صندوقهای سرمایهگذاری گزینهی بهینه برای مدیریت ریسک هستند؛
احسان عسگری، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بورس نیوز، با تأکید بر سیاستهای دولت چهاردهم در تأمین مالی پایدار و کاهش نوسانات ارزی، از نقش مؤثر صندوقهای سرمایهگذاری و بازار مشتقات در مدیریت ریسکهای اقتصادی سخن گفت. وی آینده روشن برای بازار سرمایه را مشروط به کاهش ریسکهای سیاسی و تثبیت نرخ ارز دانست.
احسان عسگری، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بورس نیوز، با اشاره به تأثیر سیاستهای جدید دولت چهاردهم در تأمین مالی پایدار از بازار سرمایه گفت: بازار سرمایه و پول تلاش کردند که بتوانند به تأمین مالی شرکتها و زیرساختها کمک کنند. به دلیل اتفاقاتی که در بازار سرمایه از سال ۹۹ رخ داد، نتوانست نقش پررنگی برای تأمین مالی داشته باشد. از سوی دیگر سهم دولت نیز چشمگیر نبود.
با سیاستهای دولت چهاردهم تلاش شده که اعتماد ازدسترفته به بازار برگردد و شرکتها بتوانند نسبت به تأمین مالی اقدام کنند. این تأمین مالی هم سازوکار مشخصی دارد که برای بلندمدت شرکتها میتواند مناسب باشد. از طرف دیگر بازار پول نیز بهصورت سنتی نقش فعالی داشته است.
وی افزود: در این میان صندوقهای سرمایهگذاری نقش فعال و مهمی را ایفا کردند. چه در بحث جمعآوری منابع خرد از سرمایهگذاران و چه تخصیص سهام شرکتها. صندوقهای سرمایهگذاری به دلیل چند ویژگی مؤثر، از سرمایهگذاری مستقیم بهتر است. عمدتاً سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری را سرمایهگذاری غیرمستقیم قلمداد میکنیم که مدیریت آنها بر اختیار نهادهای مالی حرفهای بازار است. این صندوقها به دلیل برخورداری از صرفهجویی در مقیاس، استفاده از دانش تحلیل بازار سرمایه، رصد کردن شرکتها و متغیرهای کلان اقتصادی از سرمایهگذاری مستقیم بهتر بوده و در چینش پرتفوی، ریسکهای بازار را تا حد قابلتوجهی میتوانند مدیریت کنند.
عسگری ادامه داد: سرمایهگذاری در بازار مشتقات نیز نهادهای مالی دارای بخشهای معاملات آپشن با بهکارگیری دانش تخصصی نسبت به مدیریت ریسک صندوقها اقدام میکنند.
وی خاطرنشان کرد: در نتیجه این سرمایهگذاری کمتر گرفتار هیجانات خواهند شد و عموماً در طول زمان عملکرد مناسبی را از خود نشان میدهند. فکر میکنیم با توجه به اینکه بخشی از منابع در صندوقهای سرمایهگذاری جمع میشود، ورود و خروج منابع کمتر شده و میتواند حجم بازار را توسعه دهد، این موضوع میتواند به عمق بازار و افزایش معاملات کمک کند.
کارشناس بازار سرمایه درباره برگشت اعتماد به بازار بیان کرد: اولین و مهمترین ویژگی، بلندمدت بودن قوانین و مقرراتی است که بر سودآوری شرکتها مؤثر است. این دیدگاه بین اقتصاددانان دولت چهاردهم وجود دارد که باید از تصمیمات لحظهای و غیر کارشناسی جلوگیری کنند تا اعتماد ازدسترفته سرمایهگذاران به بازار برگردد تا بعضی از اتفاقاتی که از سال ۹۹ چند بار تجربه کردیم تکرار نشود.
عدم دستکاری در سود شرکتها و قیمتگذاری دستوری که اگر این نکته رعایت شود، اعتماد ازدسترفته برمیگردد.
عسگری درباره تأثیر نوسانات ارزی و تورمی بر بازار گفت: به دلیل اینکه بخش بزرگی از شرکتهای بورسی شرکتهای بزرگ هستند که به کار تولید و صادرات مشغول هستند، مانند شرکتهای پتروشیمی، کانههای فلزی، پترو پالایشی تحت تأثیر نوسانات ارزی قرار میگیرند. شرکتهایی نیز وجود دارند که به دلیل ارزبری و تأمین مواد اولیه تحت تأثیر نوسانات ارزی قرار میگیرند. رشد قیمت ارز و تورم میتواند بهصورت اسمی بر رشد بازار سرمایه کمک کند که اثر سوء بر اقتصاد کشور دارد. علیرغم اینکه تصور میشود رشد نرخ ارز به نفع بازار سرمایه است، قطعاً به بازار سرمایه ضربه میزند، چون به اقتصاد کشور نیز آسیب خواهد زد.
بیشتر بخوانید: خوشبینی به رشد بازار سرمایه در یک سال آینده
وی خاطرنشان کرد: رشد تقاضا اگر وجود داشته باشد، به رشد اقتصادی میتواند کمک کند؛ اما اگر نوسانات شدید باشد، پیشبینی پذیری اقتصاد را کاهش میدهد. نوسانات باعث میشود که سرمایهگذاران نتوانند تصمیم درستی بگیرند که این، برای بازار کلیت مضر است.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به مدیریت نرخ ارز افزود: مشخصاً اقداماتی در دنیا وجود دارد تا بتوانند نوسانات نرخ ارز را روی شرکتها مدیریت کنند و آن نیز، بازار مشتقات است که کار پوشش ریسک را میتوانند از این طریق انجام دهند. اگر بخواهیم درباره مدیریت نوسان در بازار سرمایه بگوییم، مهمترین تصمیم دولت چهاردهم نزدیک کردن دلار نیما به دلار آزاد بوده که تا حد زیادی نوسانات را کاهش میدهد.
وی ادامه داد: مهمترین راهکار، کاهش دادن ریسکها مدیریت درست سایر متغیرهای مؤثره بر بازار است که اگر ریسکهای سیاسی کاهش یابد، نوسان ارزی کمتری را شاهد خواهیم بود.
عسگری در خصوص رئیسجمهور آمریکا گفت: رئیسجمهور آمریکا عموماً آدمی است که پیشبینی پذیر نیست، اما آنچه میشنویم، این است که دو طرف اظهار تمایل کردند تا با یکدیگر مذاکره کنند. ایران با توجه به وضعیتی که برای کشور در بحث اقتصادی وجود دارد، علاقهمند است که به بازار جهانی راه یابد و به درآمدهای صادراتی دست پیدا کند. از طرف دیگر کشورهای دنیا نیز علاقهمند هستند که آرامشی در خاورمیانه شکل بگیرد. معتقد هستم این موضوع بستگی به کابینه ترامپ دارد که نگاه آنها به ایران چطور باشد، اما تا این زمان که صحبت میکنیم دو طرف علاقهمند به توافق هستند. اگر توافق صورت نگیرد فشار روی ایران بیش از دولت بایدن خواهد بود؛ اما اگر توافق شکل گیرد امیدوارم که شرایط بهگونهای پیش برود تا کشور بتواند از توافق در برجام بتواند به منافع اقتصادی خود برسد.
پایان مطلب
source