Wp Header Logo 2488.png

باب اسفنجی که متوجه می‌شود پاتریک یک جعبه مرموز و سربسته دارد، تحریک می‌شود که آن را باز کرده و به محتویات آن پی ببرد. منتها پاتریک که حسابی روی این جعبه و محتویات درون آن حساس است، در یک مقطع پایان دوستی خود و باب را به صورت رسمی اعلام می‌کند.

قسمت ۱۵ از فصل ۲ سریال SpongeBob SquarePants با ثبت نمره ۹.۷ در وبسایت IMDB، نه تنها بهترین قسمت سریال از این حیث است، بلکه جزو یکی از بهترین اپیزودهای تاریخ تلوزیون محسوب می‌شود. این اپیزود از دو بخش با نام‌های The Secret Box و Band Geeks تشکیل شده که با وجود داستان و لحن متفاوت، هر دو آن‌ها به شدت جذاب و خنده‌دار عمل می‌کنند. هر دو بخش مسائل مهمی مثل پایان دوستی باب اسفنجی و پاتریک و شسکت اختاپوس در رسیدن به رویای خویش را به تصویر می‌کشد.

تماشای ویدیوی سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ

بخش اول این اپیزود که The Secret Box وجود دارد، در حالی آغاز می‌شود که باب اسفنجی از جعبه مرموز پاتریک اطلاع پیدا می‌کند. باب که با پی بردن به این موضوع حسابی کنجکاو شده، تصمیم می‌گیرد هر طور که شده آن را باز کند و محتویات داخلش را ببیند. ولی پاتریک که حسابی عصبانی شده باب را تهدید می‌کند که اگر این کار را ادامه دهد، آن‌ها دیگر بهترین دوست همدیگر نخواهند بود. باب هم که چاره‌ای به غیر از تسلیم شدن ندارد به خانه می‌رود، اما از درد فضولی خوابش نمی‌برد.

باب اسفنجی که دیگر طاقت صبر کردن ندارد تصمیم می‌گیرد در قالب یک دزد به خانه بهترین دوستش برود و این جعبه را باز کند. پس از کلی زحمت و دردسر به جعبه می‌رسد، منتها پاتریک بالاخره از خواب بیدار شده و حسابی عصبانی می‌شود. او که دیگر تحمیل این اوضاع را ندارد پایان دوستی خود با باب را اعلام می‌کند، اما بلافاصله پشیمان شده و حتی جعبه را برای دوستش باز می‌کند. هنگامی که باب داخل جعبه را می‌بیند با چیزی به غیر از یک بند روبرو نمی‌شود. ولی او که دیگر خیالش راحت شده مسیر خانه را در پیش می‌گیرد. در همین حال پاتریک بند مذکور را می‌کشد و متوجه می‌شویم که در این جعبه یک عکس خیلی زشت از باب در دوران کریسمس قرار داده شده.

باب اسفنجی

درست در زمان ناامیدی، باب اسفنجی و دوستان با نهایت آمادگی به مراسم می‌رسند

اما بخش دوم و معروف‌تر که Band Geeks نام دارد، بزرگ‌ترین آرزوی اختاپوس را به تصویر می‌کشد. او از طرف رقیب قدیمی خود یعنی Squilliam Fancyson دریافت می‌کند و یک پیشنهاد بزرگ می‌شنود: اجرای موسیقی در مسابقه بزرگ بابل بول (اشاره به سوپربول یا همان فینال مسابقات فوتبال آمریکایی). اختاپوس با وجود اینکه گروه موسیقی خاصی ندارد، به هر طریقی که شده این موقعیت را از دست نمی‌دهد و تصمیم می‌گیرد گروه خاص خود را درست کند.

به همین دلیل او نیمی از شهر را در داخل یک سالن جمع می‌کند تا به آن‌ها ساز زدن و موسیقی را یاد دهد. منتها هرچقدر که به این جماعت بی‌استعداد درس می‌دهد، هیچ یک از آن‌ها چیزی یاد نمی‌گیرند. در نهایت اختاپوس ناامید شده و از اینکه هیچ یک از دوستانش رویای وی را جدی نگرفته‌اند ناراحت می‌شود. باب اسفنجی هم که دلش حسابی به اختاپوس سوخته تصمیم می‌گیرد به همراه بقیه هر طور که شده ساز زدن را یاد بگیرند تا دوست بداخلاق خود را به آرزوی خویش برسانند.

باب اسفنجی به چندین نسل از بچه‌ها درباره نوسفراتو دروغ گفته است

در نهایت روز برگزاری بابل بول فرا می‌رسد و اختاپوس از همیشه ناامیدتر است. هنگامی که Squilliam سراغ گروه اختاپوس را می‌گیرد، او اعلام می‌کند که همه آن‌ها براساس تصادف کشته شده‌اند. اما درست در همین موقع باب اسفنجی و سایر افراد از راه می‌رسند و در کمال ناباوری یک اجرای فوق‌العاده و فراموش نشدنی را انجام می‌دهند. بدین ترتیب اختاپوس به آرزوی خود می‌رسد و Squilliam هم به خاطر حسادت کارش به بیمارستان کشیده می‌شود.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: IMDB


سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ@samsaberi

سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ@samsaberi

Loading

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *