به گزارش خبرورزشی، یاران مهدی طارمی به واسطه شهرت، تجربه و تنوع تاکتیکی شانس بیشتری نسبت به پاری سن ژرمن برای قهرمانی دارند اما نباید فراموش کنند که روی کاغذ بارسلونا هم شانس بیشتری نسبت به آنها داشت اما حالا اینتر در فینال است!
از همان برد ۴–۳ مقابل بارسلونا، حسی تازه در اینتر شکل گرفت: باور به توانایی غلبه بر هر حریفی. گامی بلند برای کاملکردن چرخهای بزرگ در فوتبال اروپا.
سالها بود که یک تیم ایتالیایی با قامت مدعی به فینال لیگ قهرمانان نمیرسید. آخرین بار، اینترِ مورینیو بود که با اطمینان به بایرن رسید و جام را برد. یوونتوس در دو فینال بعدی، نقش یک غریبه را بازی کرد؛ برابر بارسلونای مسی در ۲۰۱۵ و رئال رونالدو در ۲۰۱۷، مقابل تشویقها زانو زد. اینترِ اینزاگی هم دو سال پیش در استانبول مغلوب سیتی شد؛ تیمی شکستناپذیر که سخت از تساوی گریخت. اما آن شکست، نقطه تولد تیمی جدید بود. حسی از شایستگی در دل ناکامی.
حالا در مونیخ، ورق برگشته. پاریسنژرمن این بار چالشگر است. تیمی که تا ۱۸۰ دقیقه مانده به پایان مرحله گروهی، در آستانه حذف بود. شاید این مسیر عجیب انتظارات را سنگینتر کند. اما در سالهای اخیر، تیمهای مقتدر معمولاً در فینال هم پیروز بودهاند؛ بهجز چلسی در ۲۰۲۱ مقابل سیتی.
امتحانی که با موفقیت پس داده شد
مورینیو میگفت: لیگ قهرمانان تورنمنت جزئیات است. اما همان جزئیات، در تاریخ حک میشوند. جدال رفتوبرگشت اینتر و بارسا، حالا جزیی از حافظه فوتبال اروپاست؛ مرحلهای شبیه فوقلیسانس پس از هاروارد، که واقعیت را تغییر داد. تیم برنده، حالا میداند توان رویارویی با هر رقیبی را دارد.
در سوی دیگر، پاریسنژرمن هم متحول شده. نقطه عطفش همان بازگشت از شکست ۲–۰ مقابل سیتی بود. اما اینتر نهتنها از پس ثبات بایرن و خلاقیت بارسا برآمد، بلکه مقابل تیمهای کوچک هم نلغزید. تنها باختش، دقیقه ۹۰ در لورکوزن بود؛ شبی از بیتمرکزی.
احساس برتری
اینتر امروز با آگاهی بازی میکند؛ حاصل دو فینال در سه سال، با ترکیبی تقریباً ثابت. در مقابل، پاریسنژرمن تیمی نوپاست؛ بدون امباپه، با ذهنی رها و استراتژیهایی از لوییس انریکه که رنگوبوی بارسای گذشتهاش را دارند.
شاید روبهرو شدن با آرسنال آسانتر بود. تیمی پیشبینیپذیرتر. اما پیاسجی شباهتهایی به بارسای کوچک دارد: در حمله کمتر زورگو، اما در دفاع مؤثرتر. ضدحملهاش از نظر جمعی بهتر از اینتر است، ولی در دفاع فضا میدهد. مهاجم نوک ندارد؛ با شماره ۹ دروغین مثل دوئه یا دمبله بازی میکند. نسبت به فران تورس، برتری دارند اما هنوز فاقد شخصیت تیمی اینترند. همین شاید به چالهاناوغلو آزادی بیشتری بدهد.
در دروازه، دوناروما ایستاده. فوقالعاده اما نه یامال در خط حمله را دارد و نه پدری در میانه میدان. تیمی است متوازن و از نظر انرژی، کاملاً سرحال. مقابل آرسنال نمایشی خیرهکننده نداشت. فینال، دیداری تاکتیکی خواهد بود.
دو نسخه متفاوت
اینزاگی از دوئل بارسا درسهای حیاتی گرفت. شاید مثل برزیل–ایتالیای ۱۹۸۲ نبود، اما همان تم را داشت. کاتالانها پتانسیل بیشتری داشتند اما فروتنی کمتر. در نهایت، مثل دوران بیارزوت، تیم مستحکم پیروز شد. پیروزیای حاصل تنوع تاکتیکی، نه فقط تکنیک.
بارسا تیمی جوان است؛ با یک سبک بازی. توانایی تطبیق ندارد، برخلاف تیمهای کاملتر مثل رئال یا تیمهای گذشته خودش. اما اینتر تعادل کمنظیری میان فاز هجومی و دفاعی دارد. در ضدحمله، از بهترینهای اروپاست؛ در کنار پاریسنژرمن. اما در بازی با توپ، برابر تیمهای مناسب، فوتبال تهاجمی پویایی ارائه میدهد.
و اینتر خطرناک است، چون نمیدانی با کدام نسخهاش روبهرو میشوی. شاید اصلاً نبینیاش، همانطور که فلیک دید. اما انریکه اشتباه فلیک را تکرار نخواهد کرد. او زمانبندی را بهتر میفهمد و حملهای دیوانهوار ترتیب نخواهد داد.
تعالی یک چرخه
در لیگ قهرمانان، چرخهها اهمیت دارند. سریعتر از گذشته تمام میشوند، اما تصادفی نیستند. اینزاگی سال ۲۰۲۲ به لیورپول باخت، سال ۲۰۲۴ در وقت اضافه به اتلتیکو. اما دو بار به فینال رسید. این مسیرها معمولاً به تعالی میرسند، چون گرسنگی برای پیروزی، تصاعدی رشد میکند.
البته این منحنی در پایان اشباع میشود. اما هنوز برای اینتر زود است. اشتباه، آن است که در ژوئن، هیچ کاری روی ساختار انجام نشود. اما حالا، در ماه مه، اینتر گرسنهتر از پاریسنژرمن است.
source