Wp Header Logo 792.png

موسی کلیم‌الله، با فضای غالب آثار ابراهیم حاتمی‌کیا به‌کل بیگانه است. چه از نظر ژانر و چه از نظر جهان هنری این کارگردان. از نظر ژانر، می‌دانیم که حاتمی‌کیا فیلمساز دفاع مقدس است. دیگر آثار او که ژانر دفاع مقدس ندارد هم همواره نوعی مطالبه ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب و جنگ از هر دوره است. حاتمی‌کیا همیشه فرزند زمانه خود بود. تنها یک اثر او، یعنی «دعوت» نوعی نت فالش در سمفونی فیلم‌های  او  به حساب می‌آید. باقی آثار یا روایت مقاومت است و یا روایت سرگشتگی انسان‌های آرمان‌خواهی است در جستجوی راهشان. موسی کلیم‌الله از جفت این فضاها دور است. حاتمی‌کیا ژانر تاریخی کار نکرده تا به حال و هرچند مطرح‌ترین چهره در میان هنرمندان سینمای متعهد ماست، فضای کار اصلی‌اش قصص و معارف دینی و قرآنی نبود، آن‌گونه که برای سلحشور بود. دغدغه حاتمی‌کیا انسان امروز بود و نسبتی که با آرمان‌های دینی و انقلابی‌اش داشت. قهرمان‌های داستان‌های حاتمی‌کیا پیامبر نبودند؛ بلکه از قضا تشنه پیام بودند. آن‌ها راهبر نبودند، در جستجوی راه بودند. 
پذیرش پروژه موسی برای حاتمی‌کیا چیزی بیشتر از یک تجربه جدید، شبیه نوعی پوست‌اندازی بود. این البته اتفاق غیرمرسومی نیست در سینما. سال ۲۰۲۳ کریستوفر نولان فیلم‌ «اوپنهایمر» را اکران کرد و پیش‌تر از آن هم «دانکرک» را. دو فیلم دور از فضای سینمایی نولان، که ژانر علمی-تخیلی برآن حاکم بود. 
گذشته از آن، حاتمی‌کیا برای تحویل گرفتن پروژه موسی از مرحوم سلحشور صلاحیت بالایی داشت. او هرچند کار تاریخی نکرده بود؛ اما فیلمساز انقلاب و دفاع مقدس بود. داستان موسی هم یک داستان انقلابی است و خود حضرت موسی کلیم‌الله علیه‌السلام نیز یک شخصیت جهادی است. فیلمنامه این اثر هم به تصریح خود مرحوم سلحشور، منطبق بر فضای ضداستکباری نگاشته شده. همچنین حاتمی‌کیا می‌تواند پروژه‌های بزرگ را از آب در بیاورد و آثار او همواره از نظر تکنیک و تکنولوژی و جلوه‌های ویژه هم فرزند زمانه خود بوده‌اند. 
حالا بخشی از ثمره تلاش او برای این پروژه روی پرده جشنواره فیلم فجر رفت. اثری هرچند قابل انتقاد، اما همچنان قابل احترام. هرچند از لحاظ فیلمنامه معمولی، به لحاظ تکنیک وجدآور و به لحاظ کارگردانی و بازیگری، قابل قبول. این نسخه سینمایی یک سریال است؛ مخاطب موسی این را در طول فیلم با خود تکرار می‌کند و کمتر به فیلمنامه خرده می‌گیرد. کل فیلم موسی کلیم‌الله داستان نجات موسای نوزاد از دست فرعون بود که مرحله به مرحله کودک را تعقیب می‌کرد؛ از پیش از انعقاد نطفه طی  کرده تا پس از تولد. از این رو دست فیلمساز در ایجاد تعلیق تقریبا خالی است. هنوز هم که نوبت نقاط اوج داستان موسی نرسیده تا فیلمساز بتواند با عینی کردن ذهنیات مخاطبان از این داستان آن‌ها را محظوظ کند. در یک فیلم یک ساعت و چهل‌وپنج دقیقه‌ای هم که فیلمساز زمان ندارد تا داستان‌های فرعی را چاشنی داستان اصلی کند. با همه این محدودیت‌ها فیلم سینمایی موسی کلیم‌الله حاتمی‌کیا به هیچ‌وجه ملال‌آور نشده‌. 
حاتمی‌کیا با وفاداری کامل به سلحشور، داستان را با حال و هوای سریال یوسف پیامبر و به‌نوعی از وفات آن حضرت آغاز می‌کند و حکومت فرعون را به تصویر می‌کشد. فرعونی که در میان سلاطین جور قدرتی استثنایی دارد. نمونه‌اش در قدرت کاهنانی است که به‌راستی با شیاطین در رابطه بودند و به فرعون اطلاعاتی می‌دادند. این یعنی قدرت فرعون صرفا مادی نبود! از سوی دیگر بنی‌اسرائیل ظاهرا دوباره به قحطی کنعان برگشته‌اند. بلکه از آن هم بدتر، آن‌ها حاشیه‌نشینانی برده و تهیدست و بی‌عزت و بی‌اختیارند که در تمنای منجی، موی سپید کرده‌اند. جمعیتشان کم نیست؛ اما در آپارتاید فرعونی جز به چشم‌ چرخ‌دنده‌های صنعت و سلطنت دیده نمی‌شوند. این مستضعفین اما چندان کم‌خطر نیستند و خصلت انقلابی خود را از ابراهیم خلیل و یوسف جمیل تا حدی به ارث برده‌اند‌. تا جایی که وقتی سربازان برای سرکوب عزاداری صوری آن‌ها برای منجی می‌آیند به یکدیگر یادآوری می‌کنند: «کسی نباید کشته شود». همان سرکوب هم با مقاومت عبرانی‌ها مواجه می‌شود: کودکان ، نوجوانان و جوانان عبرانی با سنگ سربازان فرعون را می‌زنند. یادآور انتفاضه‌های فلسطینیان علیه فرعون زمان. این خوش‌سلیقگی حاتمی‌کیا   در انطباق آن زمان و این زمان در جای جای فیلم دیده می‌شود. در همین سرکوب، فرعونیان از طبل و دهل استفاده می‌کنند؛ یادآور پروپاگاندای رژیم اشغالگر قدس در سرکوب کرانه باختری و باریکه غزه. در جای دیگر، کسی از دستگاه فرعون از مادر حضرت موسی علیه السلام می‌پرسد: «شما که خانه دارید، شوهر دارید، چرا در پی منجی می‌گردید؟». او که همچون دیگر فرعونیان که از نژاد قبطی هستند نگرش نژادپرستی دارد، اشاره‌ای به بردگی و اسارت و بی‌عزتی مردم عبرانی نمی‌کند. کنایه از عافیت‌طلبی و دنیاپرستی افرادی که در این زمان مقاومت علیه استکبار را نمی‌فهمند و با پذیرش به عنوان جهان‌سومی، خور و خواب را منتهی‌الآمال خود و همه ملت‌های شرقی می‌دانند. استغاثه بنی‌اسرائیل به درگاه خدا برای تعجیل در ظهور منجی هم نمی‌تواند مخاطب را یاد منجی آخرالزمان نیندازد. آن مردم جان به‌لب رسیده نیز همچون ما از غیبت ولی خدا در ستوه بودند…
و این خوش‌سلیقگی‌ها و دیگر نقاط قوت نسخه سینمایی موسی‌کلیم‌الله، ما را امیدوار کند که امپریالیسم تبلیغاتی و سرگرمی باید منتظر طوفان‌الأقصایی از جنس سینما باشد.

نوشته موسی به روایت ابراهیم اولین بار در روزنامه رسالت. پدیدار شد.

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *