انیمه تنها یک منبع سرگرمی نیست، بلکه در قالب این مدیوم میتوانید کاوشی عمیق به دنیای فلسفه داشته باشید. در برخی از بهترین آثار تاریخ انیمه، به مواردی مثل دوراهیها، بحران وجودی و اخلاقیات پرداخته میشود. به این واسطه مخاطبان میتوانند دیدگاهها و گرایشهای فلسفی پیچیدهای از جمله اگزیستانسیالیسم را به شکلی سرگرمکننده یاد بگیرند. در ادامه به جنبههایی از فلسفه میپردازیم که به کمک انیمهها میتوانید با آنها آشنا شوید. با مجله بازار همراه باشید.
۱. بحران هویت و خود ادراکی
یکی از موضوعاتی که اغلب در انیمهها به آن پرداخته میشود، هویت است. همچنین در آثاری از جمله Neon Genesis Evangelion و Serial Experiments Lain خود ادراکی هم مورد بررسی قرار میگیرد. انیمه نئون جنسیس اونگلیون، نوجوانی به نام شینجی ایکاری را دنبال میکند که با فشارهای بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکند. به این واسطه او نسبت به ارزش خود، ترسها و اهدافش دچار شک و تردید میشود. در حالی که شینجی یک ربات را نجات بشریت هدایت میکند، اما درگیریهای درونی او حاوی مضامین اگزیستانسیالیسم بوده، به ویژه زمانی که هویتش زیر سوال میرود.
انیمههایی مثل Naruto و Tokyo Ghoul موضوع هویت را از نظر تحول و رشد شخصیتی بررسی میکنند. قهرمانهایی مثل ناروتو اوزوماکی و کانکی کن با چالشهای متعددی مواجه شده و در کنار آنها مجبور به مواجهه با مواردی مثل فشارهای اجتماعی، انتظارات، درگیریهای درونی و بحران هویت میشوند. این موارد، جنبه فلسفی انیمهها بوده و به بینندگان یادآوری میکنند که نیروهای خارجی تا چه اندازه روی شکلگیری هویت ما تاثیرگذار هستند.
۲. اگزیستانسیالیسم و معنای زندگی
تمهای اگزیستانسیالیستی یکی دیگر از عناصر اصلی انیمهها هستند. اگزیستانسیالیسم به عنوان دیدگاه فلسفی شروع شده توسط ژان پل سارتر و آلبرت کامو، روی این ایده استوار است که زندگی در ذات خود فاقد معنا بوده و افراد باید هدف خود را در زندگی پیدا و آن را دنبال کنند. این دیدگاه فلسفی در انیمههایی مثل Attack on Titan و Paranoia Agent دیده میشود. در انیمه اتک آن تایتان، شخصیتها در دنیایی زندگی میکند که موجودات غولپیکری همواره آنها را تهدید میکند. در چنین شرایطی مرگ در کمین بوده و معنای زندگی به چالش کشیده میشود. کاراکترهای اصلی به خصوص ارن تلاش میکنند که هدف خود را در زندگی پیدا کنند؛ تلاشی که برای برخی به نتیجه رسیده و تعدادی دیگر در مسیر آن راه خود را گم میکنند. آزادی یکی از جنبههای مهم اگزیستانسیالیسم است که نقش مهمی در داستان و شخصیتپردازی ارن دارد.
علاوه بر حمله به تایتان، انیمه One Piece هم در قالب دنبال کردن اعضای دزدان دریایی کلاه حصیری که هر یک به دنبال پیدا کردن هدف زندگی و جایگاه خود هستند، مضامین اگزیستانسیالیستی را در خود جای داده است. انیمه وان پیس با شخصیتها و وقایع خود به موضوعاتی مثل خودشناسی هم میپردازد. به این واسطه اثر مذکور بینندگان را تشویق میکند که هدف زندگی خود را پیدا کرده و با تمام توان در جهت رسیدن به آن تلاش کنند.
۳. رواقیگری
رواقیگری ریشه در آموزههای فیلسوفانی مثل مارکوس آئورلیوس، اپیکتت و سنکای جوان دارد. این دیدگاه فلسفی روی انعطافپذیری عاطفی، استمرار تلاش و پذیرش سختیها و شکستها به عنوان بخشی از زندگی تاکید دارد. در انیمههای مختلف اغلب شخصیتهایی میبینیم که چنین شرایطی داشته و به شکلی خستگیناپذیر برای رسیدن به هدف و رهایی از رنج تلاش میکنند. کیلوا از انیمه Hunter x Hunter شخصیتی است که رواقیگری را نمایش میدهد. با این که میراث قتلهای خانوادهاش روی دوش او بوده، کیلوا یاد میگیرد که چگونه با ترسهایش مقابله و مستقل عمل کند. او از سختیها به عنوان فرصتی برای رشد استفاده کرده و از چالشهای فیزیکی و عاطفی مختلف عبور میکند.
دگرگونی تورفین در انیمه Vinland Saga، یک سفر حماسی بوده که اساسا مبتنی بر دیدگاه رواقیگری است. در حالی که در ابتدا خشم و نفرت تمام وجود تورفین را در بر گرفته، او به مرور یاد میگیرد که این احساسات را کنار گذاشته و شرایط کنونیاش را بپذیرد. به واسطه رویارویی با شخصیتهایی مثل آسکلاد و آشنایی با روحیه او، تورفین در درون خود به آرامش رسیده و تمایلاتی مثل انتقام را کنار میگذارد. تغییر رویکرد تورفین به سمت آرامش و خویشتنداری، انعکاسی از رواقیگری در مواجهه با سختیهای اجتنابناپذیر زندگی است.
۴. نیهیلیسم
نیهیلیسم باور به این است که زندگی فاقد معنا، هدف یا ارزشهای اخلاقی است. این دیدگاه فلسفی در انیمههای مختلف از طریق شخصیتها یا جهانهایی که آرمانهای سنتی را به چالش کشیده و شکنندگی معنا در برابر هرج و مرج، مورد استفاده قرار گرفته است. Berserk یکی از مانگاها و انیمههایی است که نیهیلیسم در دنیای خشن آن جریان دارد. ماجراهای گاتش همواره این سوال را مطرح میکنند که با وجود از بین رفتن ارزشهای انسانی، بیمعنا بودن پیوندها و سایه سنگین ناامیدی، آیا مبارزه و تلاش فایدهای دارد؟
انیمه Ergo Proxy یک اثر نیهیلیستی بوده که این دیدگاه در بطن داستان آن با اگزیستانسیالیسم و تمهای پساآخرالزمانی در هم تنیده است. در این اثر، ریئل میار و وینسنت لا را در جامعهای دستوپیایی دنبال میکنیم که در آن وجود و فردیت انسان زیر سوال رفته است. پراکسیها که موجودات خداگونه بوده و وظیفه تضمین بقای بشریت را برعهده دارند، با این موضوع دست و پنجه نرم میکنند که هدفشان دیگر وجود ندارد. این اثر بازتابی از یاس و ناامیدی انسانها از عدم وجود معنا در زندگی است. انیمه ارگو پراکسی بینندگان را به این فکر فرو میبرد که آیا در دنیایی بدون باورها و ساختارهای سنتی میتوان به دنبال معنا و هدف بود؟
۵. اخلاقیات و پایبندی به آن در هر شرایطی
انیمهها اغلب با اخلاقیات و جنبههای مختلف آن درگیر هستند. در آثار بسیاری شخصیتها باید تصمیمات پیچیدهای بگیرند و مرز مشخصی بین درست و نادرست وجود ندارد. برای مثال در انیمه Fullmetal Alchemist، تلاش برادران الریک برای پیدا کردن سنگ فلاسفه و احیای بدنشان، آنها را با چالشهای مرتبط با اخلاقیات مواجه میکند. در این شرایط برادران الریک باید در مسیر خود فداکاری کرده و با هزینههای اعمالشان روبرو شوند. انیمه کیمیاگر تمامفلزی به این موضوع میپردازد که آیا هدف وسیله را توجیه کرده؟ این امر بازتابی از نظریههای اخلاقی مثل اخلاق وظیفهگرا (فعل بد همیشه بد بوده، حتی اگر نتیجه خوب باشد) و فایدهگرایی (انتخاب سودمندترین راه حتی در صورت بد بودن) هستند.
انیمه Death Note نمونه بارز دیگری است که به اخلاقیات و ابهامات آن میپردازد. لایت یاگامی دفترچهای در اختیار دارد که با نوشتن نام افراد میتواند آنها را به قتل برساند. او قتلهای خود را با پاکسازی جامعه از شر تبهکاران و جنایتکاران توجیه میکند. اما رفته رفته حس عدالتخواهی لایت به استبداد تغییر کرده و او اخلاقیات را کنار میگذارد. انیمه دفترچه مرگ خطرات ناشی از قدرت مطلق را بررسی و مرز باریک بین عدالت و استبداد را به تصویر میکشد. انیمه دث نوت اثری بینظیر است که نشان میدهد اخلاقیات بسته به دیدگاه و انگیزه افراد، میتوانند به شکلهای متفاوتی تفسیر شوند.
۶. اومانیسم
اومانیسم دیدگاهی فلسفی است که روی ارزش انسان تمرکز دارد. انیمههایی که از اومانیسم پیروی میکنند، به جنبههای عاطفی و روانشناختی روابط انسانی پرداخته و در دل داستان خود از مضامینی مثل عشق، از دست دادن و همدلی بهره میبرند. در انیمه Your Lie in April، سفر شخصیت اصلی برای غلبه بر آسیبها و تروماها، انعکاسی از ایدهآلهای انسانگرایانه در رابطه با رشد شخصی، خودشناسی و قدرت شفابخش روابط انسانی هستند. همچنین در انیمه Anohana، شخصیتها با چالشهای مختلفی مواجه هستند که آنها را از نظر عاطفی تحت تاثیر قرار دادهاند و وقایع آن لزوم و اهمیت همدلی، مهربانی و ضرورت روابط انسانی را گوشزد میکنند.
۷. فلسفه اجتماعی و سیاسی
انیمههای مختلف و متعددی در داستان خود به موضوعات اجتماعی و سیاسی پرداخته و ساختارهای قدرت و نقش افراد در جامعه را زیر سوال میبرند. انیمه Code Geass جامعهای دیستوپیایی را نشان میدهد که توسط یک امپراتوری ظالم اداره میشود. در این شرایط شخصیت اصلی داستان یعنی لولوش، قدرتی به دست میآورد که به موجب آن تمام افراد باید از فرمانهای او پیروی کنند. شورش او علیه استبداد با پرسشهایی در مورد عدالت، آزادی و مسئولیتهای ناشی از قدرت همراه است. انیمه کد گیاس انعکاسی از دیدگاههای فلسفی سیاسی مثل قدرت مشروع و اصول و قواعد انقلاب است.
به شکلی مشابه، انیمه Psycho-Pass آیندهای را به تصویر میکشد که در آن سیستم سیبیل، افراد را از نظر احتمال ارتکاب جرم بررسی میکند. این رویکرد نظارت محور، بینندگان را از نظر لزوم تعادل بین امنیت و آزادی، حقوق فردی و تحت نظر گرفتن به شکل افسارگسیخته در جامعه مدرن به چالش میکشد. در امتداد این تم، انیمه سایکو-پاس به موضوع حکومت، لزوم وجود آن و نحوه عملکرد میپردازد.
۸. فلسفه شرق
بسیاری از انیمهها تحت تاثیر فلسفه شرق به ویژه بودیسم و شینتو هستند. به این واسطه شخصیتها به سوی روشنگری، پذیرش و آرامش درونی هدایت میشوند. به عنوان مثال انیمه Naruto عناصری از تفکر بودایی را در داستان خود گنجانده است، جایی که ناروتو به عنوان شخصیت اصلی، در مورد روشهای غلبه بر نفرت و پیدا کردن تعادل یاد میگیرد. درست است که Avatar: The Last Airbender یک انیمه محسوب نمیشود، اما به عنوان اثری غربی که تلاش کرده به تولیدات ژاپن نزدیک شود، حاوی مضامینی از بودیسم و تائوئیسم است. این امر به ویژه در سفر آنگ در مسیر خودشناسی، تعادل درونی و دوری از خشونت به چشم میآید.
انیمههای استودیو جیبلی از جمله Princess Mononoke و Spirited Away، روی پایههای فلسفه شرق استوار هستند. این آثار روی پیوستگی بین زندگی، طبیعت و انسانیت تاکید داشته و از بینندگان خود میخواهند که رابطه خود با محیط زیست را بهبود بخشیده و برای حفظ آن بین مدرنیته و سنت به تعادل برسد. تاثیر آیین بودا در قالب مواردی مثل پیوستگی، اهمیت دلسوزی و جدایی از دنیای فانی در اعماق داستان آثار ذکر شده، نهفته است.
۹. آنارشیسم
آنارشیسم به معنای برچیدن هرگونه قدرت و اقتدار متمرکز و سیستمهای سلسله مراتبی است. جامعه شکل گرفته بر پایه آنارشیسم، بر پایه همکاریهای داوطلبانه و کمکهای متقابل بنا شده است. انیمه Akudama Drive یکی از آثار آنارشیستی است. دنیای دیستوپیایی این اثر توسط یک حکومت سرکوبگر اداره میشود و گروهی از خلافکارها به نام آکوداما به هرج و مرج کشیده شده است. شخصیتهای این اثر تمرکز قدرت را به چالش کشیده و به دنبال آزادی و استقلال فردی با تکیه بر روشهای خشونتآمیز هستند.
در انیمه The Promised Neverland، کودکانی را میبینیم که علیه سیستم سلسله مراتبی و استثماری یتیمخانه شورش میکنند. این یتیمخانه در واقع مزرعهای مخفی به منظور آماده کردن کودکان برای شیاطین است. کودکان با همکاری هم و فرار، اقتدار ظالمانه شیاطین و همدستان انسانیشان را از بین میبرند. این اثر از آن جهت آنارشیستی است که کودکان با اتکا به خود و اعتماد متقابل، جامعهای را به دور از سیستم ناعادلانه شکل میدهند.
۱۰. دترمنیسم و ترابشریت
دیدگاه فلسفی دترمنیسم بر این پایه استوار است که وقایع به صورت علت و معمول، از پیش تعیین شدهاند و اراده انسانها تاثیری در آنها ندارد. انیمه Steins;Gate در قالب تلاشهای اوکابه رینتارو برای تغییر گذشته و آینده، دترمنیسم را به تصویر میکشد. علیرغم تلاشهای او، رویدادهای خاص بدون تغییر باقی مانده و اراده او به اتفاقی تاثیرگذار منجر نمیشود. دترمنیسم همچنین یکی از جنبههای مهم داستان انیمه اتک آن تایتان است؛ جایی که سرنوشت ارن از پیش تعیین شده و او هیچ چارهای جز تسلیم در برابر آن ندارد.
ترابشریت دیدگاه فلسفی آیندهنگرانه است که روی استفاده از تکنولوژی برای کنار زدن محدودیتهای انسانی و چالشهای آن مثل رنگ باختن مفهوم انسانیت و اخلاقیات تمرکز دارد. یکی از انیمههایی که به ترابشریت پرداخته، مجموعه Ghost in the Shell است. موتوکو کوساناگی به دلیل ویژگیهای سایبرنتیک، در مورد هویت خود و جایگاهش در بین انسانها دچار شک و تردید است.
جمعبندی
انیمهها به لطف داستانهای عمیق و درگیرکننده خود میتوانند انواع دیدگاههای فلسفی را مورد استفاده قرار داده و شرایطی را فراهم کنند که بینندگان در عین سرگرم شدن و همراهی با شخصیتهای محبوب، بیشتر با این علم آشنا شوند. از بحران هویت و پیدا کردن هدف در زندگی تا نقد اجتماعی و به چالش کشیدن اخلاقیات، انیمهها دروازه تازهای را برای کاوش در دنیای فلسفه باز میکنند. به این واسطه دنیای یک انیمه با پایان اپیزود به اتمام نرسیده و تا ماهها و سالها شما را همراهی خواهد کرد.
نظر شما در مورد یادگیری دیدگاهها و نظریههای فلسفی به واسطه انیمه چیست؟ آیا تاکنون یک انیمه باعث شده که به سراغ تحقیق رفته و بیشتر با نظریههای علم فلسفه آشنا شوید؟ نظرات خود را در این باره با ما در میان بگذارید.
منبع: مجله بازار
یوتوب بازار استریت: انتخاب بهترین بازی سال + تبلت گیمینگ برای بینندهها
source