اقتصاد مقاومتی و تکیهبر توان داخلی همواره بهعنوان راهبردی جامع برای حفظ استقلال اقتصادی، افزایش تابآوری در برابر تکانهها و بهرهبرداری از ظرفیتهای درونزا موردتوجه قرارگرفته است و یکی از پایههای اصلی تحقق این رویکرد، توانمندسازی منابع انسانی از طریق توسعه آموزشهای کاربردی و مهارت محور است؛ جایی که نقش آموزش فنی و حرفهای، برجسته و غیرقابل چشمپوشی میشود.
اقتصاد مقاومتی و توسعه پایدار مبتنی بر توان داخلی و استفاده بهینه از ظرفیتهای مردمی، به سرمایه انسانی متخصص، متعهد و کارآمد نیاز دارد یا بهبیاندیگر میتوان گفت که به نیروی کاری نیاز است که بتواند در میدان تولید، صنعت، کشاورزی، خدمات و فناوری، موتور محرک حرکت اقتصادی باشد.
در این مسیر، آموزش فنی و حرفهای و مراکز مشابه، نقشی راهبردی در تربیت نیروهای مهارتی ایفا میکنند. این نهادها با ارائه آموزشهای تخصصی، کوتاهمدت و کاربردی میتوانند پاسخگوی نیاز بازار کار باشند و حلقه پیوند صنعت، بازار و جامعه را محکمتر کنند. از سوی دیگر، اشتغالزایی پایدار و کاهش نرخ بیکاری که از ارکان دیگر اقتصاد مقاومتی و توسعه پایدار است، بدون توسعه آموزشهای فنی و حرفهای میسر نخواهد شد. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و نوظهور اقتصادی، آموزش مهارتی یکی از ابزارهای اصلی برای جهش تولید، ارتقای بهرهوری، مهار تورم و تحقق عدالت اقتصادی بوده است. این الگو در کشورمان نیز بهخوبی قابل پیادهسازی است، مشروط بر اینکه حوزه آموزش فنی و حرفهای از حمایت هدفمند و سیاستگذاری هوشمندانه برخوردار شود. همچنین با توجه بهضرورت ارتقای بهرهوری و بهروزرسانی توان فنی فعالان مشاغل خرد، کارگاهها و بنگاههای کوچک و متوسط، آموزشهای فنی و حرفهای میتواند ضمن افزایش کیفیت محصولات و خدمات، زمینه صادرات غیرنفتی و ورود به بازارهای منطقهای را نیز فراهم کند که این نیز در مسیر تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد. در این گزارش، تلاش خواهیم کرد ضمن تبیین جایگاه آموزش فنی و حرفهای، به بررسی نقش این آموزشها در تقویت اقتصاد مقاومتی، اشتغالآفرینی، کاهش وابستگی اقتصادی و بهرهوری بپردازیم و پیشنهاداتی برای توسعه این حوزه ارائه کنیم که در ادامه میخوانید.
آموزش فنی و حرفهای؛ سرمایهگذاری زیرساختی در نیروی کار
برخلاف تصور رایج، سرمایهگذاری در حوزه آموزشهای مهارتی هزینه نیست بلکه نوعی سرمایهگذاری زیرساختی است. کشوری که نیروی کار متخصص و ماهر در حوزههای فنی، کشاورزی، خدمات، فناوری و صنعت داشته باشد، بینیاز از واردات نیروی انسانی خواهد بود و در عوض به قطب تولید تبدیل میشود. خوشبختانه مراکز آموزش فنی و حرفهای کشور در این حوزه دارای ظرفیتهای بسیار خوبی میباشند و با دارا بودن صدها مرکز دولتی و هزاران آموزشگاه آزاد، توانایی پوشش مهارتآموزی به میلیونها جوان جویای کار را دارند. این مراکز همچنین میتوانند با نیازسنجی منطقهای، آموزشهای هدفمندتری را ارائه دهند تا ضمن پاسخ به تقاضای بازار داخلی، صادرات خدمات فنی نیز محقق شود.
پیوند مهارت با تولید؛ تحقق واقعی جهش تولید
به طورحتم یکی از ارکان جهش تولید برخورداری از نیروی انسانی کارآزموده است. در شرایطی که صنایع کوچک و متوسط در مناطق مختلف کشور نیازمند نیروهای دارای مهارت عملی هستند، آموزش فنی و حرفهای میتواند نقش پیشران ایفا کند. از سوی دیگر، مهارتآموزی میتواند بسیاری از مشاغل خانگی، روستایی و خرد را رونق ببخشد؛ امری که نهتنها اشتغالزایی فراگیر را به دنبال دارد، بلکه به تقویت تولید بومی و تابآوری اقتصادی نیز کمک خواهد کرد.
مزایای آموزش مهارتی در مسیر خودکفایی
آموزش مهارتی بهویژه در قالب آموزش فنی و حرفهای، یکی از مهمترین ابزارهای تحقق خودکفایی ملی و رسیدن به اقتصاد مقاومتی به شمار میرود. در شرایطی که کشور با محدودیتهای منابع، تحریمهای ظالمانه و چالشهای مربوط به اشتغال مواجه است، توسعه آموزشهای مهارتی میتواند زیرساختی پایدار برای استقلال اقتصادی، رشد تولید و کاهش وابستگی به واردات فراهم سازد. ازاینرو در ادامه به تشریح مهمترین مزایا و کارکردهای آموزش مهارتی در مسیر خودکفایی پرداخته میشود که میخوانید. نخستین مزایا تقویت تولید داخلی است؛ افرادی که مهارتهای عملی و تخصصی در حوزههایی مانند کشاورزی، صنایع تبدیلی، تعمیرات، فناوری اطلاعات، انرژیهای نو، خدمات فنی، ساختوساز و … را کسب میکنند، توانایی راهاندازی کسبوکارهای کوچک و متوسط را دارند. این کسبوکارها به دلیل تکیهبر ظرفیتهای داخلی، زمینهساز تقویت تولید بومی و کاهش نیاز به واردات خواهند بود. کاهش نرخ بیکاری و ارتقای اشتغال پایدار از دیگر مزایای مطرح است؛ بسیاری از جوانان فارغالتحصیل دانشگاهی با مشکل نبود شغل متناسب با مدرک خود مواجه هستند.
آموزش فنی و حرفهای، مهارتهایی عملی ارائه میدهد که با نیاز بازار کار همخوانی دارد. بنابراین افراد مهارت دیده بهجای انتظار برای استخدام، میتوانند در قالب مشاغل خانگی، مشاغل آزاد یا کارآفرینی برای خود و دیگران اشتغال ایجاد کنند. شایانذکر است تا بگوییم که در بسیاری از مناطق کم برخوردار کشور، ظرفیتهای بالقوه اقتصادی مانند صنایعدستی، کشاورزی بومی، گردشگری، خدمات فنی و صنایع کوچک وجود دارد. آموزشهای فنی و حرفهای میتوانند با توانمندسازی ساکنان این مناطق، بهویژه جوانان و زنان، بستر اشتغال، درآمد پایدار و ماندگاری جمعیت در این نواحی را فراهم سازند. افزایش بهرهوری و کیفیت محصولات نیز از دیگر مزایای موردتوجه این حوزه است.
آموزشهای مهارتی بر پایه مهارتآموزی عملی و آموزشهای تکنیکی مدرن، سطح آگاهی و توان تخصصی نیروهای انسانی را افزایش میدهد. این امر منجر به افزایش بهرهوری نیروی کار، بهبود کیفیت تولید، کاهش ضایعات و رقابتپذیری بیشتر در بازارهای داخلی و خارجی میشود. گفتنی است که یکی از الزامات اصلی جهش صادرات غیرنفتی، تربیت نیروی انسانی ماهر در حوزه تولید کالاها و خدمات صادرات محور است. آموزش فنی و حرفهای با ارائه تخصصهایی مانند بستهبندی، کنترل کیفیت، زبان تخصصی تجارت و بازاریابی بینالملل زمینه حضور مؤثرتر در بازارهای منطقهای و جهانی را فراهم میکند. بهطور کل میتوان عنوان داشت که در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی، هیچ ابزاری همچون آموزش مهارتی نمیتواند پیشران باشد. سرمایهگذاری در توسعه آموزشهای فنی و حرفهای، به معنای سرمایهگذاری مستقیم در منابع انسانی و آینده اقتصادی کشور است. این آموزشها میتوانند با تکیهبر ظرفیتهای بومی، اقتصادی پویا و متکی بر تولید داخلی و صادرات محور بدل سازند. ازاینرو لازم است حمایتهای جدی دولت، رسانه و بخشهای فرهنگی برای گسترش این نوع آموزش و تسهیل ورود مهارتآموختگان به بازار کار انجام گیرد.
چالشها و الزامات پیش رو
با وجود ظرفیتهای گسترده، آموزش فنی و حرفهای کشور با چالشهایی نیز از جمله عدم روزآمدسازی تجهیزات و محتوای آموزشی مطابق با فناوریهای نوین، عدم پیوند مناسب میان بنگاههای اقتصادی و مراکز آموزشی و گاه نگاه منفی نسبت به مشاغل فنی در برخی اقشار مواجه است. برای غلبه بر این چالشها، نیازمند عزم ملی و همکاری چندجانبه میان دولت، بخش خصوصی، فضای رسانهای و نهادهای فرهنگی میباشیم.
سخن پایانی
در شرایط فعلی که کشور نیازمند توسعه زیرساختهای اقتصادی خود با تکیه بر ظرفیتهای داخلی است، آموزش فنی و حرفهای نهتنها یک اولویت، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است که میبایست به قوت در دستورکارقرارگیرد. این آموزشها میتوانند در کنار سایر مؤلفههای اقتصاد مقاومتی، زمینهساز تحولی جدی در اشتغال، خودکفایی و توسعه پایدار کشور باشند. در این راستا ضرورت دارد که دستگاههای دولتی با حمایتهای مالی و تجهیزاتی، زمینه تقویت آموزشهای مهارتی را فراهم کنند و همزمان رسانهها و نخبگان فرهنگی به تغییر نگرش عمومی نسبت به این نوع آموزشها کمک نمایند. بدیهی است که اقتصاد مقاومتی زمانی از شعار به عمل خواهد رسید که نیروی انسانی ماهر، آموزشدیده و باورمند به توان داخلی، در میدان تولید حاضر باشد و این هدف، بیتردید از مسیر تقویت آموزش فنی و حرفهای میگذرد.
source