۱۳:۱۸ – ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – در ابتدای برنامه فاطمه سلیمانی ازندریانی ضمن عرض خوشآمدگویی مطرح کرد: موضوع نشست امروز، کتاب «صبح شام» است؛ کتابی که روایتهایی از شهید امیر عبداللهیان درباره تحولات سوریه را در خود جای داده است. متأسفم که امروز درباره کتابی صحبت میکنیم که راوی آن دیگر در میان ما نیست و نام او با واژهی «شهید» گره خورده است.
سلیمانی خاطرنشان کرد: من بهتازگی این کتاب را خواندم و از همان چند روز نخست، از مطالعه آن لذت بردم. صبح شام تدوین خوبی دارد و نثر آن نیز بسیار روان و معیار است. البته این نثر در عین حال، رنگ و بوی زبان راوی را نیز حفظ کرده و همین نکته باعث شده که روایتها بسیار دلنشین و مستند از کار دربیایند.
در ادامه، محمدرضا شیبانی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در لبنان و سوریه، به بیان خاطرات و تجربیات خود از همکاری با شهید امیر عبداللهیان پرداخت و گفت: من پیش از آغاز بحران سوریه، آشنایی نزدیکی با شهید امیر عبداللهیان داشتم و تعاملات و همکاریهایی میان ما شکل گرفته بود. همچنین در دوران جنگ ۳۳ روزه، توفیق داشتم که به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان خدمت کنم و در همان ایام، آشنایی و همکاری نزدیکی با شهید حاج قاسم سلیمانی نیز حاصل شد.
وی افزود: پس از بازگشت از لبنان، در معاونت عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه مشغول به فعالیت شدم و شهید عبداللهیان نیز در آن زمان به عنوان سفیر ایران در بحرین فعالیت میکرد. با آغاز تحولات بحرین و شروع موج بیداری اسلامی، ایشان به دعوت ما به عنوان مدیرکل منطقه خلیج فارس منصوب شدند. در همین جایگاه بود که همکاریهای تنگاتنگی میان ما شکل گرفت و شاهد تلاشهای شبانهروزی و مجاهدانه ایشان در عرصه سیاست خارجی و تحولات منطقهای بودیم.
شیبانی خاطرنشان کرد: این دوره همزمان با اوج بیداری اسلامی در منطقه بود و من نیز بنا به پیشنهاد شهید حاج قاسم سلیمانی، به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه منصوب شدم. حضور پنجسالهام در سوریه مصادف شد با بحرانیترین سالهای این کشور، و در آن دوران، همکاری نزدیکی با هر دو شهید بزرگوار، حاج قاسم سلیمانی و امیر عبداللهیان، در مدیریت پرونده تحولات سوریه داشتم.
در ادامه نشست، سعید فخرزاده، پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی، به روند تولید و تدوین کتاب صبح شام پرداخت و اظهار کرد: ویژگی سیاستمداران و دیپلماتها این است که کمتر صحبت میکنند، به همین دلیل روایت مستقیمی از تلاشها و دستاوردهای دیپلماسی جمهوری اسلامی در حوزه بینالملل وجود ندارد. این کتاب شاید نخستین روایتی باشد که بلافاصله بعد از یک پدیده تاریخی، یعنی بحران سوریه، از سوی یک مقام رسمی منتشر میشود.
او افزود: بعد از شهادت حاج قاسم، شهید عبداللهیان به دفتر رهبری رفته بودند و خاطرهای نقل میکردند. سوریه در آستانه سقوط بود، راه زمینی به دمشق وجود نداشت و همه معتقد بودند کار سوریه تمام است. ایشان تصمیم میگیرد با پروازی پرخطر به دمشق برود و در کاخ بشار اسد حاضر شود تا به او روحیه بدهد.
فخرزاده درباره روند تدوین گفت: در ابتدا پنج جلسه مصاحبه با شهید انجام شده بود که بیشتر حالتی اداری و گزارشی داشت. من بعد از پیادهسازی جلسات گفتم این روایتها به درد مردم نمیخورد. مردم خاطره میخواهند، نه گزارش. ایشان پذیرفتند مصاحبهها را از ابتدا انجام دهیم و حدود ده جلسه جدید برگزار شد. برای نمونه، توضیح دادم که در خاطره باید احساسات، روابط انسانی و تجربه درونی فرد بیان شود، نه فقط شرح ماجرا.
وی همچنین گفت: در ادامه با آقای مصحفی، که دارای دکترای علوم سیاسی از فرانسه بود و مدتها در آنجا تحصیل کرده، برای تدوین نهایی متن همکاری کردیم. من از او خواستم کتاب را طوری تنظیم کند که قابلیت ترجمه و انتشار بینالمللی هم داشته باشد. کتاب به دو بخش تقسیم شد: بخش اول خاطرات، بخش دوم یادداشتها و گزارشهای مکتوب.
سپس شیبانی ضمن اشاره به توفیق مطالعه نسخه الکترونیکی کتاب صبح شام، تأکید کرد: نحوه تنظیم و ارائه مطالب در این کتاب بسیار حرفهای و جذاب است؛ بهگونهای که برخلاف بسیاری از خاطرهنویسیهای خشک، مخاطب را به خوبی با خود همراه میکند. او گفت: این کتاب فقط روایت خاطره نیست، بلکه دارای نگاهی کارشناسانه و تحلیلی نسبت به تحولات منطقه است که میتواند یکی از منابع مهم برای پژوهشهای دانشگاهی در مقاطع ارشد و دکتری باشد.
شیبانی با اشاره به حضور مستقیمش در سوریه گفت: نقش دو شهید بزرگوار، حاج قاسم سلیمانی و امیر عبداللهیان، را در مدیریت بحران بیبدیل دانست.
وی در ادامه افزود: حاج قاسم نهتنها فرمانده میدان بود، بلکه با دیدارهای منظم با مقامات سیاسی سوریه، عملاً فرمانده دیپلماسی نیز محسوب میشد. ایشان بحران سوریه را با حداقل امکانات مدیریت کردند، در حالی که عملاً در میان بیابان، بدون پشتوانه لجستیکی مستقر شده بودند.
او تاکید کرد؛ حاج قاسم اعتقاد جدی به خرد جمعی داشت و برای تصمیمگیری، همه صاحبنظران را به جلسات دعوت میکرد.
همچنین گفت: هر زمان که درگیریها شدت میگرفت، ایشان با جدیت تمام فرماندهان را بازخواست میکرد که چرا نسبت به مسئولیت خود دغدغهمند نیستند.
شیبانی ویژگیهای شخصیتی مشترک این دو شهید را چنین برشمرد: هماهنگی بینظیر بین میدان و دیپلماسی، خستگیناپذیری، دغدغهمندی، ایمان به توان داخلی، نگاه راهبردی، و اخلاقمداری. او با ذکر خاطراتی از رفتار انسانی حاج قاسم، مانند گذاشتن پول در خانهای که یک شب در آن استراحت کرده بودند، گفت این منش اخلاقی تأثیرات عمیقی در افکار عمومی منطقه داشته است.
فخرزاده در ادامه در رابطه با عنوان کتاب گفت: عنوان «صبح شام» پس از بررسیهای متعدد و با در نظر گرفتن تضاد معنایی این دو کلمه انتخاب شد. «صبح» نماد پیروزی است و «شام» اشاره به سوریه دارد.
وی خاطرنشان کرد: این ترکیب بهطور خاص نمایانگر پیروزی جبهه حق بر داعش است.
مختار حدادی، خبرنگار روزنامه الوفاق و از همراهان شهید امیرعبداللهیان در سفرهای خارجی، در بخش پایانی مراسم درباره خاطراتی از ایشان گفت: ارتباط کاریام با شهید امیرعبداللهیان به حدود ۲۵ سال پیش بازمیگردد؛ ارتباطی که تا چند روز پیش از شهادتش ادامه داشت.
او افزود: در آخرین روزهای نمایشگاه، وقتی در مجمع ناشران مشغول فعالیت بودم، به غرفه آمد و گفت «پنجشنبه همراه آقای حدادی سفری داریم، شما هم بیایید»؛ اما آن دیدار، آخرین دیدار ما شد.
حدادی خاطر نشان کرد: شهید امیرعبداللهیان در همه مسئولیتهایش، از مجلس تا وزارت خارجه، ارتباط نزدیکی با رسانهها داشت و حتی اگر تماس مستقیم برقرار نمیشد، حتماً پیگیری میکرد و پاسخ میداد.
او مطرح کرد: در یکی از سفرها به دمشق، پس از حمله به کنسولگری ایران، علیرغم تهدید امنیتی از سوی صهیونیستها، ایشان با صلابت کامل به محل حادثه رفت و دیدارهای رسمی را انجام داد؛ بدون آنکه نشانی از نگرانی در چهرهاش باشد.
حدادی افزود: در همان سفر، یکی از مجروحان به کمک نیاز داشت. شهید امیرعبداللهیان همان شبانه با وزیر خارجه سوریه تماس گرفت و مقدمات انتقال او به تهران را فراهم کرد.
او ادامه داد: ایشان حتی مشکلات کوچک مردمی را بیپاسخ نمیگذاشت. چند روز پیش از شهادت، یکی از نیروهای خدمات نمایشگاه مشکلی داشت؛ امیرعبداللهیان با پیگیری شخصی آن را حل کرد، در حالی که وظیفهاش نبود.
حدادی بیان کرد: در سفر به عربستان نیز، وقتی همزمان با حمله به بیمارستانی در غزه رسیدیم، نیمهشب پیگیری رسانهای را آغاز کرد. با وجود فرصت حضور در مکه، حاضر نشد برود تا موضوع عمره مردم حل شود.
او اضافه کرد: بعد از شهادت، وقتی به خانه ایشان رفتیم، همکاران تعجب کردند که چنین فردی با این موقعیت، در خانهای کوچک و ساده زندگی میکرد. او وزیر خارجه مردم بود.
حدادی در پایان گفت: شهید امیرعبداللهیان در طول جنگهای ۳۳ روزه و سوریه، در کنار مقاومت بود؛ از سختیها نترسید و همواره مدافع جدی مردم منطقه بود. فقدان او برای دیپلماسی مقاومت، ضایعهای بزرگ است.
source