سریال جان سخت قسمت سوم، سرآغاز اتفاقات جذاب سریال خواهد بود، هرچند دو قسمت پیشین نیز از این جذابیت بهره میبردند اما این قسمت تفاوتهایی خواهد داشت که در مقالهی نقد و بررسی قسمت سوم جان سخت در مجله بازار قرار است به تمامی آنها پی ببریم.
در شروع ماجرا نیاز است که کمی دربارهی سریال جان سخت صحبت کنیم و بعد به سراغ نقد قسمت سوم سریال برویم. داستان سریال جان سخت به خوبی از همان ابتدای کار برای بیننده مشخص خواهد شد و این یعنی یک پوئن مثبت برای این اثر، اگر بخواهیم با دیدی منطقی به سریال جان سخت نگاه کنیم، باید بگویم: از این نوع داستان و ژانر در کشورمان کم ساخته نشده است، چیزی که باعث وجه تمایز سریال جان سخت با دیگر ساختههای هم سبک خودش خواهد شد، شور و حرارتی است که در سریال جریان دارد؛ این شور و حرارت خودش عاملی خواهد شد تا بیننده با اشتیاق و هیجان بیشتری سریال را تماشا کند و این یعنی موفقیت یک اثر، قطعا سریال جان سخت نیز در بخشهایی مشکل دارد که به چشم بیایند اما این روند باعث خواهد شد تا کمتر متوجهی این موضوع شوید.
پیش از اینکه به بررسی قسمت سوم سریال جان سخت بپردازیم، بهتر است، مروری بر قسمت دوم این اثر داشته باشیم تا با یک آگاهی نسبی به دل اتفاقات قسمت سوم سریال جان سخت بزنیم. در قسمت دوم سریال جان سخت، خبر مرگ وحید سایهی سیاهی بر پیکرهی داستان خواهد انداخت و همین موضوع باعث خواهد شد تا سریال به یک سر و شکل کلی برسد. بعد از حادثهای که برای وحید در درگیری با فرزاد رخ میدهد، وحید جان خودش را از دست میدهد، این خبر به گوش حامد برادر او میرسد؛ زمانی که این خبر به گوش حامد میرسد، او خدمت وظیفهی خودش را رها میکند و تمام فکر و ذکرش پیدا کردن قاتل برادرش میشود. زمانی که به حامد خبر میدهند، قاتل وحید، برادر الهام یعنی فرزاد است، نقطهی طلایی شروع هیجان برای سریال جان سخت خواهد بود.
تبدیل عشق به نفرت
زمانی که به حامد خبر میدهند، قاتل وحید، فرزاد برادر الهام است، حامد دچار یک شوک بزرگ میشود و میان وحید و الهام میماند، تصمیمگیری برای حامد طولی نخواهد کشید چون پیش از اینکه عاشق الهام باشد، عاشق برادرش وحید بوده و او را از همهچیز بیشتر دوست داشته است؛ اولین کاری که حامد با شنیدن این خبر میکند، به خانهی فرزاد میرود و همهچیز را با رفقایش در آنجا بهم میریزد، در تماشای این سکانس شاهد تبدیل شدن عشق به نفرت میان حامد و الهام خواهید بود، زمانی که الهام، حامد را در این حالت میبیند، اصلا باور نمیکند که این فرد حامد باشد، درحال انجام دادن این کارها، زمانی که حامد به خانهی فرزاد میرود، خانواده او از همهچیز بیخبر هستند و از حامد میشنوند، چه اتفاقی افتاده است.
در ادامهی داستان زمانی که وحید به خاک سپرده میشود، سرآغاز گر گرفتن آتش درون حامد خواهید بود، این تازه نیمی از خشم او محسوب میشود، زمانی که حامد از افسر پروندهی وحید و فرازد میشنود، اتفاقی که میان فرزاد و وحید افتاده است، قتل عمد محسوب نمیشود و مجازات فرزاد اعدام نیست؛ انگار بنزین بر پیکرهی آتش گرفتهی او ریختهاند. با آگاه شدن از این خبر در یک طرف داستان همهچیز آرام شده است و در طرف دیگر در اوج ناآرامی بهسر میبرد، فرزاد و دوستانش به وکیل مراجعه میکنند و با مطمئن شدن از این خبر که او قاتل محسوب نمیشود، کمی آرام میشوند و این تصمیم را میگیرند که فرزاد خودش را معرفی کند اما در آن سوی قصه هیچ آرامشی وجود ندارد و همهچیز بهم ریخته است.
خبر قتل وحید خودش یک شوک بزرگ برای حامد بود اما زمانی که متوجه میشود، عامل قتل برادرش قرار نیست اعدام شود، تصمیم میگیرد، چشمش را روی همهچیز ببندد و به سراغ الهام برود. زمان روبهرویی این دو فرد عاشق، اوج سکانسهای احساسی سریال در سریال جان سخت به حساب میآید اما دیگر چیزی مثل گذشته نیست، حامد که در اوج عصبانیت خودش قرار دارد به الهام میگوید که دیگر او برایش اهمیتی ندارد و هر طور که شده است، فرزاد را پیدا میکند و او را میکشد، سکانسی که الهام به حامد میگوید: حامد من الهامم و حامد به او بیاعتنایی میکند، نشان دهندهی این است که دیگر عشق برای او مرده است. حامد برای اینکه خودش بتواند انتقام قتل برادرش را بگیرد به سراغ اسلحهخانه محل خدمتش میرود، زمانی که تصمیم میگیرد، اسلحه را بردارد، در از پشت بسته میشود و سریال در حساسترین نقطه خودش به اتمام میرسد.
یک جای کار ضعف دارد
سریال جان سخت از نظر روند داستانی خوب پیش میرود، شروع و پایانهای آن در اوج حساسیت است اما در بخش میانی داستان این روند روبه افول خواهد بود و این موضوع کمی باعث خواهد شد، روند داستان کند شود و این خودش یک ضعف برای سریال محسوب میشود. درست است که در پایان هر قسمت شاهد یک اتمام هیجانانگیز در اوج حساسیت هستیم اما ضعفی که در قسمت میانی سریال حاکم است، باعث خواهد شد تا بیینده کمی خسته شود. موضوع دیگری که در رابطه با این مبحث وجود دارد، تکراری بودن وقایع است، منظور از تکراری بودن، دعوا و کلنجارهایی است که حامد راه میاندازد، با این حال نمیتوان گفت که این اتفاق یک ضعف بزرگ برای سریال جان سخت است چون نقاط مثبت زیادی در سریال وجود دارد که میتوان از این موضوع چشم پوشی کرد.
نقاط مثبتی که سریال جان سخت در سه قسمت ابتدایی خودش نشان داده است، شامل شروع و پایانهای بسیار هیجان انگیز است که بالاتر نیز به آن اشاره داشتم، دیگر عاملهایی که جز پوئنهای مثبت سریال محسوب میشوند، نظیر تدوین، کارگردانی، موسیقی و… خواهد بود. در کنار این عوامل یک عامل دیگر نیز وجود دارد که به خوبی درون سریال آن را به چشم خواهید دید و آن چیزی نیست، جز ایفای نقش بازیگران، تمامی بازیگرانی که برای سریال انتخاب شدهاند، پیشتر خودشان را در نقشهای مختلف ثابت کردهاند اما در سریال جان سخت طور دیگری نقش خودشان را بازی میکنند، انقدر این ایفای نقش طبیعی و درست است که سریال را برای شما باورپذیر میکند، انگار که این اتفاق واقعا رخ داده است.
پیش از اینکه به سراغ جمعبندی نقد سریال جان سخت قسمت سوم برویم، لازم است که بگویم: هنوز بازیگرانی ماندهاند که به سریال اضافه نشدهاند و قطعا حضور آنها باعث خواهد شد، سریال جان سخت با ایفای نقش این بازیگران دو چندان جذاب به نظر برسد؛ شهرام قائدی، بهناز جعفری، المیرا دهقانی و فرهاد اصلانی از ستارگانی هستند که هنوز نقششان در سریال مشخص نیست. با تمامی این تفاصیر و بررسی نقاط ضعف و مثب سریال جان سخت قسمت سوم، این اثر یک ساختهی هیجان انگیز و سرگرم کننده است که ارزش وقت گذاری برای تماشا را دارد، از آنجایی که هنوز کاراکترهایی هستند که در سریال حضور پیدا نکردهاند، نمیتوان پیشبینی زیادی راجعبه ادامهی داستان کرد. در پایان نیز باید طبق منوال گذشته به این موضوع اشاره داشته باشم که این نقد فقط مربوط به قسمت سوم و قسمتهای پیشین سریال جان سخت میشود.
source