در دنیای باب اسفنجی منطق و فیزیک هیچ محدودیتی ندارند و همین موضوع، اجازه به واقعیت پیوستن رویاهایی را فراهم میکند که ما انسانها تنها میتوانیم در فکر آنها باشیم. یکی از همین آرزوها ماشین سفر در زمان است که اختاپوس، تنها در طول چند دقیقه چندین بار از آن استفاده میکند.
سفر در زمان یکی از محبوبترین و عجیبترین رویاهایی است که نسل بشر فکر آن را در سر میپروراند. اما در همین حال که ما روی خشکی در رویای این ایده هستیم، شخصیتهای دنیای باب اسفنجی به راحتی آب خوردن از آن استفاده میکنند. شخصیتهای این دنیا عمل سفر در زمان را از طریق ماشینهای زمان انجام میدهند که تا به حال ما دو نسخه از آن را مشاهده کردهایم؛ یکی در اپیزود SB-129 و یکی در اپیزود Back to the Past.
در اپیزود SB-129 که از قضا یکی از جنجالیترین اپیزودهای تاریخ باب اسفنجی است، اختاپوس پس از یک سری داستان در فریزر رستوران خرچنگی گیر میکند و برای ۲۰۰۰ سال درون آن زندانی میشود. او که تحمل آینده را ندارد، هر چه در توان دارد را به کار میگیرد تا بتواند به زمان خود بازگردد. او پس از کلی گشت و گذار با سندی روبرو میشود که در ۲۰۰۰ سال آینده، یک ماشین زمان اختراع کرده است. اختاپوس از سندی میخواهد او را به گذشته بازگرداند؛ گذشتهای که باب اسفنجی هنوز در آن متولد نشده. همین موضوع باعث میشود او به دوران پارینه سنگی برود و با نسخه اولیه باب و پاتریک روبرو شود. پس از کلی دردسر او به ماشین زمان باز میگردد و این دفعه به دنیای پوچی میرود که رسما یک خلأ است. در نهایت و پس از حجم زیادی از درد و عذاب، اختاپوس موفق میشود به خانه خود بازگردد.
اپیزود دیگری از سریال که یک ماشین زمان را بر سر راه شخصیتهای داستان قرار میدهد، Back to the Past نام دارد. در این قسمت، باب اسفنجی و پاتریک به صورت اتفاقی به ابرقهرمانهای پیر شهر یعنی مرمید من و بارنکل بوی کمک میکنند. آنها هم برای جبران کردن این لطف تصمیم میگیرند دو دوست جوانشان را به پایگاه خود ببرند تا آنها از دیدن وسایل ابرقهرمانها لذت ببرند. اما آنها یک شرط خیلی مهم برای این بازدید میگذارند: باب و پاتریک نباید به هیچ چیز دست بزنند.

پاتریک با دستکاری کردن ماشین زمانی که در تصویر میبینید، فاجعه بزرگی به وجود آورد که تاریخ بیکینی باتم را تغییر داد
اما درست در همین لحظه، استاد پاتریک دست به کار میشود و به سمت ماشین زمان میرود. او که ماشین زمان را با یک دستگاه معمولی اشتباه گرفته، به آن دست میزند تا هر چهار نفر آنها به گذشته و سال ۱۹۵۴ بازگردند. از قضا سال ۱۹۵۴ یک برهه تاریخی خیلی مهم است که در طی آن، نسخه جوان و قدرتمند مرمید من و بارنکل بوی با ویلنی به اسم من ری (Man Ray) درگیر هستند. این دو ابرقهرمان جهان نقشه خوبی کشیدهاند که بر اساس آن، میخواهند با یک سس مخصوص من ری را شکست دهند و بیکینی باتم را نجات دهند. اما حدس بزنید چه میشود؟ پاتریک سس مذکور را میخورد تا مرمید من و بارنکل بوی شکست بخورند.
باب اسفنجی و پاتریک از صحنه مبارزه دور میشوند و به بیکینی باتم بازمیگردند که اصلا وضعیت خوبی ندارد. تداخل آنها در رویدادهای تاریخی باعث شده یک خط زمانی جدید به وجود آید و من ری به پادشاه بیکینی باتم تبدیل شود. من ری تمام شهر را به نام خود زده و آن را به یک دیستوپیا تبدیل کرده. باب و پاتریک که این وضعیت را میبینند تصمیم میگیرند به گذشته بروند و خرابکاریهای خود را جبران کنند. آنها در پایان موفق هم میشوند، اما نه قبل از اینکه خرابکاریهای متعدد دیگری به وجود آورند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Spongebob.fandom
سختترین بازیهای دنیا با چشمهای بسته؛ میز گیم با @hamid_scorpion
source