Wp Header Logo 1902.png
در سال‌های اخیر، روند گسترش فناوری‌های نوین به‌ویژه در حوزه هوش مصنوعی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین محورهای تحول در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی کشورها مورد توجه قرار گرفته است. شتاب روزافزون در توسعه الگوریتم‌های یادگیری ماشینی، پردازش زبان طبیعی، بینایی ماشین و سامانه‌های تصمیم‌یار، زمینه‌ساز تحولی بنیادین در عملکرد صنایع مختلف و به‌ویژه ساختارهای مرتبط با بازار کار شده است. مطالعات بین‌المللی نشان می‌دهد که هوش مصنوعی، با ایجاد قابلیت‌هایی همچون خودکارسازی فرآیندها، افزایش سرعت تحلیل داده‌ها، بهبود تجربه مشتری و کاهش هزینه‌های عملیاتی، در حال بازتعریف جایگاه نیروی انسانی در بخش‌های مختلف اقتصادی است. این تحول، از یک‌سو منجر به کاهش نیاز به برخی مشاغل تکراری و عملیاتی می‌شود و از سوی دیگر، بسترساز ایجاد مشاغل جدید با محوریت فناوری، تحلیل داده، مهندسی الگوریتم و طراحی سامانه‌های هوشمند خواهد بود.
در این میان، صنایع خدماتی نیز به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های اشتغال‌زا در اقتصاد از روند هوشمندسازی متأثر شده‌اند. از خدمات مالی و بانکداری گرفته تا سلامت، گردشگری، آموزش و تجارت الکترونیک، همگی به‌نحوی با کاربردهای هوش مصنوعی در حال بازآفرینی الگوهای سنتی خدمات‌رسانی هستند. هم‌زمان با این تحولات، تغییر در تقاضای مهارت‌ها نیز به یکی از محورهای کلیدی سیاست‌گذاری بازار کار تبدیل شده است. مهارت‌هایی نظیر تفکر محاسباتی، توان تحلیل داده، برنامه‌نویسی، خلاقیت فناورانه، تسلط بر ابزارهای دیجیتال و سواد هوش مصنوعی در حال جایگزینی مهارت‌های سنتی در بسیاری از حوزه‌ها هستند. با توجه به این چشم‌انداز، این گزارش تلاش دارد به‌صورت تحلیلی به بررسی آثار تدریجی ورود فناوری‌های هوش مصنوعی در بازار کار داخلی پرداخته، فرصت‌ها و ظرفیت‌های نوظهور در بخش اشتغال، تأثیر بر صنایع خدماتی و همچنین الزامات مهارتی برای انطباق با شرایط جدید را تبیین نمایند که در ا‌دامه می‌خوانید. 
  تحول مشاغل و خلق فرصت‌های جدید
همانطور که پیش‌تر نیز عنوان گشت؛ تحول مشاغل و خلق فرصت‌های جدید، یکی از مهم‌ترین پیامدهای ورود فناوری‌های نوین به بازار کار است که هوش مصنوعی در رأس آن‌ها قرار دارد. برخلاف تصورات اولیه که گسترش هوش مصنوعی را تهدیدی برای اشتغال می‌دانست، امروزه بسیاری از تحلیل‌گران اقتصادی و آینده‌پژوهان عرصه اقتصادی این فناوری را بسترساز ایجاد مشاغل جدید و متنوع در صنایع مختلف می‌دانند. ‌به عقیده کارشناسان و فعالان، هوش مصنوعی نه‌تنها برخی از وظایف تکراری و زمان‌بر را بر عهده می‌گیرد، بلکه فرصت‌هایی نوین برای بازتعریف ساختارهای شغلی و ایجاد حوزه‌های کاری جدید فراهم می‌سازد. درحقیقت می‌توان عنوان داشت که با توسعه این فناوری، تقاضا برای مشاغلی با محوریت تحلیل داده، طراحی الگوریتم، مدیریت سیستم‌های هوشمند، توسعه نرم‌افزارهای یادگیرنده، طراحی رابط‌های انسان و ماشین و نیز آموزش و تربیت نیروهای متخصص افزایش یافته است. همچنین صنایع خدماتی با بهره‌گیری از ابزارهای هوشمند، فرصت یافته‌اند تا خدمات خود را سریع‌تر، دقیق‌تر و با کیفیت بالاتر ارائه دهند و در کنار آن نیازمند نیروی انسانی متخصص در تحلیل، برنامه‌ریزی و بهینه‌سازی فرآیندهای مبتنی بر داده باشند. در حوزه‌هایی مانند بهداشت، آموزش، گردشگری، مالی و حمل‌ونقل، مشاغل سنتی نیز در حال تغییر هستند و به شکل ترکیبی از تخصص انسانی و فناوری هوشمند درمی‌آیند. این تغییر، نه‌تنها تهدیدی برای اشتغال نیست بلکه فرصتی‌ برای رشد کیفی نیروی کار و هدایت آن به سمت مهارت‌های آینده‌محور است. براین اساس است که می‌توان هوش مصنوعی را  به‌مثابه محرکی برای خلق اقتصاد دانشی و توانمندسازی سرمایه انسانی دانست که  بستر توسعه پایدار اقتصادی در کشور را بیش از پیش رقم خواهد زد. 
 افزایش بهره‌وری و کیفیت در خدمات عمومی
افزایش بهره‌وری و کیفیت در خدمات عمومی از دیگر نتایج توسعه و تقویت فناوری‌ نوین به ویژه هوش مصنوعی است. دراین باره مطلوب است تا عنوان بداریم که هوش مصنوعی نقش مهمی در ارتقای کیفیت خدمات عمومی ایفا می‌کند. در حوزه سلامت، آموزش، حمل‌ونقل، خدمات بانکی و چه‌بسا مدیریت شهری، این فناوری امکان پیش‌بینی، تحلیل و تصمیم‌گیری دقیق را فراهم می‌آورد. به‌عنوان نمونه؛ در حوزه سلامت، سیستم‌های تشخیص هوشمند می‌توانند به ارتقای دقت تشخیص کمک کنند. در آموزش، استفاده از سامانه‌های آموزش شخصی‌سازی‌شده می‌تواند فرآیند یادگیری را متحول کند و در خدمات مالی، سرعت و دقت ارائه خدمات به مشتریان افزایش می‌یابد. بدیهی ا‌ست که این تحولات موجب ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و تسریع خدمات‌رسانی خواهد شد.
 افق روشن برای مهارت‌های آینده
ورود هوش مصنوعی به اقتصاد، ضرورت آشنایی هرچه بیشتر نیروی انسانی با مهارت‌های نوین را آشکار ساخته است. از این‌رو، شاهد افزایش توجه به آموزش مهارت‌های دیجیتال، تفکر سیستمی، تحلیل داده و مدیریت فناوری خواهیم بود. جایگاه مهارت‌های نرم نیز تقویت خواهد شد؛ مهارت‌هایی همچون خلاقیت، ارتباط مؤثر، توانایی حل مسئله و یادگیری مداوم، مکملی مهم برای مهارت‌های فناورانه به شمار می‌روند. خوشبختانه، مراکز علمی و دانشگاهی کشور با استقبال از این جریان در حال به‌روزرسانی سرفصل‌های آموزشی و راه‌اندازی دوره‌های تخصصی در حوزه‌های مرتبط با هوش مصنوعی هستند. به طورکل نیز می‌توان عنوان داشت که هوش مصنوعی، ابزاری کارآمد برای افزایش تولید دانش‌بنیان، توسعه اقتصاد دیجیتال، ارتقای بهره‌وری ملی و اشتغال‌زایی کیفی خواهد بود. بنابراین با نگاه آینده‌نگر و سیاست‌گذاری‌های هوشمندانه، می‌توان به یکی از قطب‌های نوآوری و فناوری در منطقه تبدیل شد و مسیر توسعه اقتصادی را با اتکا به توان داخلی و دانش روز جهانی، با شتاب بیشتری ادامه داد و اهداف کلان این حوزه را تحقق بخشید. 
 سخن پایانی 
با  نگاهی جامع به تأثیر تدریجی ورود فناوری‌های هوش مصنوعی در بازار کار، می‌توان اذعان داشت که این فناوری و به ویژه توسعه هوش مصنوعی نه‌تنها تهدیدی برای اشتغال به حساب نمی‌آید، بلکه فرصتی بی‌سابقه برای تحول ساختارهای اقتصادی، ارتقای بهره‌وری و افزایش کیفیت زندگی شغلی به همراه دارد. هوش مصنوعی در حال شکل‌دهی به یک چشم‌انداز نوین برای آینده بازار کار است؛ چشم‌اندازی که در آن، مهارت‌های سنتی با مهارت‌های فناورانه تلفیق می‌شوند و نیروی انسانی در کنار ماشین، نقش‌آفرینی دقیق‌تر، هوشمندتر و خلاقانه‌تری خواهد داشت. از سوی دیگر، این فناوری با ایجاد مشاغل جدید، توسعه صنایع دانش‌بنیان و بهینه‌سازی فرآیندهای صنعتی و خدماتی، مسیر روشنی را برای تقویت اقتصاد ملی و رشد پایدار اقتصادی فراهم می‌آورد. در این میان، سیستم‌های آموزشی و سیاست‌گذاری‌های کلان می‌توانند نقش مهمی در آماده‌سازی نیروهای انسانی برای این تحولات ایفا کنند؛ به‌طوری‌که با سرمایه‌گذاری هدفمند بر ارتقاء مهارت‌های نوین و ترویج فرهنگ یادگیری مستمر، کشورها بتوانند از ظرفیت‌های هوش مصنوعی به‌صورت کامل بهره‌برداری کرده و از تحولات جهانی عقب نمانند. درنهایت، ورود هوش مصنوعی به بازار کار، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر و فرصتی راهبردی برای کشورها به‌شمار می‌آید که اگر با برنامه‌ریزی دقیق و مستمر و سیاست‌گذاری هوشمندانه و هم‌افزایی بخش‌های مختلف همراه شود، می‌تواند بنیانی مستحکم برای اقتصاد آینده و ایجاد فرصت‌های شغلی پایدار و باکیفیت فراهم آورد.
این روند، همچنین به گسترش عدالت شغلی در مناطق مختلف کشور نیز کمک خواهد کرد؛ چراکه با توسعه زیرساخت‌های دیجیتال و فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، امکان کار از راه دور، آموزش آنلاین و ارائه خدمات غیرحضوری فراهم می‌شود. این ویژگی می‌تواند فرصت‌های اشتغال را از تمرکز در کلان‌شهرها خارج کرده و به توسعه متوازن منطقه‌ای منجر شود. از سوی دیگر، همکاری بخش دولتی و خصوصی در پیاده‌سازی استراتژی‌های هوش مصنوعی، حمایت از شرکت‌های نوپا و تسهیل در دسترسی به سرمایه و زیرساخت‌های فناورانه، نقش تعیین‌کننده‌ای در تسریع این گذار فناورانه دارد. به طور کلی، ورود هوش مصنوعی به بازار کار نه‌تنها آغازگر یک دگرگونی عمیق در شیوه‌های تولید و خدمت‌رسانی است، بلکه بستری برای رشد اقتصادی فراگیر، عدالت شغلی و ارتقای کیفیت نیروی انسانی نیز فراهم می‌سازد.

نوشته چشم‌انداز نوین برای آینده بازار کار اولین بار در روزنامه رسالت. پدیدار شد.

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *