با گذشت تقریبا دو دهه از اکران فیلمهای ارباب حلقهها (Lord of the Rings)، همچنان میلیونها نفر در سراسر جهان به آن عشق میورزند. جذابیت و جادوی این مجموعه شامل عناصر مختلفی از جمله حلقههای قدرت، نازگولهای کابوسوار، الفهای اسرارآمیز و کوتولههایی است که به دل تماشاگران نفوذ کرده و هیچگاه از یادها نخواهند رفت.
از تصویربرداری نفسگیر گرفته تا موسیقی الهامبخش و بازی برجسته ویگو مورتنسن در نقش آراگون، همه اینها در کنار هم باعث جاودانگی این اثر شدند. البته نباید از صحنههای اکشن شاهکار آن غافل شد که آغاز بهترین آنها در قلعهای است که ساکنانش مسیر جنگ را برای همیشه تغییر خواهند داد. به همین دلیل است که نبرد «هلمز دیپ» (The Battle of Helm’s Deep) بدون شک بهترین و هیجانانگیزترین صحنه اکشن در کل سهگانه ارباب حلقهها محسوب میشود.
نبرد هلمز دیپ: هرجی و مرجی حساب شده و لذتی بیپایان
تئودن (با بازی برنارد هیل) جمله «So it begins» را هنگام ایستادن در نبردی میگوید که تاثیراتش فراتر از هر چیزی خواهد بود. هرچند رقبای مشتاق زیادی تلاش کردهاند از این نبرد تقلید یا آن را بهتر انجام دهند، کمتر کسی به این شاهکار سینمایی نزدیک شده است. در این سکانس، فیلم ثابت میکند که خشونت و ظاهر تیره و تاریک جنگ نیاز نیست همیشه در تاریکترین لحظات تعریف شود.
در هر لحظه از نبرد، مخاطب کاملا از اتفاقات باخبر است، زیرا نورپردازی آن صحنه به نوعی طراحی شده که همه چیز قابل دیدن باشد. سپس نوبت به فیلمبرداری میرسد؛ دوربین طوری حرکت میکند که کل سکانس شبیه به یک پلان بلند به نظر میرسد. از مبارزات کوچک قهرمانان گرفته تا دیوارهای قلعه، دره و میدانهای پشت آن که اوروکها در آن حرکت میکنند و همچنین بیگناهانی که در گوشهها پنهان شده و برای زندگی خود تلاش میکنند، دوربین همه چیز را پوشش داده است. مخاطب میداند میدان جنگ چطور به نظر میرسد، نیروها چگونه تقسیم شدهاند و در کل هر طرف چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
این یعنی ما به عنوان مخاطب از تغییر جریان نبرد باخبریم و قهرمانانمان را میبینیم که چگونه به رهبرانی تمامعیار تبدیل میشوند. این سکانس بیننده را بیشتر به قلب درگیری میکشاند. ضربات پا و فریادهای مرگبار اورکها را احساس میکنیم. اولین تیر را که از سوی انسانها رها میشود میبینیم و تاثیر آن را پیش از آنکه در ترقوه یک اورک فرو برود، درک میکنیم. الفهای قدرتمند و افسونشده پیش چشمان ما سقوط میکنند.
فضاسازی پرتنش آن با آسمان خاکستری و بارانی که بر زرهها میبارد به بهترین شکل ممکن انجام شده و آن حس ناخوشایند را به زیبایی تشدید میکند. صحنههای با شکوه زیادی در این سکانس به چشم میخورد؛ پسری کمسنوسال را میبینیم که با شمشیری بلندتر از قامتش به جنگ میرود. آراگورن شمشیر او را «شمشیری خوب» مینامد و از یک قهرمان به رهبری تمامعیار بدل میشود.
برخلاف کتاب، الفها نیز برای اعلام وفاداریشان از راه میرسند و به بیننده یادآور میشوند که این جنگ فقط نبرد انسانها نیست، بلکه نبردی برای آزادی همه موجودات است. شوخیها و رقابت دوستانه گیملی و لگولاس اندکی از وحشت حاکم بر فضا میکاهد، اما این لحظات آرام نیز آرامآرام رنگ میبازند. سرانجام با طلوع سپیدهدم، امید از مشرق برمیخیزد و این نبرد هولناک به پایان نزدیک میشود. اما پیش از آن خود را برای همیشه در ذهن هر بینندهای با چشمان حیرتزده حک میکند.
در مطالب مرتبط خواندیم که فیلم جدید ارباب حلقهها بخاطر این صحنه کلیدی در یاران حلقه منطقی به نظر میرسد و چرا تالکین دنباله «ارباب حلقهها» را ناتمام گذاشت؟.
منبع: Comicbook
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
source