Wp Header Logo 1705.png

برخلاف بسیاری از آثار هنری، چه در مدیوم سینما و چه بازی‌های ویدیویی، بنده به‌هیچ عنوان منتظر قسمت دوم از فصل دوم سریال The Last of Us نبوده و به‌هیچ روشی انتظارِ این اپیزود را نمی‌کشیدم اما متاسفانه یا خوشبختانه این حرفه و شُغل من است و بایستی با قلمی که بر دستان خونینَم گرفته‌ام، قسمت دومِ فصل دومِ لست او اس را مورد نقد و بررسی قرار داده و آن را برای شما موشکافی کنم، در نتیجه و در ادامه همراه من و مجله بازار باشید.

شاید باورتان نشود اما بنده با تمام وجودم درد کشیدم و بارها در صحنه‌های متعددی از این اپیزود، دکمه‌ی Stop تماشای ادامه‌ی سکانس‌ها را زدم و از تماشایَم جلوگیری کردم، چرا؟ چون سال‌ها پیش و در بازی The Last of Us این تجربه‌ی تلخ را با پوست، گوشت و استخوان‌هایم درک کرده بودم و دوست‌نداشتم که باری‌دیگر آن هم در حیث هنری «سینما» این اتفاق برایم رقم بخورد اما چه می‌شود کرد؟ با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش اتفاق افتاد و آن قهوه‌ی تلخ سال ۲۰۲۰ را باری‌دیگر تکرار کرد، نمی‌دانم نویسندگان «لست او اس» چرا این کار را با ما کردند اما این را می‌دانم که «چرا این اتفاق را به تصویر کشیدند» که در ادامه در رابطه با آن صحبت خواهیم کرد؛ اگر هنوز نقد و بررسی اپیزود اول از سیزن دوم این سریال را مطالعه نکرده‌اید، پیشنهاد می‌کنم که به‌سراغ خواندنِ این نقد رفته و بعد از آن دوباره به این صفحه مراجعه نمایید.

نقد فصل دوم سریال The Last of Us؛ قسمت اول | به‌سبک انتقام

راستی، بگذارید این را هم اضافه کنم که قسمت دوم از فصل دوم سریال The Last of Us را شاید بتوانیم مهم‌ترین اپیزودِ «اتفاقی-جریانی-روایی» کلِ این فرنچایز بدانیم، به‌همین خاطر اگر تا به‌حال بازی‌های این مجموعه را ندیده و تجربه نکرده‌اید یا به‌پای تماشای فصل اول و قسمتِ دومِ فصلِ دومِ این سریال موردانتظار و محبوب نَنِشسته‌ایدِ، پیشنهاد می‌کنم که در ادامه‌ی این مطلب همراه ما نباشید چرا که به‌طور کامل، داستان این اپیزود «اسپویل» می‌شود؛ اما اگر عاشقانه طرفدار کرکترهایی مثل «جول و الی» هستید و می‌دانید که قرار است در مورد چه چیزی صحبت کنیم، تبریک می‌گویم، فنجان قهوه‌ی تلخ‌تان را به‌دست گرفته و در ادامه همراه‌مان باشید.

در ادامه داستان فصل دوم | قسمت دوم سریال لو داده می‌شود

سریال دقیقا از یک کشمکش درونی بین «اَبی و اَبی» شروع می‌شود؛ کسانی که این اپیزود را تماشا کرده‌اند، می‌دانند که در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم و کسانی هم که بازی لست او اس ۲ را تجربه کرده‌اند، می‌فهمند که آن صدای جیغ سکانسِ اولِ این اپیزود چگونه تن ما را به‌لرزه انداخت و چه چیزی را به‌یادتان میندازد؛ شاید بیشتر از هرچیز دیگری مشاهده کنید که درونِ اَبی آنقدر دلش به «انتقام» مطمئن نیست اما اَبی شیطانی بارها از او می‌خواهد که به اقداماتش ادامه دهد.

نقد فصل دوم سریال The Last of Us؛ قسمت دوم

اینکه منظور این پرده را چه برداشت کنید، به خودتان بستگی دارد اما همانطور که در ریویو قبلی به این موضوع اشاره کردم که نمی‌خواهم «بین بازی و سریال» آنقدر که باید و شاید مقایسه‌هایی انجام دهم، نمی‌توانم به‌طور مستقیم به این پرده‌ی درگیر کننده اشاره‌ای داشته باشم اما در هر صورت، همه‌مان می‌دانیم که سری داستان‌های لست او اس، روایت کننده‌ی قصه‌هایی است که نشان می‌دهند، «شخصیت‌های یک جهان – از نگاه خودشان – قهرمان‌هایی هستند که در جهانِ دیداری‌شان زندگی می‌کنند» یا بهتر است بگویم که هرکس در داستانی که تعریف می‌کند، پروتاگونیست خویش است و نفرِ روبرویی‌اش آنتاگونیستش به‌حساب می‌آید (البته این موارد، شمارش‌های خاصی هم دارند که به یقین می‌دانند که از چه نوع حیوانِ انسان‌نمایی هستند).

روایت کرکترها از این اپیزود تغییر می‌کند

نقد فصل دوم سریال The Last of Us؛ قسمت دوم

اگر دقت کرده باشید، در قسمت دوم از فصل دوم سریال لست او اس همه‌چیز در حال فروپاشی است، از شهر جکسون گرفته (شهری که الی، جول، تامی، دینا و جسی در آن زندگی می‌کنند و یک‌جورهایی می‌شود گفت که تامی مسئولیت محافظت از این شهر را بر عهده دارد – همانند ریک در سریال واکینگ دد)؛ از آن طرف ماجرا هم دیدیم که میانه‌ی رابطه‌ی «پدر و دختری» الی و جول بهم‌ریخته و تقریبا از بین رفته است، این نشان می‌دهد که هرکدام از ما، به‌جز جهانِ پیرامون‌مان، چندین جهانِ دیگر را نیز دارا هستیم که می‌توانیم به مواردی همچون امیال «احساساتی و منطقی‌مان» اشاره کنیم، این سریال و داستان روایی آن هم به فروپاشی کل این موارد می‌پردازد، از خراب شدن رابطه‌ی پدر و دختری‌شان گرفته تا به دقیقه‌ی ۹۰ رسیدنِ نفوذِ شهری-بیماری-قارچی The Last of Us به سریال و شهر جکسون.

همه‌چیز نویدِ یک وینتر ایز کامینگِ گیم آو ترونزی را می‌دهند که طبیعتا همین را هم از شبکه‌ای مثل HBO Max انتظار داشتیم، سریال به‌خوبی می‌تواند آن حس‌وحال آخرالزمانی و تدافعی (زامبی‌محور) را ارائه دهد، که انگار یَأجوج و مَأجوج یا گاگ و مگاگ به میدان آمده‌اند و می‌بایست با جون و دل‌مان از این میدان نبرد که خانه‌مان شمرده می‌شود، محافظت نماییم. شاید باورتان نشود اما این گاگ و مگاگ نیز در تِم شخصیتی کرکترها هم حضور دارد و یک جنگ احساساتی را هم به‌تصویر می‌کشد، جنگی از میانه‌های جدایی «جسی و دینا» و «جول و الی» که بسیار ناراحت کننده و شکننده به‌نظر می‌رسند؛ من از این حیث به‌شدت، فصل دوم The Last of Us را به‌آغوش می‌کشم و از آن تقدیر می‌کنم.

۱۰ شخصیت‌ محبوب سریال The Walking Dead | مردگان متحرک

همان‌طور که در پاراگراف قبلی هم به این موضوع اشاره کردم که «کشمکش‌ها» چه جهانی، چه محیطی و چه انسانی، همه‌وهمه به‌خوبی ساخته، پرداخته و ارائه شده‌اند اما بازی بازیگرها (به‌جز نقش‌های جول، اَبی، تامی و جسی) تعریف خاصی ندارند و به‌درستی ظاهر نمی‌شوند؛ درواقع من احساس می‌کنم که حتی دینا هم نسبت‌به اپیزود اول اُفت اجرایی داشته و به‌خوبی نتوانسته ظاهر و حاضر شود، شاید این به‌خاطر ناهماهنگی میانِ کارگردان، بازیگران و بازی‌گردان‌های اثر باشد اما در هر صورت، بازیگران شخصیت‌هایی همچون الی و دینا نتوانستند به‌طرز شگرفی در من نفوذ کنند و من را تحت تاثیر قرار دهند با اینکه در نقد و بررسی قبلی به این مورد اشاره کردم که سریال، به‌جز تحریف‌های اجرایی‌اش نسبت‌به بازی‌های ویدیویی‌اش، نقص‌هایی دارد که نمی‌توان به‌راحتی از آن‌ها چشم‌پوشی کرد، نقص‌هایی که واقعا به بدنه و بطن سریال آسیبِ جدی‌ای وارد کرده‌اند.

نقد فصل دوم سریال The Last of Us؛ قسمت دوم

برای مثال می‌توانم به «بلا رمزی» اشاره کنم که واقعا به‌درد این «اجرا و بازیگری در نقش الی نمی‌خورد» نه از لحاظ میمیک‌های صورتش و نه تکنیک‌هایی که در بحث بازیگری به‌کار می‌گیرد، همه‌وهمه اشکال دارند و یک کرکتر بی‌مزه و بی‌حال را تحویل ما داده است؛ همانطور که بسیاری از ما می‌دانیم، نقشِ الی در قسمت دوم بازی ویدیویی لست او اس، بی‌احساس و حرص دهنده است اما واقعا «بی‌مزه» نیست اما بلارمزی آنقدر بی‌مزه ظاهر می‌شود که در تک‌تک لحظات فصل دوم این سریال (صد رحمت به فصل اول) آن را با چهره و بازیگرِ دیگری تصور می‌کنم و اقداماتش را جدی نمی‌گیرم چرا که نمی‌توانم با او کنار بیایم با اینکه تا حدودی پذیرشش کرده بودم اما در این قسمت باز هم همه‌چیز بهم‌ریخت و این بلا رمزی بود که حال‌مان را بهم‌زد، امیدوارم این بازیگرِ با استعداد این موضوع را درک کند که «نقش الی» برای او زیادی است و بایستی از حضورش در سریال The Last of Us استعفاء داده و کناره‌گیری نماید.

همه‌چیز از یک اشتباهِ خوب شروع شد و به‌انتقامی سخت رسید

سریال لست او اس فصل دوم - قسمت دوم

من باور دارم که اشتباهِ خوبِ جول در کُشتن «پدر اَبی»، منطقی و در عین‌حال اشتباه بوده است، جول نباید آن دکتر بی‌دفاع را به‌کام مرگ می‌فرستاد اما چه می‌شود کرد؟ هر پدری برای دخترش این فداکاری‌ها را انجام می‌دهد و آنقدر «خون جلوی چشمان جول» را گرفته بود که تنها به نجات دادن الی فکر می‌کرد و همین موضوع، اشتباهِ خوبی را خلق نمود که داستان قسمت اول و شروع روایت قسمت دوم را استارت زدند. من اعتقاد دارم که شخصیت جول با بازی پدرو پاسکال به‌بهترین شکل ممکن با این کانسپت اجرایی درآمده است، با اینکه دوست‌داشتم برادر سرسی لنیستر در سریال گیم آو ترونز این نقش را به‌عهده بگیرد یا حداقل به هیو جکمن برسد اما پدرو پاسکال هم به‌شدت «درخشان» بازی می‌کند و به‌زیبایی حاضر می‌شود.

نقد سریال وحشی؛ قسمت اول | امیدوارمان کردی هومن جان!

همه‌چیز را از چشمان «او – پدرو پاسکال» می‌شود دید؛ چشم‌ها آینه‌ای از روح هستند که مقادیر داخلی روح و نورمان را نشان می‌دهند، از سیاهی‌ها گرفته تا سفیدی‌ها، از صداقت‌ها گرفته تا نامردی‌ها، تماما در چشم‌ها ظاهر می‌شوند؛ شاید باورتان نشود اما پدرو پاسکال چشمان پر معنایی را پخته و به‌تصویر کشیده است، از او تشکر می‌کنیم و از بابت نقش‌آفرینی‌اش لذت می‌بریم. درست است که نقش‌آفرینی خطی پدرو پاسکال در این سریال به اتمام رسیده اما او قرار است در فلش‌بک‌های ادامه‌وار The Last of Us برگردد و دوباره دردمندمان کند. بازیگری نقشِ اَبی هم همانطور که اشاره کردم تحسین‌برانگیز بود، به‌حدی که مو بر تنم سیخ می‌کرد اما از لحاظ ظاهری به اَبی «بازی‌های ویدیویی» نمی‌خورد، از این مورد عبور کنیم، در نهایت به خوش‌درخشی این بازیگر در نقش اَبی می‌رسیم و از اوهم تقدیر می‌کنیم که یادآور نکاتی شد که در آینده (نقد و بررسی‌های بعدی) به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

نقد فصل دوم سریال The Last of Us؛ قسمت دوم

من در اوایل فصل دوم فکر می‌کردم که نقشِ برادر جول یعنی تامی، نتواند به‌درستی در کانسپت روایی اثر بنشیند اما بازیگر این نقش هم به‌زیباییِ دلنشینی در سریال حاضر می‌شود و ما را مجذوب می‌کند؛ او فداکار جکسون و خانواده‌اش محسوب می‌شود، رهبری قدرتمند که در قامت کنترل‌گری هوشمند و مبارزی شجاع‌محور ظاهر می‌شود، برخلاف سریال واکینگ دد (این دو سریال با یک‌دیگر قابل مقایسه نیستند) شخصیت اصلی داستان یعنی جول، کرکتر رهبر‌ی‌-خاصی ندارد و این برادرش است که این نقش را به‌عهده گرفته است بلکه جول تماما به «پدر» بودن و انجام‌وظیفه کردنش می‌پردازد و همین موضوع این داستان روایی را تحسین‌برانگیز می‌کند، دختری که عاشق قدرت‌نمایی و غرور است و پدری که عاشق «پدری کردن» است و نه انجام ماموریت‌های مدیریتی و راهبردی که در نهایت به قدرت‌پروری ختم می‌شوند.

نقد فصل چهارم زخم کاری | بیننده گناه دارد

جلوه‌های ویژه از «برف درآمدن» بیمارها و کلیکرها هم به‌عالی‌ترین شکل ممکن به‌تصویر کشیده می‌شوند و هویت بصری استرس‌زایی را انتقال می‌دهند و جنگِ این حیواناتِ انسانی با شهر جکسون هم به‌درستی ساخته شده است؛ به‌طوری که آبِ دهان‌مان را خُشک می‌کنند، با اینکه آن موجودِ غول‌پیکر داستان، در سکانس‌های اولیه کیفیت خوبی ندارد اما در ادامه با افزایش جزئیاتش بهتر شده و کیفیت-بهبودیافته‌تری را ارائه می‌دهد. در تصاویری هم می‌بینیم که شخصیتِ اَبی در بین جسدهای یخ‌زده‌ی این موجودات قرار گرفته است که این نظر کارگردان را می‌رساند: کارگردان قصد دارد با به‌تصویر کشیدن این جسدها، به تنها شدن شخصیتِ اَبی در آینده‌ی داستان اشاره کند، شخصیتی که قرار است تمام دوستانش را از دست بدهد یا طورِ دیگری بگویم، او خود باعث مرگ دوستانش می‌شود یا دوستانش کشته می‌شوند یا خودش را فدای دوستانش می‌کند؟ این سوال‌هایی است که برای جلوگیری از اسپویل مطرح کرده‌ام تا خودتان به آن‌ها پاسخ دهید و فکر نمایید.

انتقام کِی آغاز می‌شود؟

نقد فصل دوم سریال The Last of Us؛ قسمت دوم

زمانی که اَبی پدرش را از دست داد، دقیقا «۱۹ سال سن داشت» و حالا، الی با از دست دادن جول که یک‌جورایی پدرش به‌حساب می‌آید هم «۱۹ سال سن دارد» کاری به اینکه بازیگریِ این شخصیت ۱۴ ساله به‌نظر می‌آید ندارم اما ریتم روایی اپیزود دوم از سیزن دوم لست او اس (The Last of Us) آنقدر هیجان‌انگیز، جذاب و غنی جلو می‌رود که دوست‌خواهید داشت سریعا به قسمت بعدی رفته و از ادامه‌ی اتفاقات این ماجرا باخبر شوید اما متاسفانه باز هم به‌خوبیه بازی‌اش ظاهر نمی‌شود چرا که تغییراتی را بوجود آورده است، اول از همه، برادر جول یعنی تامی با او به‌گشت نرفته بلکه دینا به همراه جول به گشتِ امنیتی شهر جکسون رفته است و از آن طرف هم دینا به بدترین و مضحک‌ترین شکل ممکن بیهوش می‌شود، آنقدر مضحک که مرا به تعجب انداخت و کمی ناامیدم کرد، بازیگری شخصیت‌های حول‌محورِ اَبی هم به‌خوبی از کار در می‌آیند و می‌بینیم: «کسی که دینا را بیهوش می‌کند از جریانات اَبی ناراضی است و با احساساتش گریه می‌کند» این نشان می‌دهد که اکثر کرکترهای همراهِ اَبی از این تصمیمات ناراضی هستند اما چه می‌شود کرد؟ شریک جُرم در هر صورت مجرم شمرده می‌شود.

نقد و بررسی قسمت دوم از فصل دوم سریال لست او اس

وقتی کارگردان می‌خواهد بگوید که در آینده، گلوله‌های زیادی به‌خاطر «انتقام» ریخته خواهد شد.

جامعه‌ی گیمینگ و طرفداران دنیای لست او اس، بعد از اپیزود دوم به دو قسمت تقسیم خواهند شد: کسانی که اَبی را قبول خواهند کرد و کسانی که با او دشمنی خواهند کرد، شاید عجیب به‌نظر برسد اما هردویِ این دیدگاه‌ها در کلیت ماجرا و در یک نگاهِ خلاصه‌وار، منطقی به‌نظر می‌رسند اما در نهایت بایستی بگویم که اگر این اتفاق در یک جهانِ رئال به‌وقوع می‌پیوست، واقعا «سخت‌کشی» که اَبی در حق جول انجام داد، به‌دور از انسانیت شناخته می‌شود با اینکه شاید بعضی از عزیزان هم با این موضوع مخالفت کنند و اختلاف نظر خودشان را بیان نمایند اما در کلیت ماجرا این نوع انتقام، انتقامِ دیگری را آغاز کرد و اَبی دیگری را بوجود آورد، اَبی‌ای که از دلِ شخصیتی به‌نام «الی» بیرون خواهد زد و متولد خواهد شد.

الی به‌صحیح‌ترین شکل تکرار می‌کند که «تو را خواهم کشت» البته بعد از آن انتقامِ سخت اَبی از جول که واقعا (باری‌دیگر) غمگینم کرد (از این موضوع عبور کنیم) و باید منتظر بمانیم و ببینیم که الی چگونه می‌خواهد با اَبی داستان بجنگد و انتقام جول (پدرش) را بگیرد؛ با اینکه در نوع روایتی اپیزود دوم، مغایرت‌هایی را نسبت‌به ویدیوگیم اثر می‌دیدیم اما در حالت کلی، کار در سطح مطلوبی درآمده است با اینکه باز هم آنقدر که باید و شاید از او راضی نمی‌شوم و نمی‌توانم این مورد را پذیرش کنم اما چه می‌شود کرد؟ بگذارید از این موضوع عبور کنیم و متوجه شویم که جهان سینما با ویدیوگیم متفاوت بوده و قصد کارگردان چیز دیگری بوده است. سکانس‌های پایانی هم مربوط به پیروز شدن شهر جکسون و فکت درآوردن از لوله‌ها، کشته شدن جول و صحنه‌های احساساتی الی و به-متولد شدن انتقامی دیگر می‌پردازد که همه‌وهمه، به‌نوبه‌ی خودشان ارزشمند و به‌یاد ماندنی به‌حساب می‌آیند.

نمی‌دانم در ادامه چگونه قرار است فصل دوم سریال The Last of Us با پاشنه آشیلی مثل «بلا رمزی» جلو برود اما در هر صورت امیدوارم که کارش را به‌درستی انجام دهد و در فصل آینده‌ی این فرنچایز شاهد بازیگرِ دیگری در نقش الی باشیم. نظر شما چیست؟ نظرتان را با ما و دیگر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.

Loading

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *