از دادهها تا واقعیت؛
در دنیای پیچیده و پویای بازار سرمایه، اطلاعات به منزله شریان حیاتی تصمیمگیریهای مالی عمل میکنند. هیچ معاملهگری نمیتواند بدون دسترسی به دادههای دقیق و پردازششده به مقصدی مطلوب دست یابد. در این میان، شرکتهای پردازش اطلاعات مالی مسئولیت خطیری بر عهده دارند. وظیفه این نهادها، گردآوری دادههای اولیه از منابع معتبر، پالایش این دادهها برای حذف تناقضات و تحلیل آنها بهمنظور استخراج الگوها و روندهای کلیدی بازار است.
بورس نیوز:
در سالهای اخیر، بازار سرمایه ایران دستخوش تحولات چشمگیری شده است. ظهور ابزارهای نوین مالی، از صندوقهای قابل معامله گرفته تا اوراق اختیار فروش تبعی، عرصه سرمایهگذاری را پیچیدهتر از پیش ساخته است. این دگرگونیها، علاوه بر خلق فرصتهای جدید، نیاز به دسترسی به اطلاعات دقیق و تحلیلهای مالی عمیقتر را دوچندان کرده است. در این میان، شرکتهای پردازش اطلاعات مالی نقشی محوری در پالایش و تحلیل دادههای کلان ایفا میکنند و به منزله راهبران اطلاعاتی برای معاملهگران و سرمایهگذاران عمل میکنند. با این وجود، دقت و صحت دادههای پردازششده به یکی از چالشهای اساسی این حوزه بدل شده است؛ چالشی که گاه نهتنها منجر به تصمیمگیریهای نادرست میشود، بلکه اعتماد عمومی به شفافیت بازار سرمایه را نیز تضعیف میکند. یادداشت حاضر با رویکردی موشکافانه، ضرورت بهبود کیفیت اطلاعات مالی و راهکارهای پیشنهادی برای جلوگیری از خطا در بررسیهای معامله گران خرد و کلان ارائه خواهد شد.
آیا به عنوان فعال بازار سرمایه از اطلاعات منتشر شده توسط شرکتهای پردازش اطلاعات بازار سرمایه همچون بورس ویو، انیگما و…)) استفاده کردهاید؟
نقش حیاتی پردازش اطلاعات در بهبود تصمیمگیری مالی
در دنیای پیچیده و پویای بازار سرمایه، اطلاعات به منزله شریان حیاتی تصمیمگیریهای مالی عمل میکنند. هیچ معاملهگری نمیتواند بدون دسترسی به دادههای دقیق و پردازششده به مقصدی مطلوب دست یابد. در این میان، شرکتهای پردازش اطلاعات مالی مسئولیت خطیری بر عهده دارند. وظیفه این نهادها، گردآوری دادههای اولیه از منابع معتبر، پالایش این دادهها برای حذف تناقضات و تحلیل آنها بهمنظور استخراج الگوها و روندهای کلیدی بازار است.
اطلاعات مالی پردازششده به عنوان پایهای برای تحلیلگران و سرمایهگذاران، مسیر صحیح سرمایهگذاری را روشن میسازند. تحلیل دقیق این دادهها میتواند به تخصیص بهینه منابع مالی بینجامد؛ به گونهای که سرمایه به بخشهای مولدتر اقتصاد هدایت شده و بازدهی بلندمدت برای سرمایهگذاران و رشد پایدار برای بازار حاصل شود. از سوی دیگر، پردازش نادرست یا ناکارآمد دادهها میتواند به اتخاذ تصمیمات زیانبار، هدررفت سرمایه، و حتی بحرانهای مالی منجر گردد.
بنابراین، پردازش دقیق و بههنگام اطلاعات مالی ضرورتی گریزناپذیر برای بازار سرمایهای کارآمد و شفاف است. وجود این ساختارهای اطلاعاتی میتواند به کاهش عدمتقارن اطلاعاتی، بهبود کارایی بازار و افزایش اعتماد سرمایهگذاران کمک کند. این امر نهتنها به نفع فعالان بازار، بلکه به سود کل اقتصاد خواهد بود، چرا که به توزیع بهینه ریسک و منابع منجر میشود.
پرسش بنیادینی که در این میان مطرح میشود آن است که آیا دادههای غربالشده و تحلیلهای ارائه شده توسط شرکتهای نامآور پردازش اطلاعات مالی که در حوزه بازار سرمایه فعالیت میکنند، از صحت و دقتی بیچون و چرا برخوردارند؟ آیا میتوان با اطمینان خاطر این اطلاعات را به مثابه چراغ راه تصمیمگیریهای سرمایهگذاری به کار بست، یا آنکه گاه خطاهای پنهان در لابهلای این تحلیلها به بیراههرفتن سرمایهگذاران میانجامد؟ این پرسش نهتنها اعتبار این نهادها را به چالش میکشد، بلکه اعتماد عمومی به شفافیت بازار و کارایی نظام اطلاعاتی آن را نیز زیر سؤال میبرد.
چالشهای کیفی و کمّی اطلاعات پردازششده
همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، یکی از چالشهای اساسی در این حوزه، انتشار اطلاعات نادرست یا ناقص توسط شرکتهای پردازش اطلاعات است که به گمراهی فعالان بازار و اتخاذ تصمیمات نادرست میانجامد. این اطلاعات ناصحیح ممکن است از تحلیلهای اشتباه سودآوری شرکتها گرفته تا پیشبینیهای غیرواقعبینانه درباره روندهای آتی بازار را در بر گیرد. پیامد چنین اشتباهاتی نهتنها زیانهای مالی برای سرمایهگذاران خرد و کلان، بلکه آسیب جدی به اعتماد عمومی نسبت به شفافیت و کارایی بازار سرمایه است. در بازارهایی که شفافیت اطلاعاتی خدشهدار شود، سرمایهگذاران با تردید بیشتری به فعالیت میپردازند و نقدینگی از بازارهای رسمی به بخشهای غیرمولد و غیرشفاف سوق مییابد.
برای درک بهتر این چالشها، نمونههایی از اطلاعات نادرست و تحلیلهای ناقص که در سالهای اخیر توسط برخی شرکتهای پردازش اطلاعات منتشر شدهاند، بررسی میشود:
موضوع جالب تری وجود دارد؛ بین مقدار ارزش بازاری که توسط یکی از شناخته شدهترین پردازشگرهای اطلاعات کشور منتشر شده، در مقایسه با دادههای ارزش بازار که توسط شرکت مدیریت فناوری بورس تهران ارائه شده است اختلاف فاحشی وجود دارد؛ نکته حائز اهمیت این است که تمامی دادههای منتشر شده برای یک روز معاملاتی (۱۴۰۳/۱۰/۳۰) است.
سوالی که ممکن است به ذهن خطور کند این است که آیا شرکتهای پردازشگر اطلاعات مالی صرفاً در حال ارائه ارزش بازار بخشی از کل بازار سرمایه هستند و نه تمامی آن؟ این ادعا، بهظاهر میتواند صحیح باشد، اما مشروط بر آنکه این پردازشگران بهطور شفاف، دادهها و روشهای مورد استفاده خود را برای محاسبه هر یک از ارقام منتشرشده تبیین کنند تا زمینهای برای خطا یا سوءتفاهم باقی نماند. بااینحال، در بسیاری از موارد چنین شفافسازی صورت نمیگیرد. بهعنوان نمونه، مفهوم «ارزش کل بازار» بسته به تعاریف و روشهای مختلف، میتواند برداشتهای متفاوتی را به همراه داشته باشد، که این امر تحلیلگران و معاملهگران را با چالشهای جدی در تصمیمگیری مواجه میسازد.
تفاوتی چشمگیر به میزان ۲ واحد در نسبت قیمت به درآمد (P/E) میان دو مرجع پردازش اطلاعات، در حالی که هر دو از صورتهای مالی منتشرشده در سامانه کدال به عنوان منبع اصلی بهره میبرند، پدیدهای است که به دشواری میتوان آن را توجیه کرد. این اختلاف که فراتر از یک خطای ساده محاسباتی به نظر میرسد، سؤالاتی جدی درباره دقت، روششناسی، و استانداردهای بهکاررفته در فرآیندهای پردازش دادههای مالی مطرح میکند و میتواند منجر به تصمیمگیریهای اشتباه و گمراهی سرمایهگذاران گردد. (منتهی به ۲۹ دی ماه ۱۴۰۳)
به گفته شرکت مدیریت فناوری بورس تهران در روز معاملاتی ۳۰ دی ماه ۱۴۰۳ ارزش بازار ۸۹,۳۰۳,۷۴۴.۱۸۶B ریال و قیمت دلار بازار آزاد در حال حاضر ۸۰۸۴۰۰ ریال میباشد (۱۶:۲۹ روز ۳۰ دی ماه ۱۴۰۳) و با تقسیم ارزش ریالی بازار به قیمت حال حاضر دلار میتوان پی برد ارزش دلاری بازار برای امروز ۱۱۰.۴ میلیارد دلار است؛ در صورتی اگر براساس اطلاعات منتشر شده توسط این پردازشگر به محاسبه ارزش دلاری بازار بپردازیم رقم حاصل ۱۰۷.۳ خواهد بود که با عدد واقعی ۳.۱ میلیارد دلار اختلاف خواهد داشت.
ناگفته نماند، پردازشگر مذکور همچنان ارزش ریالی بازار را با عنوان دلاری به نمایش گذاشته است که احتمالا این خطا در ارائه اطلاعات از باگ به وجود آمده در سیستم این پردازشگر نشات گرفته و عملا خدمات این بخش از پلتفرم برای استفاده کنندگانی که اشتراک خود را با قیمتهای بالا تهیه کردهاند بلا استفاده شده است.
این نمونهها نهتنها ضرورت نظارت و ارتقای استانداردهای کیفی در پردازش اطلاعات را آشکار میکنند، بلکه نیاز به بهبود فناوریها و افزایش دقت در تحلیلهای دادهمحور را به شکلی جدی مطرح میسازند.
هرچند بسیاری از این شرکتها با انتشار اطلاعیههای سلب مسئولیت، از منظر قانونی خود را مصون از پیامدهای اطلاعات نادرست میدانند و از حیث حقوقی مشکلی متوجه آنان نمیشود، اما این واقعیت مسئولیت تحلیلگران و معاملهگران را در قبال بررسی دقت و صحت دادهها کاهش نمیدهد. بدینسان، وظیفهای خطیر بر دوش فعالان بازار است تا اطلاعات ارائهشده را با منابع اصلی همچون سامانه کدال و پایگاه TSETMC تطبیق دهند و از اتکای صرف به یک پایگاه داده بپرهیزند. تنها از این رهگذر است که میتوان از بروز اشتباهات سرنوشتساز در تصمیمگیریهای مالی جلوگیری کرد و مسیر سرمایهگذاری آگاهانه را هموار ساخت.
بخش بزرگی از مشکلات و چالشهای مرتبط با ارائه اطلاعات نادرست یا ناقص توسط شرکتهای پردازشگر، به نبود زیرساختهای مناسب در وبسرویسهای مراجع رسمی اطلاعاتی همچون کدال و TSETMC بازمیگردد. در شرایطی که دادهها بهصورت لحظهای و با دقت کافی در دسترس نباشند، حتی دقیقترین پردازشها نیز به نتایج گمراهکننده منجر میشوند. این کمبود زیرساختی نهتنها بر کیفیت دادههای پردازشی اثر منفی میگذارد، بلکه شفافیت و کارایی بازار سرمایه را نیز به خطر میاندازد. رفع این چالشها نیازمند توجه جدی نهادهای نظارتی و ایجاد بسترهای اطلاعاتی استاندارد و بهروز است تا زمینهساز ارائه دادههای صحیح و قابلاتکا شود.
سخن آخر
بازار سرمایه همچون شریان اصلی اقتصاد، به شفافیت و صحت اطلاعات وابسته است. هرگونه نقص یا خطا در دادههای منتشرشده میتواند به بیاعتمادی سرمایهگذاران و اختلال در کارایی بازار بینجامد. با این حال، چالشهای ناشی از اطلاعات نادرست و تحلیلهای گمراهکننده در بازار سرمایه ایران همچنان به قوت خود باقی است. شرکتهای پردازش اطلاعات، با وجود نقش حیاتی خود در هدایت تصمیمگیریهای مالی، اغلب با کمبود دقت و شفافیت در ارائه دادهها مواجهاند.
این وضعیت ایجاب میکند که نهادهای ناظر و سیاستگذاران اقتصادی، با قاطعیت بیشتری وارد عمل شوند. سازمان بورس و اوراق بهادار، بهعنوان متولی اصلی نظارت بر بازار سرمایه، باید سازوکارهای نظارتی خود را تقویت کند و بهروزرسانی استانداردهای اطلاعاتی را در اولویت قرار دهد. همچنین، ایجاد چارچوبهای قانونی شفافتر برای الزام شرکتهای پردازش اطلاعات به پذیرش مسئولیت در قبال دادههای منتشرشده، گامی اساسی در افزایش اعتماد عمومی به این نهادها خواهد بود.
در نهایت، باید تأکید کرد که تحول در نظام اطلاعاتی بازار سرمایه تنها در سایه نظارت دقیق، شفافیت بیشتر و مسئولیتپذیری جدیتر تحقق مییابد. بدون این اصلاحات بنیادین، نهتنها سرمایهگذاران از گزند زیانهای ناشی از اطلاعات اشتباه در امان نخواهند بود، بلکه بازار سرمایه نیز از رسالت اصلی خود در تخصیص بهینه منابع فاصله خواهد گرفت. اکنون زمان آن است که نهادهای مسئول بهطور جدی به این موضوع ورود کرده و سازوکارهای مؤثرتری برای جلوگیری از انتشار دادههای نادرست ایجاد و از دود شدن یکباره سرمایه گذاران جلوگیری کنند.
علیرضا مبصر پژوهشگر بازار سرمایه
source