سوژه هفته: به تمامی اتفاقات نامیمون بازار سرمایه، کاهش حاشیه سود شرکتها را نیز اضافه کنید؛
از نظر ما و بسیاری از فعالین بازار سرمایه، آنقدر که ناشایستگی بعضی مدیران سازمان بورس و نهادهای تصمیم گیرنده در کاهش حاشیه سود خالص شرکتها در این سالها تاثیر دارد، مدیران بنگاههای تجاری نقشی در این بحران ندارند. منفعل بودن و کم سوادی عدهای از مدیران سازمان بورس در سالهای گذشته تا به آنجا ادامه پیدا کرد که معمولا هیچ یک از این عزیزان در جلسات تاثیرگذار و تعیین کننده اقتصادی دولت حضور نداشتند.
هر وقت خواستند با نرخ سود بانکی و اوراق خزانه کمر بازار سرمایه را شکستند، هر زمان اراده کردند بازی نرخ خوراک و سوخت صنایع را پیش کشیدند و فاتحه سود بسیاری از شرکتها را خواندند، در حاشیه سود پالایشگاهها اعمال نفوذ کردند، هر بلایی که خواستند بر سر معاملات بورس کالا آوردند، اما مدیران سازمان بورس سرشان به گرفتن وامهای چند میلیارد تومانی و کم بهره گرم بود.
بورس نیوز:
احتمالا در هفتههای گذشته در خصوص کاهش حاشیه سود شرکتهای فعال در بازار بورس شنیده اید. متاسفانه در انباشتی از اخبار ناگوار و ریسکهای سیستماتیک بازار سرمایه، شاهد کاهش حاشیه سود شرکتهای فعال بازار سرمایه نیز هستیم که بی شک این موضوع هم به یکی از چالشهای میان مدت و بلند مدت بازار سرمایه تبدیل خواهد شد.
این موضوع آنقدر جدی به نظر میرسید که جناب صیدی ریاست جدید سازمان بورس نیز در یکی از نطق هایشان به این موضوع اشاره و ظاهرا از این موضوع کمی نگران میباشند.
قصد داریم سوژه این هفته را به موضوع کاهش حاشیه سود شرکتها اختصاص دهیم و با اشاره اجمالی به صورتهای مالی برخی شرکتهای تولیدی، چشم انداز روشن تری از تبعات این اتفاق در ماههای آتی ارائه دهیم.
حاشیه سودهایی که سال به سال آب رفت:
با نگاهی اجمالی به صورتهای مالی منتشر شده شرکتها در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۳، متوجه خواهید شد که نرخ حاشیه سود خالص شرکتهای تولیدی از ۲۳ درصد در بهار سال ۱۳۹۹ با کاهشی مداوم و معنادار به ۱۳ درصد در بهار ۱۴۰۳ رسیده است. (البته در گزارشهای آتی به طور مفصل در خصوص گزارشات ضعیف ۶ ماهه شرکتها میپردازیم)
شاید با مثالی از صورتهای مالی چند شرکت بیشتر متوجه موضوع شویم:
در نمای زیر، صورتهای مالی سه ماهه شرکت پتروشیمی اراک را مشاهده میکنید. مجتمعی که در فصل بهار سال ۱۴۰۲، با تحقق ۱.۱۰۰ میلیارد تومان سود عملیاتی، حاشیه سود عملیاتی ۱۷ درصدی را به ثبت رسانده بود، در سه ماهه نخست و فصل بهار سال ۱۴۰۳، با شناسایی تنها ۱۶۷ میلیارد تومان سود عملیاتی، به حاشیه سود عملیاتی ۲ درصدی اکتفا کرده است.
همانگونه که مشاهده میگردد، سود عملیاتی ۳ ماهه پتروشیمی اراک با افتی در حدود ۹۵۰ میلیارد تومانی به تنها ۱۶۷ میلیارد تومان در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۳ رسیده است.
اثر مضاعف کاهش سود شرکتها، بر بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری بازار سرمایه:
بد ماجرا آنجا که مدتی پیش پالایش نفت تهران (شتران)، ۵۱ درصد از سهام این مجتمع پتروشیمی را با مبلغ ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومان تملیک کرد. به عبارتی سهم سرمایه گذاری پالایشگاه تهران با صرف هزینهای ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومانی از ۱۶۷ میلیارد تومان سود عملیاتی این شرکت در فصل بهار تنها ۸۳ میلیارد تومان است.
پیش از این در گزارشی با عنوان “داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران” در سلسله گزارشهای چهارشنبههای داغ به ابهامات و چرایی خرید سهام این شرکت توسط پالایشگاه تهران پرداختیم. با این حال به نظر شما شخصی از مدیران این شرکت بابت چنین سرمایه گذاری فضاحت باری پاسخگوی سهامداران خواهد بود.
احتمالا لازم به یادآوری نیست که سود بانکی همین ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومان پرداختی پالایشگاه تهران بابت خرید ۵۱ درصد از سهام پتروشیمی اراک، در سه ماهه معادل ۱.۸۰۰ میلیارد تومان بود که با این دست گل مدیران پالایشگاه تهران، تنها ۸۳ میلیارد تومان در سه ماهه نصیب سهامداران شرکت گردیده است.
بیایید مثالی دیگر ببینیم:
صورتهای مالی شرکت پالایش نفت ستاره خلیج فارس که به نوعی بزرگترین و سودآورترین زیر مجموعه تاپیکو و شستا محسوب میشود را مشاهده کرده اید؟
به نظر شما میتوان به راحتی از کاهش بیش از ۹.۴۰۰ میلیارد تومانی سود عملیاتی و بیش از ۲۵.۰۰۰ میلیارد تومانی پالایش نفت ستاره خلیج فارس در سال مالی ۱۴۰۲ گذشت؟ میدانیم که سهام این پالایشگاه در بازار سرمایه معامله نمیگردد، اما اثر این کاهش سود را میتوان در کاهش چشمگیر سود تاپیکو و شستا (سرمایه گذاری تامین اجتماعی) دنبال کرد.
بیش از ۶.۰۰۰ میلیارد تومان کاهش سود در تاپیکو و بیش از ۶.۰۰۰ میلیارد تومان کاهش سود شستا در سال ۱۴۰۳ در مقایسه با سال مالی ۱۴۰۲، تنها بخشی از تبعات کاهش سود شرکتهای تولیدی میباشد؛ بنابراین کاهش حاشیه سود یک شرکت تولیدی ممکن است به طور غیر مستقیم سود سرمایه گذاری چندین و چند هلدینگ و شرکت سرمایه گذاری دیگر را تحت الشعاع قرار دهد.
جناب صیدی هم موضوع را کمی بد متوجه شدهاند:
مدتی پیش جناب صیدی در انتقادی جدی، عامل کاهش حاشیه سود خالص شرکتها را ضعف و عدم شایستگی مدیران شرکتها دانسته و معتقدند میبایست نظارتهای بیشتری بر نحوه تائید مدیران و اعضای هیات مدیره شرکتها داشت.
در این خصوص ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
۱- انشالله شما هم شایسته هستید:
با توجه به صورتهای مالی بانک صادرات، لازم به یادآوری است که حاشیه سود این بانک در زمان مدیریت جناب صیدی در سال ۱۴۰۰ در مقایسه با سال ۱۳۹۹ تقریبا به صفر میل کرد.
به عبارتی همانگونه که در صورتهای مالی فوق نیز مشاهده میگردد، ایشان با مدیریت شایسته خود موفق شدند تا سود ۱۱.۶۰۰ میلیارد تومانی سال ۱۳۹۹ را به سودی ۳۶۴ میلیارد تومانی و حاشیه سود خالص ۴۱ درصدی را به حاشیه سود ۰.۸ درصدی تبدیل کنند.
به نظر شما تمام این نزول معنادار سودخالص بانک صادرات تحت مدیریت ایشان در سال ۱۴۰۰، به شایستگیهای ایشان بستگی دارد؟ بعید میدانیم مدیریت یک بانک توانایی از بین بردن بیش از ۴۰ درصد از حاشیه سود خالص را در یک سال مالی داشته باشند.
۲- آیا همه مدیران ناشایسته هستند جز مدیران سابق و کنونی سازمان بورس؟
نمیدانیم شما هم با ما هم نظرید یا خیر. اما باور بفرمائید مدیریت ناشایسته منجر به کاهش حاشیه سود بیش از ۲۰ درصدی شرکت نخواهد شد. شاید اگر شاهد کاهش حاشیه سود چشمگیر ۵ یا ۱۰ یا ۲۰ شرکت بودیم، میتوانستیم عدم شایستگی مدیران را مهمترین عامل کاهش سود این شرکتها دانست، اما وقتی ۷۰ تا ۸۰ درصد شرکتهای تولیدی کشور درگیر کاهش چشمگیر حاشیه سود میباشند نمیتوان این موضوع را به عدم شایستگی مدیران منتسب کرد.
البته ما هم خوب میدانیم که تنها موردی که در انتخاب مدیران و مسئولین شرکتهای دولتی، خصولتی و حتی نهادهای تاثیرگذار بازارهای مالی و پولی کشور نقشی ندارد، شایستگی افراد است، ولی باور بفرمائید قبول کردن اینکه، سوء مدیریت و عدم شایستگی مدیران شرکتها منجر به کاهش ۲۰ درصدی حاشیه سود خالص ۶۰۰ تا ۷۰۰ شرکت تولیدی فعال در بازار سرمایه گردد کمی غیر منطقی و توهم گونه به نظر میرسد.
۳- فرار رو به جلوی جناب صیدی:
از نظر ما و بسیاری از فعالین بازار سرمایه، آنقدر که ناشایستگی بعضی مدیران سازمان بورس و نهادهای تصمیم گیرنده در کاهش حاشیه سود خالص شرکتها در این سالها تاثیر دارد، مدیران بنگاههای تجاری نقشی در این بحران ندارند.
منفعل بودن و کم سوادی عدهای از مدیران سازمان بورس در سالهای گذشته تا به آنجا ادامه پیدا کرد که معمولا هیچ یک از این عزیزان در جلسات تاثیرگذار و تعیین کننده اقتصادی دولت حضور نداشتند. هر وقت خواستند با نرخ سود بانکی و اوراق خزانه کمر بازار سرمایه را شکستند، هر وقت اراده کردند بازی نرخ خوراک و سوخت صنایع را پیش کشیدند و فاتحه سود بسیاری از شرکتها را خواندند، در حاشیه سود پالایشگاهها اعمال نفوذ کردند، هر بلایی که خواستند بر سر معاملات بورس کالا آوردند، اما مدیران سازمان بورس سرشان به گرفتن وامهای چند میلیارد تومانی و کم بهره گرم بود.
به نظر میرسد صحبتهای جناب صیدی در خصوص تاثیر شایستگی مدیران شرکتها در کاهش حاشیه سود، فراری رو به جلو از بی کفایتی و انتصابهای نامطلوب مدیران سازمان بورس و تغییر نوک پیکان انتقادات به سوی بنگاههای تجاری است.
سخن آخر:
بی تردید مشکلات بازار سرمایه و ریسکهای سیستماتیک بازار سرمایه در ماههای اخیر آنقدر زیاد بوده است که شاید کمتر کسی توجه ویژهای به صورتهای مالی و افت معنادار حاشیه سود شرکتهای فعال در بازار سرمایه داشته باشد.
میدانیم که دغدغههای ماههای اخیر سهامداران و فعالین بازار سرمایه بیشتر متوجه تحدید دامنه نوسان قیمتی سهام، اخبار نامطلوب سیاسی و نظامی و شاید ضعف و ناتوانی مدیران سازمان بورس بوده است با این وجود بورس نیوز به عنوان رسانهای بورسی و در تلاش برای افزایش سطح آگاهی ضروری میداند بازار سرمایه کشور را از زوایای متعدد بررسی نماید؛ بنابراین آنچه کاملا منطقی و عقلانی میباشد توجه سهامداران و سرمایه گذاران به روند سودآوری و فعالیت شرکتهای فعال در بازار سرمایه میباشد. از این رو شوربختانه شاهد کاهش چشمگیر سودآوری برخی شرکتهای بزرگ بازار سرمایه میباشیم که احتمالا در میان مدت و حتی بلند مدت حتی در صورت کاهش ریسکهای کشور، از چالشهای با اهمیت بازار سرمایه است.
source