مردم استودیو بلو اسکای را بیشتر به خاطر انیمیشنهای محبوب و مشهوری مانند فرنچایز عصر یخبندان و رنگو میشناسند. این استویدیو بعدها به دلیل تصاحب فاکس قرن بیستم توسط دیزنی بسته شد. با وجود این که بلو اسکای شاید به موفقیت استودیوهای بزرگی مانند دیزنی، پیکسار و دریمورکس نرسید. ولی اکثر انیمیشنهای استودیو اثری قابل قبول و سرگرمکننده هستند. در این مقاله یکی از آثار قدر نادیده استودیو بلو اسکای یعنی انیمیشن ریو را بررسی میکنیم.
داستان آخرین گونه های ماکائو
فیلم داستان طوطی از نژاد ماکائو به نام بلو را روایت میکند. بلو وقتی که بچه بود، توسط قاچاقچیان برزیلی دزدیده و به مینهسوتا برده میشود، برای همین هیچوقت پرواز را یاد نگرفت. او بااینحال از دست قاچاقچیها در آمریکا فرار و دختری به نام لیندا او را اتفاقی پیدا میکند. لیندا تا ۱۵ سال از بلو نگهداری میکند. به همین خاطر او تا بزرگسالی زندگی خوشی را تجربه میکند و لیندا هر چیزی که میخواهد را در اختیارش قرار میدهد.
بلو احساس میکند که دیگر نیازی نیست پروازکردن را یاد بگیرد. بااینحال روزی پرندهشناسی به نام تولیو که از دوستان لیندا است به او میگوید بلو یکی از آخرین گونههای نر ماکائو به شمار میرود. در ریودوژانیرو یک ماکائو ماده وجود دارد که برای جلوگیری از انقراض این گونه نادر، بلو باید به ریودوژانیرو برود و با او آشنا شود. لیندا قبول میکند و همراه بلو و تولیو به ریو سفر میکند.
ملاقات با جوئل
بلو در ریودوژانیرو جفت خود به نام جوئل را ملاقات میکند. جوئل هیچ علاقهای به مهربانی و دلسوزی انسانها و بلو ندارد، از طرفی بلو هم چیزی درباره جفتگیری و عاشق شدن نمیداند. در همین زمان که لیندا و تولیو به رستوران میروند. قاچاقچیان برزیلی به همراه رئیسشان از راه میرسند، به بلو و جوئل پابند میزنند و آنها را میربایند.
رئیس قاچاقچیان یک طوطی کاکادو به نام نایجل است. او در ابتدای فیلم خود را به مریضی و موشمردگی میزند تا به مرکز نگهداری حیوانات، جایی که تولیو در آن کار میکند نفوذ کند و به کمک همدستانش، حیوانات را بدزدند.
بلو و جوئل از دست نایجل فرار میکنند، اما به دلیل دستبندشان گیر یکدیگر میافتند. در ادامه نیز نوعی تضاد بین اهدافشان صورت میگیرد. چون جوئل میخواهد هر چه سریعتر از شهر خارج شود و به جنگل فرار کند. در مقابل بلو دوست دارد لیندا را پیدا کند. از آن جایی که هر دو یک دشمن مشترک دارند، به همین دلیل تصمیم میگیرند ابتدا پابند خود را باز و از دست نایجل فرار کنند.
داستانی بسیار ساده اما سرگرم کننده
ریو داستان سادهای دارد و هیچ نوع پیچشی در آن وجود ندارد. شخصیتپردازی ویلنها و قهرمانهای فیلم نه خیلی خوب و نه بد است. هر چند سازندگان ریو هم نمیخواستند فیلمی عمیق و پیچیده را برای بچهها بسازند، در مقابل بیشتر سعی کردهاند فیلمی سرگرمکننده و خندهدار به مخاطب ارائه بدهند که در این زمینه بسیار موفق عمل کردهاند.
از بزرگترین پیامهای فیلم میتوان به روبروشدن بلو با ترسش از پرواز اشاره کرد؛ این که بلو چگونه بر ترسش غلبه میکند و پروازکردن را یاد میگیرد. بااینحال فیلمها و انیمیشنهای بهتری این موضوع را تاثیرگذارتر از ریو نشان دادهاند؛ بنابراین، هنگام تماشای ریو انتظار انتشار انیمیشنی بزرگ و قابلتامل را نداشته باشید، در عوض بیشتر دنبال انیمیشنی کمدی و ساده باشید. در این حالت، این انیمیشن شما را ناامید نخواهد کرد.
پر جنب و جوش و رنگارنگ
از نظر فنی ریو انیمیشنی خوشآبورنگ و پرجنبوجوش است که به خوبی المانهای کارتونی و واقعگرایانه را با یکدیگر ترکیب میکند. به همین خاطر محیطی زنده و جذاب از شهر ریودوژانیرو را به مخاطب نشان میدهد. علاوه بر این، شخصیتهای داستان از طراحی خوبی برخوردار هستند.
بااینحال ریو به انیمیشنی ماندگار و بهیاد ماندنی در ذهنتان تبدیل نمیشود. اما برای مدتی میتواند بچهها و بزرگسالان را سرگرم کند، همچنین شما را بخنداند. نظر شما درباره انیمیشن ریو چیست؟ شما عملکرد فیلم را چگونه ارزیابی میکنید؟ در بخش نظرات، آن را در میان بگذارید.
منبع: wizarddojo
source