Wp Header Logo 919.png

حسین کریمی در دنیای اقتصاد نوشت: دور اول ریاست‌‌ جمهوری دونالد ترامپ (۲۰۲۱-۲۰۱۷) با تحولات قابل‌توجهی در روابط ایالات متحده با ایران همراه بود. این تحولات عمدتا تحت‌تاثیر سیاست‌‌های سخت‌‌گیرانه ترامپ و تغییرات اساسی در رویکرد آمریکا به توافق هسته‌‌ای ایران (برجام) قرار داشت. برجام توافقی بود که در سال ۲۰۱۵ میان ایران و گروه ۱+۵ (آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت سازمان ملل) به امضا رسید. هدف این توافق محدود کردن برنامه هسته‌‌ای ایران به مدت معین و در عوض کاهش تحریم‌‌ها بود. در تاریخ ۸ مه ‌۲۰۱۸، ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده به طور یک‌‌جانبه از برجام خارج می‌شود و تحریم‌‌های اقتصادی علیه ایران را دوباره برقرار می‌کند. پس از خروج از برجام، دولت ترامپ سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران اعمال کرد. این شامل اعمال مجدد تحریم‌‌ها و همچنین وضع تحریم‌‌های جدید بر بخش‌‌های مختلف اقتصاد ایران، از جمله نفت، بانکداری و صنعت بود. هدف این سیاست کاهش درآمدهای نفتی ایران و وادار کردن آن به پذیرش مذاکرات جدید برای توافقی جامع‌‌تر بود. دولت ترامپ همچنین تلاش کرد تا ائتلاف‌‌هایی با کشورهای عربی منطقه ایجاد کند تا فشار بیشتری بر ایران وارد کند.

از اوج تا سقوط و چشم‌انداز آینده بازار سرمایه

آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده، که از اولین روز بهمن ماه سال ۱۳۹۵ شکل گرفت، تاثیرات عمیقی بر بازار سرمایه ایران داشت. این تغییر سیاسی به سرعت منجر به افت ۴درصدی نماگر شاخص بورس تهران در ماه‌‌های پایانی آن سال شد. اما برخلاف این روند منفی، سال ۹۶ با تحولات مثبتی همراه بود. در آن سال، آمریکا همچنان به توافق هسته‌‌ای برجام پایبند بود و این موضوع به عنوان یک عامل کلیدی در تثبیت وضعیت اقتصادی ایران عمل کرد. علاوه بر این، افزایش نسبی قیمت نفت در بازارهای جهانی به نفع شرکت‌های پتروشیمی و نفتی کشور تمام شد و موجب رشد ارزش سهام این شرکت‌ها شد. این عوامل، در کنار انتخابات ریاست جمهوری ایران در اردیبهشت ۹۶، به شکل‌‌گیری یک فضای مثبت در بازار سرمایه کمک کردند. پیروزی حسن روحانی و ادامه سیاست‌‌های اقتصادی او که به تقویت اقتصاد و جذب سرمایه‌گذاری‌‌های داخلی و خارجی معطوف بود، باعث افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران به بازار شد.

 

نتیجه این تحولات، ورود سرمایه‌گذاران جدید به بورس بود که به نوبه خود باعث افزایش حجم معاملات و رونق نسبی بازار شد. این روند مثبت تا اواخر سال ۹۶ ادامه یافت و در نهایت شاخص کل بورس به رکوردهای جدیدی دست یافت و رشد قابل‌توجهی معادل ۲۵‌درصد را تجربه کرد. در سال ۱۳۹۷، بورس ایران نوسانات شدید و قابل‌توجهی را تجربه کرد که تحت‌تاثیر عوامل داخلی و خارجی قرار داشت. خروج ایالات متحده از توافق هسته‌‌ای (برجام) در اردیبهشت ۱۳۹۷، به عنوان یک عامل کلیدی، تاثیر منفی عمیقی بر اقتصاد کشور گذاشت. این اقدام نه تنها موجب افزایش تنش‌‌های سیاسی شد، بلکه به سرعت بر نرخ ارز نیز تاثیر گذاشت. نرخ ارز از حدود ۷‌هزار تومان در اردیبهشت ماه به حدود ۱۸‌هزار تومان در مهر ماه افزایش یافت. این جهش ناگهانی در قیمت ارز تاثیر مستقیمی بر صنایع وابسته به واردات و همچنین هزینه‌‌های تولید داشت و فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان داخلی وارد کرد.

با این حال، در این شرایط بحرانی، برخی صنایع صادراتی مانند پتروشیمی، فولاد و معدنی‌‌ها عملکرد بهتری نسبت به سایر بخش‌‌ها داشتند. این صنایع توانستند از افزایش قیمت دلار بهره‌‌برداری کنند و به همین دلیل، به یکی از عوامل اصلی رشد بازار تبدیل شدند. به طوری که با وجود عواملی چون افزایش نرخ دلار، تورم بالا و چالش‌‌های اقتصادی، شاخص کل بورس در مدت ۵ماه رشد انفجاری و ۱۰۰ درصدی را تجربه کرد. اما این روند مثبت پایدار نبود. در آبان‌‌ماه همان سال، با آغاز مجدد تحریم‌‌ها و تشدید فشارهای بین‌المللی شاخص بورس بزرگ‌ترین ریزش خود را در کمترین زمان ممکن ثبت کرد و حدود ۲۰‌درصد کاهش یافت. این تغییر ناگهانی نشان‌‌دهنده آسیب‌‌پذیری بازار سرمایه نسبت به شرایط سیاسی و اقتصادی بود. در نهایت، سال ۹۷ به عنوان پر فراز و نشیب‌‌ترین سال تاریخ بورس تا آن زمان شناخته شد و به نقطه عطفی برای بازار سهام و حتی اقتصاد ایران تبدیل شد.

در سال ۱۳۹۸، بورس تهران شاهد یک روند صعودی پایدار بود که توجه بسیاری از سرمایه‌گذاران را به خود جلب کرد. از ابتدای سال تا پایان آن شاخص کل بورس به طور قابل‌توجهی افزایش یافت. عوامل متعددی در این رشد موثر بودند. یکی از مهم‌ترین عوامل افزایش قیمت جهانی کالاها و تقاضای داخلی بود که به‌ویژه بر عملکرد صنایع کلیدی مانند پتروشیمی، فولاد و بانک‌ها تاثیر گذاشت. این صنایع به دلیل توانایی خود در بهره‌‌برداری از شرایط بازار و افزایش تولید، توانستند بازدهی بالاتری نسبت به سایر صنایع داشته باشند. از سوی دیگر، روند نزولی و عدم‌جذابیت بازارهای دیگر مانند ارز و طلا، بسیاری از سرمایه‌گذاران را به سمت بورس سوق داد. با توجه به نوسانات شدید در این بازارها، بورس به عنوان گزینه‌‌ای امن‌‌تر و با پتانسیل بالاتر برای کسب سود مورد توجه قرار گرفت. این تغییرات بار دیگر باعث افزایش حجم معاملات و ورود نقدینگی قابل‌توجهی به بازار سهام شد که خود به تقویت روند صعودی بورس کمک کرد.

علاوه بر این، ادامه تنش‌‌های بین‌المللی و تحریم‌‌ها نیز بر انتظارات سرمایه‌گذاران تاثیر گذاشت. عدم‌قطعیت‌‌های سیاسی و اقتصادی موجب شد که سرمایه‌گذاران بیشتر به دنبال فرصت‌‌های سرمایه‌گذاری در بازار بورس باشند. انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز به عنوان یک رویداد مهم سیاسی بر رفتار سرمایه‌گذاران تاثیر گذاشت و انتظارات را تحت‌تاثیر قرار داد. در پایان سال ۱۳۹۸، شاخص کل بورس ایران رشد چشمگیر حدود ۲۲۰ درصدی را تجربه کرد که این رقم نشان‌‌دهنده جذابیت و پویایی بازار سهام در آن سال بود. اما این پایان ماجراجویی بورس ایران نبود؛ بلکه روند صعودی ادامه یافت و شاخص به فتح قله‌‌های جدید ادامه داد.

 

در ادامه به انتهای دوره ۴ساله ریاست جمهوری ترامپ می‌‌رسیم که به عنوان پرحاشیه‌‌ترین سال تاریخ بازار سهام ایران شناخته می‌شود: سال ۱۳۹۹. این سال به دلیل رشد چشمگیر شاخص‌‌ها و نوسانات شدید به عنوان یک سال تاریخی در بورس تهران ثبت شد. در ابتدای سال، بورس با رشد قابل‌توجهی آغاز شد. شاخص کل بورس تهران از حدود ۵۰۰هزار واحد شروع به کار کرد و به سرعت تحت‌تاثیر عوامل مختلف افزایش یافت. افزایش تقاضا برای سهام به دلیل جذابیت بازار سرمایه، کاهش نرخ سود بانکی و افزایش تورم، عوامل اصلی ادامه رشد بازار بودند. همچنین شیوع ویروس کرونا و دعوت همه‌‌جانبه دولت برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام، به همراه محدودیت‌های اقتصادی، سرمایه‌گذاران را به سمت بورس سوق داد.

این روند صعودی تا مردادماه ادامه داشت. جایی که شاخص کل بورس با افزایش بیش از ۳۰۰ درصدی به سقف ۲ میلیون و ۱۰۰‌هزار واحد رسید. اما با توجه به شاخص‌‌های اقتصادی و نظر اقتصاددانان، بسیاری بر این باور بودند که این رشد حقیقی نیست و در قیمت سهام حبابی ایجاد شده است. این نگرانی‌ها به‌ویژه از آن رو افزایش یافت که برخی پیش‌بینی می‌‌کردند این وضعیت می‌تواند منجر به تورم و مشکلات اقتصادی بیشتری شود.

در نهایت ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، روند صعودی شاخص به پایان رسید و تا اواخر سال کاهش شدید قیمت‌های سهام منجر به افت ۴۶درصدی شاخص شد. این کاهش نه تنها بزرگ‌‌ترین ریزش تاریخ بورس ایران لقب گرفت، بلکه زنگ خطری برای سرمایه‌گذاران و تحلیلگران اقتصادی بود که نشان‌‌دهنده ناپایداری بازار و ضرورت بررسی دقیق‌‌تر عوامل موثر بر آن بود. این تحولات درس‌‌های بسیاری برای آینده بازار سرمایه ایران به همراه داشت و اهمیت تحلیل‌‌های بنیادی و توجه به شرایط اقتصادی را دوچندان کرد.

این‌گونه بود که بازار سرمایه ایران در سایه تحریم‌‌ها، داستانی پر از چالش و تغییر را تجربه کرد؛ داستانی که هنوز هم ادامه دارد و هر روز فصل جدیدی از آن رقم می‌‌خورد. این تحولات نه تنها بر اقتصاد کشور بلکه بر روحیه سرمایه‌گذاران نیز تاثیر گذاشته است. با این حال، با بهره‌‌گیری از تجارب گذشته می‌توان به تحلیل و پیش‌بینی تاثیرات احتمالی دوره جدید ترامپ پرداخت و آن را به عنوان فرصتی مناسب برای جذب سرمایه‌گذاری داخلی مورد استفاده قرار داد.

بسیاری از کارشناسان معتقدند که سایه جنگ احتمالی ایران و نااطمینانی از آینده اقتصاد، عامل اصلی ایجاد بازدارندگی در ورود سرمایه‌‌ها به بازار است. اما باید توجه داشت که تنها عاملی که در حال حاضر مانع ورود پول به بازار می‌شود، اعتمادی است که از سال ۹۹ به تدریج در بین سرمایه‌گذاران کاهش یافته است. این وضعیت یادآور سال‌های جنگ تحمیلی است؛ به‌ویژه سال ۶۲ که در میانه معرکه جنگ، نرخ رشد سرمایه‌گذاری داخلی به ۸۵‌درصد رسید. این امر نشان‌دهنده آن است که حتی در شرایط بحرانی نیز می‌توان به رشد و رونق دست یافت، اگر تدابیر مناسبی اتخاذ شود.

امید است که با تمهیدات لازم از سوی دولت و ایجاد بسترهای مناسب، بار دیگر رونق به بازار سهام بازگردد و اعتماد سرمایه‌گذاران به تدریج بازسازی شود. بازار سرمایه مانند سال‌های ۹۶ تا ۹۹، ظرفیت بالایی برای جذب سرمایه‌گذار و فتح قله‌های جدید دارد. در این راستا، نیاز به سیاست‌‌های شفاف و حمایت از سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی احساس می‌شود تا بتوانیم از ظرفیت‌‌های موجود بهره‌‌برداری کنیم و به سمت آینده‌‌ای روشن‌‌تر حرکت کنیم.

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *