درحالیکه تصور میشود پایان جنگ اوکراین مترادف با ایجاد صلح و ثبات در اروپای مدرن و امروزی است، اما الگوواره های سیاست خارجی و رویکردهای امنیتی اروپائیان پس از سال ۲۰۲۲ میلادی بهگونهای تغییر یافته که مانع از دور شدن سایه جنگ از قاره سبز میشود. به عبارت بهتر،حتی اگر در همین لحظه جنگ اوکراین پایان پیدا کند و پیمان آتشبس میان کی یف و مسکو منعقد شود، کماکان خطر جنگ میان روسیه و اروپا به قوت خود باقی خواهد ماند. بخش مهمی از این وضعیت،منبعث از خطای راهبردی -امنیتی اروپائیان در کشاندن کشورهایشان به صحنه جنگ ترکیبی و آیندهای مبهم است.
اروپای آشفته،محصول تشکیل اتحادیه اروپا
اساسا یکی از اهداف تشکیل اتحادیه اروپا، ایجاد امنیت پایدار در این مجموعه بوده است: هدفی که اکنون تبدیل به یک «فانتزی ذهنی»در بین شهروندان این قاره شده و روزبهروز تحقق آن به دلیل توسعهطلبی و مداخلهگرایی اعضای اروپایی پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو) ناممکنتر میشود. اروپای مدعی مدرنیته،اکنون نهتنها اصلیترین نیاز شهروندان مبنی بر خلق امنیت دائمی را برطرف نساخته،بلکه خود به مصدر و مولد خلق بحرانهای پایدار نظامی-امنیتی در مناطق گوناگون این قاره ( از اروپای شرقی گرفته تا اسکاندیناوی) تبدیل شده است. یکی از اصلیترین دلایل گریز شهروندان اروپایی از احزاب طرفدار اتحادیه اروپا و متعاقبا،گرایش آنها به جریانهای ملیگرای افراطی، ناکامی احزاب سنتی اروپا یعنی سوسیالدموکراتها و محافظهکاران در ایجاد چنین امنیت پایداری بوده است. دو جریان راست میانه و چپ میانه در اروپا بهجای صیانت از شهروندان به فرمولهای دوران جنگ و منازعات دائمی بازگشتهاند. در چنین فضایی بهتر است مقامات آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی بهجای روسیه،خود و راهبردهایشان را مورد مؤاخذه قرار دهند!
تغییر راهبرد نظامی آلمان
رئیس ستاد دفاع آلمان، کارستن برویر، به ارتش این کشور دستور داده تا سال ۲۰۲۹ بهطور کامل به سلاحها و تجهیزات نظامی مورد نیاز مجهز شود.به عبارت بهتر،دولت آلمان درصدد افزایش قدرت بازدارندگی معطوف به جنگ ( و نه قدرت بازدارندگی جهت حفظ صلح) برآمده و این خطرناکترین وضعیت ممکن برای اروپائیان محسوب میشود. بر این مبنا،اروپائیان روسیه را تهدیدی دائمی تلقی کرده و هرگونه مصالحه راهبردی باهدف دورساختن خطر جنگهای آتی بر سر قاره اروپا را منتفی نمودهاند. حتی حضور ترامپ در رأس معادلات اجرایی آمریکا منجر به تجدیدنظر اروپائیان در این رویکرد خطرناک نشده است. رئیسجمهور آمریکا بر اساس اهداف دولتی خود و وعدههایی که در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر سال گذشته داده،قصد دارد به جنگ اوکراین پایان دهد و پوتین نیز در این خصوص برخی شروط مدنظر ترامپ را پذیرفته است. بااینحال اروپائیان طی هفتههای اخیر با حمایت از استمرار جنگ اوکراین و فراتر ازآن،تقویت نمادهای منازعات بالقوه جدید در قاره سبز، سایه جنگ را کماکان بر سر کشورهایشان حفظ کردهاند.
تأکید مداوم بر خطر جنگ با روسیه
بر اساس سندی که خبرگزاری رویترز به آن دست یافته، برویر، رئیس ستاد دفاع آلمان و دیگر مقامات ارشد نظامی در ناتو بر این باورند که روسیه ممکن است تا سال ۲۰۲۹ نیروهای خود را تا حدی بازسازی کرده باشد که بتواند به خاک کشورهای عضو ناتو حمله کند.این سند جدید که عنوان آن «اولویتهای راهبردی برای تقویت آمادگی» است و برویر آن را در ۱۹ می امضا کرده، میگوید که برلین با استفاده از منابع مالی فراهمشده از طریق تسهیل محدودیت بدهی در ماه مارس، به این هدف دست خواهد یافت. وزارت دفاع آلمان هنوز به درخواستهای رسانهای برای اظهارنظر درباره این سند واکنشی نشان نداده است. در این دستورالعمل، برویر اولویتهایی را برای تجهیزاتی که باید سریعتر تهیه یا توسعه داده شوند مشخص کرده که بخشی از آنها با اولویتهایی که پیشتر از سوی ناتو تعیین شده، همخوانی دارد.
قطعا این تغییر راهبرد ،با واکنشهایی از سوی روسیه مواجه خواهد بود. در پرونده جنگ اوکراین نیز کشورهای اروپایی با اصرار بر محاصره راهبردی روسیه و گسترش ناتو به شرق، منجر به شکلگیری منازعهای طولانیمدت در اوکراین شدهاند. نکته قابلتأمل اینکه ترامپ نیز بارها نسبت به این خطای راهبردی به اروپائیان هشدار داده و بر ناتوانی این کشورها در دفاع از خود در برابر تشدید منازعات پایدار در قاره اروپا تأکید نموده است. ژرمنها با تصمیم اخیر خود،بار دیگر از بحرانی راهبردی-محاسباتی در میان ۲۸ عضو اروپایی پیمان آتلانتیک شمالی پرده برداشتهاند. برخی اعضای ناتو مانند مجارستان،اسپانیا و یونان نسبت به اصرار آلمان و فرانسه در خصوص حفظ وضعیت جنگی در قاره سبز نگاهی محتاطانه و منتقدانه دارند اما این مسئله،حداقل تاکنون منجر به تجدیدنظر برلین و پاریس ( و البته لندن) در خصوص جلوگیری از شکلگیری منازعات جدید در اروپا نشده است.
آدرس انحرافی ژرمنها
در این میان مقامات آلمانی مدعی هستند تغییر راهبرد نظامی و رادیکالتر شدن رویکرد برلین در قبال تحولات اروپا و منازعه با روسیه،نشئت گرفته از واقعیات جاری در اروپاست. اما مقامات این کشور اروپایی هرگز به این سؤال مهم و کلیدی پاسخ ندادهاند که نقش خود آنها در استمرار چرخه بحرانهای امنیتی-نظامی در خاک اروپا چه بوده و چرا اصرار بر حفظ این وضعیت تا زمانی نامعین و طولانیمدت دارند!
مقامات دفاعی در برلین مدعی هستند تغییر راهبرد نظامی آنها بر مبنای برخی اولویتها صورت گرفته است. ازجمله این اولویتها، تقویت پدافند هوایی تضعیفشده آلمان است؛ بهویژه برای مقابله با تهدید پهپادها. سال گذشته منابعی به رویترز گفته بودند که ناتو از برلین خواهد خواست ظرفیت پدافند هوایی خود را دستکم چهار برابر کند؛ از سامانههای دوربردی مانند پاتریوت گرفته تا سامانههای کوتاهبرد.یکی دیگر از اولویتهای اصلی، توانایی اجرای حملات دقیق در عمق خاک دشمن( یا همان روسیه) است؛ به این معنا که ارتش بتواند اهدافی را در فاصلهای بیش از ۵۰۰ کیلومتر و در عمق خطوط دشمن هدف قرار دهد.علاوه بر الزام به تجدید ذخایر مهمات، برویر همچنین از ارتش خواسته هدفگذاریهای خود برای ذخیرهسازی انواع مختلف مهمات را افزایش دهد.از دیگر اولویتهای ذکرشده در این سند، گسترش سریع ظرفیت آلمان در جنگ الکترونیک و همچنین ایجاد یک سیستم مقاوم از «قابلیتهای تهاجمی و دفاعی» در فضا است. این مصادیق،جملگی ناظر حول یک محور کلان تحت عنوان «حفظ شرایط جنگی در اروپا» تجمیع میشوند.
نوشته سایه دائمی جنگ بر سر اروپای مدرن اولین بار در روزنامه رسالت. پدیدار شد.
source