یکی از عواملی که باعث شد لایتنینگ مککوئین از پس چالشهای زندگی خود برآید و از آنها عبور کند، ماشینی بود که در شهر رادیاتور اسپرینگز عاشقش شد. سالی کاررا (Sally Carrera) به عنوان معشوقه مککوئین از یک نقطه به بعد به چراغ زندگی وی تبدیل شد و به زندگی او هدف داد.
شرکت پیکسار در انیمیشنهای معروف خود بارها و بارها مفهوم عشق را به شکل زیبایی به تصویر کشیدهاست. یکی از زیباترین و ماندگارترین مصداقهایی که برای این قضیه میتوان به کار برد به رابطه عاشقانه سالی کاررا و لایتنینگ مککوئین مربوط میشود؛ حسی که بین دو ماشین به وجود آمد ولی با این حال جنبه ملموس و باور پذیری به خود گرفت. هرچند که نقش سالی در انیمیشن Cars 2 و Cars 3 به مراتب کمرنگتر بود، اما در نسخه ابتدایی مجموعه حضور جذاب و به یاد ماندنی از خود به جای گذاشت. اما بیایید کمی بیشتر در مورد این ماشین بامزه و شخصیت او صحبت کنیم.
سالی کاررا که در انیمیشن Cars جزو شخصیتهای اصلی داستان بود، در شماره دوم و سوم مجموعه هم به عنوان یکی از شخصیتهای فرعی در داستان حضور داشت. سالی در واقع یک پورشه ۹۱۱ کاررا مدل سال ۲۰۰۲ است و فامیلی وی نیز از همین موضوع نشأت میگیرد. او صاحب مسافرخانه Crazy Cone محسوب میشود و به عنوان یک شخصیت فرهیخته و باسواد، شکل نماینده و وکیل شهر رادیاتور اسپرینگز را به خود میگیردد. او پس از ورود لایتنینگ مککوئین به رادیاتور اسپرینگز به وی علاقه پیدا میکند و رابطه عاشقانهای را با وی به وجود میآورد.
اما اگر بخواهیم در مورد گذشته سالی صحبت کنیم باید بدانید که او قبلا یک وکیل از ایالت کالیفرنیا بود. سالی کاررا با وجود اینکه در آن زمان یک وکیل موفق بود اما از زندگی شلوغ و پراسترسی که برای خود درست کرده بود لذت نمیبرد. ولی زمانی که به شهر رادیاتور اسپرینگز آمد و محیط آرام آن را دید تصمیم گرفت در آنجا باقی بماند. سالی در شهر جدید خود دوباره آرامش زندگی را پیدا کرد و توانست پس از مدتها دوباره از زندگی لذت ببرد. رانندگی در جاده اصلی و لذت بردن از منظره دره Ornament یکی از چیزهایی بود که به این شخصیت آرامش میداد.
اولین باری که سالی کاررا جلوی دوربین میآید در دادگاهی است که برای لایتنینگ مککوئین برگزار میشود. هنگامی که مککوئین برای اولین دفعه او را میبیند حسابی مجذوب ظاهر زیبایش شده و در نگاه اول به او علاقه پیدا میکند. مککوئین فکر میکند که خانم وکیل از طرف دفتر وکلای خودش آمده و وقتی شرایط را میبیند از او میخواهد دست نگه دارد؛ چرا که مطمئن است داک هادسون او را از شهر تبعید خواهد کرد. اما علاوه بر قضیه دادگاه، ستاره مسابقات اتومبیلرانی سالی را به یک قرار عاشقانه دعوت میکند تا بتواند بیشتر با او آشنا شود.
مککوئین که فکر میکند سالی اهل رادیاتور اسپرینگز نیست و از طرف دفتر وکلای خودش آمده، به مردم شهر لقب دیوانه میدهد و حسابی از آنها بد میگوید. سالی هم در جواب میگوید که او با قضای هادسون صحبت میکند و نیاز به نگرانی نیست. در همین لحظه ماتر از راه میرسد و میگوید که سالی اهل شهر رادیاتور اسپرینگز است و از طرف دفتر وکلای مککوئین نیامده. علاوه بر این ماتر اظهار میکند که سالی کاررا نامزد او به شمار میرود و این موضوع مانند یک سطل آب یخ روی احساسات ماشین مسابقه میریزد. البته که ماتر در این باره شوخی میکند و صرفا جزو دوستان معمولی سالی به شمار میرود.
به هر حال مککوئین و سالی کاررا پس از گذر زمان و صحبت کردن با یکدیگر حسابی از هم خوششان میآید و به نحوی عاشق هم میشوند. شرکت پیکسار با به تصویر کشیدن این قوس داستانی نشان داد که عشق میتواند بین دو خودرو هم شکل بگیرد و به زندگی آنها معنی دوبارهای دهد. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Pixar.fandom
source