در میانههای ماه جذاب آذر، اثر تازهای عرضه شده است که میتواند به مراتب تجربهی پاییزوار جذابی را به شما ارائه دهد؛ آیا بازی Nine Sols ارزش تهیه و تجربه را دارد؟ با نقد و بررسی بازی Nine Sols همراه مجله بازار باشید.
اثر جدید استودیو بازیسازی Red Candle Games با نام Nine Sols میتواند تجربهای متفاوت از جهان بازیهای ویدیویی باشد و حس و حال تازهای را به شما ببخشد. این را هم اضافه کنم که در طی این سالها استودیو مستقل Red Candle Games ثابت کرده است که به چه میزان میتواند در درگیری مخاطبینش موفق عمل کرده و آنها را در سیر بازیهای خودش مدیریت نماید؛ محصولات گذشتهی این شرکت خلاق بازیهایی همچون Detention و Devotion هستند که در زمان خودشان بهخوبی شناخته شدند و تجربههای جذابی را رقم زدند. اگر میخواهید به سراغ شرکتی بروید که در سمت بازیهای ایندی بتواند به بهترین شکل ممکن ظاهر شود و آثار با کیفیتی را خلق نماید و از همه مهمتر، طرفدار سبکهایی مثل پلتفرمر، سولزلایک و مِترویدوانیا هستید و عناصر عمیق داستانی را دوست دارید، حتما به سراغ تهیه و تجربهی بازیهای Red Candle Games حرکت کنید.
اگر من را بشناسید و دیگر مقالات و ویدیوهایم را در سطح اینترنت خوانده و یا تماشا کرده باشید، متوجهی علاقهی بسیار زیادم نسبت به نوآوریهای بازیهای مستقل یا Inside میشوید؛ علاقهای که از درون انسانهایی همچون من به بیرون نشر پیدا میکند و زاده خلاقیت میشود. این را هم اضافه کنم که در هیاهو «تکرارِ ایدههای آثار AAA» این محصولات ایندی و مستقل هستند که «صنعت بازیهای ویدیویی» را هنوز نوآورانهوار نگه داشتهاند و از تبدیل شدن این اینداستری به شرکتهایی مثل دیزنی که صرفا به پرداختهای کلیشهای و تکراری میپردازند، جلوگیری کردهاند.
سازندگان و استودیوهای مستقل بهدلیل نبود فشارهای مالی سنگین و کمبود نفرات و بودجهشان، تا حد توان از آخرین قطرات فکریشان بهره میبرند تا بازیهای جذابی را خلق کرده و به بازار بازیهای ویدیویی عرضه نمایند. همین میشود که استودیو Red Candle Games میتواند اثری همانند Nine Sols را خلق کند و به خوبی از پس انتشار آن برآید؛ من فکر میکنم Nine Sols یکی از بهترین بازیهای مستقلی است که تاکنون ساخته و منتشر شده است.
تریلر-گیمپلی بازی Nine Sols را در ادامه تماشا کنید.
داستان بازی Nine Sols مثل غار جادوطوری میماند که در عمق تاریکیاش، نوری را از خود منعکس میکند و ما را به سوی داستانی عمیق، خاص و تاملبرانگیز میکشاند، داستانی که قرار است در بدنههای تعریفیاش بارها و بارها سورپرایزمان کند و موارد زیادی را به ما نشان دهد که احتمالا شما هم همانند من، متوجهی این موضوع میشوید که چقدر سازندگان Nine Sols در بُعد داستانگویی خلاقیت به خرج دادهاند و عمق روایتیشان را بینظیر کردهاند. همانطور که قبلتر هم اشاره کردم، سبک بازی در بدنههای پلتفرمر و سولزلایک طراحی شده است و بستر قصهگویی اثر نیز به خوبی با سبک دیزاین خود ارتباط برقرار مینماید. تم اصلی Nine Sols هم در سبک تائوپانک است که بیشتر به کانسپتیوهای سایبرتکی و اساطیر شرقی اشاره میکند؛ همین سبک هنری بازی باعث شده است که با فضایی متفاوت روبرو شویم و یک تائوپانک جذاب را تجربه کنیم، تائوپانکی که در عین مدرنیزه بودن به لایههای کلاسیک و تاریخی شرقی نیز متصل است و عطر و فضای تاریخی شرق را هم بهخوبی حفظ کرده است.
داستان بازی با فضای تائوپانکی
حال در این فضای سورئال و تائوپانکی Nine Sols، عهدهدار چه شخصیتی خواهیم بود؟ ما در نقش پروتاگونیستی به نام Yi قرار میگیریم و سفری را آغاز میکنیم که میبایست در طول این سفر، تجربهها، دریافتها و احساسات متعددی را کسب کنیم و بتوانیم به مدیریت آنها بپردازیم، به چه دلیل؟ این بازی در طول ساختار سفریاش سعی میکند شما را بارها و بارها سورپرایز نماید و ایموشنهای مختلفتان را هم درگیر کند، بهغیر از این مورد ما قرار است با کانسپتها و طراحیهای تکنولوژیک و افسانهای منحصربهفردی روبرو شویم که ما را با حاکمیت و تفکر سازندگان آشنا میکنند؛ داستان بازی هم به این دلیل که بیشتر با سینماتیکها، دیالوگها و یادداشتهایش روایت شده و به تصویر کشیده میشود، این امکان را فراهم میکند که بیشتر از پیش درگیر Yi شوید.
بهجز بحث داستانی، مهمترین عامل جذابیت بازی Nine Sols بهنظر من سیستم مبارزاتی است که استودیو Red Candle Games با الهام از آثار سولزلایک، بهخصوص Sekiro: Shadows Die Twice و Elden Ring طراحی کرده است؛ جالب است این را هم بدانید که این سیستم تاکتیکی و فایتینگ بهخوبی با روایت و عناصرهای داستانی ارتباط برقرار مینماید و از تکراری شدن ریتم داستان Nine Sols جلوگیری میکند؛ طبیعتا اگر در یک «بازی ویدیویی» ساختار معنوی و مادی اثر با تمامیت محصول ارتباط داشته باشند، در مجموع یکدیگر، میتوانند ارزش و تجربیات بیشتر، بهتر و مسرتبخشتری را ارائه دهند که این اتفاق بهخوبی در جهت ساختار Nine Sols توسط شرکت Red Candle Games رقم خورده است. ما بارها شاهد افزایش روحیهی کنجکاویمان میشویم و هربار بیشتر از گذشته طلب مبارزه میکنیم، چرا که سیستم مبارزاتی بازی آنقدر بهینه و مطمئن طراحی شده است که میتواند ساعتهای بسیاری را گِردهَم بیاورد تا بتوانند ما را سرگرم نمایند و باعث افت هیجانمان نشوند.
از طرفی دیگر، زمانی که یک بازی دوبعدی ادعای «سولزلایک» بودن میکند، میبایست یک گیمپلی متمایز را ارائه دهد که این گیمپلی بتواند در جهت الگوسازیاش برای سیستماتیک اثر کارساز و بهرهور واقع شود. شما در سیستم مبارزات و گیمپلی Nine Sols میتوانید یک «بُعد روشن با ریشههای تاریک» را مشاهده کنید که با فضا و اتمسفر روایی و محیطی محصول بهخوبی تماس برقرار مینمایند و الهامبخش میشوند. شما میبایست با حرکات سریع، شگفتآور، قدرتمند و پروسههای مختلفی روبرو شوید تا بتوانید جریان احساسی، منطقی و تعاملی سازندگان را درک کنید. همانطور که قبلتر هم اشاره کردم مبارزات در بازی، ترکیبی از دقت، زمانبندی و استراتژی است که میبایست از آنها بهدرستی و در موقعیت مناسبی استفاده کنید. یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای بازی نیز سیستم Parry محسوب میشود که این سیستم، مهارتهای اصلی شما را طراحی میکند که در حد و نوع خودش نوآورانه و بهخصوص به حساب میآید.
علاوهبر سیستم مبارزات و گیمپلیای که از آنها بهخوبی تعریف کردم، بازی Nine Sols نقطهقوت پررنگ دیگری هم دارد که میتوان این نقطه پررنگ را به طراحی دشمنان و باسفایتهای بازی نسبت داد. هرکدام از دشمنان و باسهای Nine Sols از الگوریتم و حملههای استراتژی شده اختصاصی مربوط به خودشان پیروی میکنند، به همین خاطر ما به عنوان بازیکن مجبور میشویم که تعامل بیشتری را با بازی برقرار کنیم و آن را هرچه بیشتر و بهتر یاد بگیریم، چرا که ضعف در تاکتیک مبارزاتی میتواند باعث خستگیمان از بازی شود و هیچ گیمپلی، داستان و تعاملی نتواند ما را در بین قصهگویی استودیو Red Candle Games نگه دارد.
طراحی آنتاگونیستها و باسها آنطور که باید و شاید هستند و میتوانند هم از نظر بصری، هم تجربهای و هم القایی، احساسات تازهای را به شما ببخشند اما قبل از هرچیزی نیاز است که شما «سیستم مبارزه و گیمپلی بازی» را بیاموزید و در این راه تلاش کنید وگرنه طبق همان چیزی که اشاره کردم، از بازی Nine Sols خسته میشوید و نمیتوانید در پروسهی جذاب آن ماندگار بمانید. باز هم تاکید میکنم که بازی Nine Sols یک اثر سولزلایک محسوب میشود در نتیجه این انتظار را نداشته باشید که همانند بسیاری از آثار مستقل دیگر، بهراحتی بتوانید از مراحل عبور کنید بلکه میبایست با چاشنیهای دشواری روبرو شوید و لذتتان را هم از «سختی» برداشت نمایید.
بهجز تمام این بحثها و نقاط قوت، مکانیکهای حرکتی Nine Sols برای من جالب ظاهر شدند؛ در تریلر بالا میتوانید نمونههایی از مکانیکهای حرکتی بازی را مشاهده کنید که نظیر مهارتهایی همچون پرشهای متفاوت، دیوار و سنگنوردی و حرکات سریع میشوند که در کنار مبارزات بازی حالت جذابی را به خودشان میگیرند و میتوانند این حالت را بهخوبی حفظ کنند. درواقع این الگوریتمها طراحی شدهاند تا در کلیت ماجرا به قوت بخش پلتفرمینگ بازی زیبایی تزریق نمایند و تجربهمان را بهبود ببخشند. ویژگیهای مرتبط با سیستم Parry هم باعث میشود که حملات و دفاعیات بیشتر و بهتری را پوشش دهیم و در نهایت به عملکرد مناسبتری برسیم. در مورد سیستم ارتقاء بازی هم بایستی بگویم که من شخصا آنقدر با «عناصر سولزلایک و درختهای مهارتی این سبکی» ارتباط برقرار نمیکنم اما بازی Nine Sols تقریبا توانست من را راضی نگه دارد، با اینکه در بعضی از موقعیتها بیشاز حد و اندازه دشوار میشود چرا که در سیستم ارتقاء دهندش ضعف دارد اما بهصورت کلی مثبت بوده است.
Nine Sols بهخوبی میتواند در بُعد هنری مثبت ظاهر شود
نوبتی هم باشد نوبت به یکی از پررنگترین نقاط ضعف بازی Nine Sols میرسد البته این مورد منفی آنطور که فکر میکنید بر کلیات بازی تاثیر نمیگذارد اما ممکن است از روند پیشرفتتان جلوگیری نماید و نتوانید آنطور که باید و شاید به خلاقیت و مهارتهایتان سوق ببخشید و روایت بازی را به اتمام برسانید؛ با تمام این تفاسیر این نکتهی منفی چیست؟ شدت سختی بعضی باسفایتها بهطور نامتعادل طراحی شده است، درواقع ما در یک بازی ویدیویی هرچه جلوتر میرویم به این معنا است که تجربیات و مهارتهای تازهای را نیز فرا گرفتهایم که توانستهایم تا این حد جلو بیاییم و مثبت ظاهر شویم اما متاسفانه در حول لولدیزاین Nine Sols میتوانیم اشتباهاتی را مشاهده کنیم که حداقل برای من این اشتباهات، نکات منفی به حساب میآیند که به تجربهام تا حدی آسیب وارد کردند. من بعد از شکست دادن هرکدام از باسفایتها خوشحال از اینکه بالاخره باس بعدی را با مهارت بیشتری شکست میدهم، مراحل بازی را جلو میبردم اما هربار و بعد از هر پیروزی، به این مورد پی میبردم که طراحی لول و دشواری باسفایتها مشابه طراحیهای رندوم استودیوهای بیتجربه میماند و نمیتواند آن حس و حال پیشرفت را به من ارائه دهد.
فرض کنید شما باس شماره X را با کلی دردسر شکست دادهاید و انتظار دارید این دردسرها در شکست باس شماره بعدی که میشود Y بدردتان بخورد اما هیچ فایدهای ندارد و صرفا یکسری ویژگی جدید را به شما اضافه میکند؛ درست است که بازیهای سولزلایک میبایست «سختی و دشواری» خود را حفظ کنند اما این سختی و دشواری، باید با مدلهای استراتژیک و طراحیهایی منحصربهفرد تعیین شده باشند نه اینکه صرفا یکسری ردیف را جلوی ما بگذارند و از ما درخواست کنند که شکستشان دهیم، همین مسئله موجب میشود که بسیاری از کاربران نتوانند بهخوبی با Nine Sols بمانند و از آن دلزده شوند، چرا که ریتم تعاملی و درجهای بازی بهدرستی حفظ نمیشود؛ اگر هم دقت کرده باشید از اوایل «نقد و بررسی Nine Sols» تا بدین لحظه، بارها و بارها از کلماتی همچون «ریتم» استفاده کردهام، چرا که این اثر در موقعیتهای بسیاری ریتم خودش را حفظ میکند اما در این قسمت، کمی منفی و آزرده حاضر میشود.
در قسمت طراحی هم میبایست بگویم که Nine Sols، یکی از زیباترین بازیهایی است که در سال ۲۰۲۴ مشاهده و تجربه کردهام، چرا که این اثر از نظر بصری یک امضاء کاری فوقالعاده برای استودیو Red Candle Games محسوب میشود. بازی با سطح بالایی از هویت بصری طراحی شده و احساسات مختلفی را پوشش میدهد و میتواند ابعاد هنری متعددی را هم ارضاء نماید؛ من فکر میکنم این نقد یکی از عجیبترین نقدهایی است که از نظر بصری و نگارشی به آن پرداختهام چرا که تمامیت ساختار Nine Sols سنگین است و همین موضوع باعث شده است که متن نقد این بازی نیز عجیبوغریب بهنظر برسد. موتور گرافیکی یونیتی نیز با تکنولوژیهای مثبتش در خلق بازیهای دوبعدی به کمک سازندگان آمده تا با کمک یکدیگر، محصول با کیفیتی را خلق کنند البته این خلق کردن، وابسته به طراحان هنری بازی بوده است که بهخوبی از پتانسیلها و ساختارهای رواییشان استفاده کردهاند تا بتوانند عمق طراحی و رنگی Nine Sols را به تصویر بکشند.
موسیقی بازی Nine Sols یکی دیگر از ویژگیهای مثبتی است که میتوانم از آن یاد کنم. آنقدر بازی Nine Sols از منظر موسیقی و صداگذاری با اتمسفر محیطی و داستانیاش ارتباط برقرار مینماید تا هربار بیشتر از گذشته، شما را درگیر کند و نگذارد که با تمهای منفی بازی گره بخورید و از ریتم کُند بعضی از مواقع «مبارزاتی» که به آنها نیز اشاره کردم خسته شوید. موسیقی میتواند تجربهی جذاب و دراماتیکی را القاء کند و از پس این کار نیز بهخوبی بر میآید؛ از منظر افکتها و ساوند دیزاین هم میبایست بگویم که بازی Nine Sols در سطح قابل توجهی قرار دارد چرا که با استفاده از همین مقادیر و با کمک تصویرسازیهای هنریاش، به کنترل بالانسینگ طراحی تکنولوژیک و کلاسیک شرقیاش میپردازد و آنها را بهخوبی حفظ مینماید.
بازی Nine Sols بر اساس کد ارسالی ناشر (Red Candle Games) و بر روی Nintendo Switch بررسی شده است.
استودیو بازیسازی Red Candle Games با بازی Nine Sols باری دیگر ثابت کرد که شرکتها و تیمهای مستقل با تمام محدودیتهایشان چقدر میتوانند طراوتبخش و موفق عمل کنند و تاثیر ارزشمندی بر «صنعت بازیهای ویدیویی، بهخصوص بخش بازیهای مستقل» داشته باشند. بازی Nine Sols با ارائهی داستانی عمیق، گیمپلی و سیستم مبارزاتی جذاب و خلق تجربهای تازه، میتواند ساعتهای زیادی را از شما گرفته و سرگرمتان کند اما در این میان یک شرط بسیار مهم وجود دارد؛ چه شرطی؟ شما برای تجربهی لذتبخش بازی Nine Sols میبایست آماده باشید و خودتان را برای دشواریهای سبک «سولزلایک» و «Metroidvania»وارش تمرین دهید.
source