

 

اما برخی دیگر از کارشناسان علی رغم آنکه نافی تاثیرات بسیار مثبت گشایش‌های بین المللی بر سرمایه گذاری در بازار سرمایه نیستند، با این حال این عامل را به عنوان محرک بازار سرمایه و تغییر محسوس روند بازار نمی‌دانند.

از نظر این عده، بخش بزرگی از سود و رشد بازار در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ مربوط به جهش فزاینده نرخ دلار و تب خرید و انبار کردن کالا در کشور بود. فروش شرکت‌ها هم از نظر دلاری و ریالی رشد کرده بود و کالای تولیدی در حداقل زمان ممکن به فروش می‌رسید.

این دسته معتقدند که گشایش‌های سیاسی و بین المللی در بلند مدت قیمت‌های کنونی دلار را ثابت نگه می‌دارد، نرخ تورم انتظاری و تورم سالانه را کاهش می‌دهد و به میزان تناژ و فروش کالا‌های داخلی لطمه‌ای جدی وارد می‌کند.

بازار سال ۱۳۹۲ و امضای برجام را به یاد دارید؟ ۴ سال رکود مطلق در معاملات و کاهش چشمگیر سود شرکت‌ها به واسطه کاهش تورم و قیمت‌های جهانی.

 

۲- افزایش دلار نیمایی و کاهش نرخ بهره بانکی:

 

یکی از سیاست‌های محسوس و ملموس دولت جدید و به ویژه جناب همتی در ماه گذشته رشد ملایم دلار نیمایی و نزدیک کردن آن به دلار بازار آزاد است. همچنین ظاهرا و بر خلاف اقدامات دولت جناب رئیسی در بالا بردن نرخ بهره بانکی، دولت جدید تمایلی جدی به کاهش نرخ بهره بانکی از خود نشان داده است. از نظر دولتمردان جدید علی رغم آنکه نرخ بهره بالای بانکی منجر به جذب بیشتر منابع توسط دولت، پارک شدن سرمایه‌های خرد در بانک‌ها و کاهش تورم می‌شود با این وجود نرخ بالای تسهیلات مشکلات عدیده‌ای را برای تولید کنندگان و فعالین صنعتی کشور در بر خواهد داشت.

 

موافقین تاثیر افزایش نرخ دلار نیمایی و کاهش نرخ بهره بر بازار:

 

از نظر برخی کارشناسان افزایش محسوس و ملایم قیمت‌های دلار نیمایی منجر به افزایش نرخ تسعیر ارز شرکت‌های صادرات محور و رشد مبالغ فروش محصولات می‌باشد. این عده معتقدند که محبوس نگه داشتن نرخ ارز نیمایی برای شرکت‌های تولیدی و صادرات محور باعث تضییع حقوق شرکت‌ها و عدم بهره مندی آن‌ها از اختلاف نرخ ارز نیمایی و نرخ بازار آزاد ارز گردیده است که رشد و افزایش نرخ دلار نیمایی می‌تواند این کمبود را برای شرکت‌ها جبران نماید.

همچنین کارشناسان کاهش نرخ بهره بانکی را محرکی قوی، برای افزایش نسبت ” P/E ” بازار و انتقال پول از سپرده‌های بانکی و صندوق‌های با درآمد ثابت به بازار سهام می‌دانند.

 

مخالفین تاثیر افزایش نرخ دلار نیمایی و کاهش نرخ بهره بر بازار:

 

علی رغم آنکه از دید قاطبه کارشناسان، افزایش نرخ ارز نیمایی می‌تواند در بلند مدت دستاوردی با اهمیت برای شرکت‌ها و شفافیت هر چه بیشتر بازار سرمایه محسوب گردد، با این وجود افزایش نرخ ارز نیمایی می‌تواند منجر به رشد چشمگیر هزینه‌های مالی شرکت‌های استفاده کننده از تسهیلات ارزی گردد. علاوه بر آن برخی معتقدند قیمت‌های فروش محصولات داخلی اکثر شرکت ها، به نرخ‌های دلار آزاد نزدیک‌تر از نرخ‌های دلار نیمایی می‌باشد و این موضوع تغییرات گسترده‌ای در سودآوری شرکت‌ها با فروش داخلی ایجاد نمی‌کند.

عده‌ای هم شرایط سیاسی و بحران‌های بین المللی و منطقه‌ای را به حدی ناامید کننده می‌دانند که احتمالا کاهش نرخ بهره بانکی نیز نتواند منجر به افزایش نقدینگی و تقاضا در بازار سهام گردد و چه بسا بسیاری از این سپرده‌ها جذب بازار‌های موازی نظیر طلا، ارز و …، شود.

 

سخن آخر:

 

بی تردید نمی‌توان از تحولات منطقه ای، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و نوع واکنش ایران به اتفاقات اخیر به راحتی چشم پوشی کرد، اما چرخه‌های تاریخی بازار سرمایه، تغییر نگاه و سیاست‌های ماه‌های اخیر دولتمردان و سایر عوامل با اهمیت دیگر را هم نمی‌توان در نظر نگرفت.

پیشنهاد ما به شما عزیزان این است که شاید خرید پله پله و بدست آوردن نشانه‌هایی بیشتر از بازار صعودی چه در این مقطع زمانی و چه در سایر مقاطع زمانی، یکی از بهترین استراتژی‌های سرمایه گذاری می‌باشد.

تحت جو صعود‌های مقطعی با همه سرمایه خود وارد بازار بورس نشوید و در نزول‌های مقطعی نیز همه سرمایه خود را نقد نکنید.

 

 

اشتراک گذاری :


source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *