شناسه خبر : 113743
پرینتخانه » سرمقاله, یادداشت
تاریخ انتشار : 02 تیر 1404 – 10:34 |

آمریکا که روزگاری نماد نظم نوین جهانی بود، اکنون به خط مقدم مدافع یک رژیم آپارتاید و کودککُش بدل شده؛ تا آنجا که گویی حیات سیاسیاش را در گرو بقای اسرائیل میداند. این جانفدایی بیمحابا، نه از سر شرافت بلکه از سر گمکردن مسیر است؛ مسیری که ایالات متحده را از اقتدار جهانی به حاشیه تاریخ خواهد راند.
آمریکا در دهههای اخیر تلاش کرد با ابزار رسانه، اقتصاد، تحریم، نفوذ دیپلماتیک و قدرت نظامی، هژمونی خود را بر جهان تحمیل کند. چه بسیار کشورهایی که زیر این سایه پوشالی له شدند و چه بسیار ملتهایی که خواب را از چشم واشنگتن ربودند. اکنون، با تداوم حمایت بیچونوچرای آمریکا از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، تصویر این کشور در افکار عمومی جهان به ورطهای از انزجار و شرم افتاده است.
آنکس که برای حفظ قدرت خود، اخلاق را ذبح میکند، ناگزیر است هزینهاش را با از دست رفتن مشروعیت جهانی بپردازد. امروز، دیگر فقط ملتهای مستقل نیستند که از آمریکا بیزارند، بلکه حتی بسیاری از مردم در غرب، خشمگین از سیاستهای دولتهایشان، فریاد «دست از حمایت اسرائیل بردارید» سر دادهاند.
ایالات متحده که میپنداشت با حفاظت از اسرائیل، ثبات خاورمیانه را تضمین میکند، در باتلاقی گرفتار شده که آینده قدرتش را میبلعد. جانفدایی برای اسرائیل، در واقع خودکشی تدریجیِ سیاست خارجی آمریکاست. این کشور دیگر آنچه میگوید، شنیده نمیشود؛ آنچه تحمیل میکند، اثر ندارد؛ و آنچه تهدید میکند، جدی گرفته نمیشود.
از اینروست که دوران یکجانبهگرایی آمریکا به پایان خط نزدیک میشود. قطبهای جدید قدرت، از آسیا تا آمریکای لاتین، از جهان اسلام تا آفریقا، از مقاومتهای مردمی تا اتحادهای نوظهور، حالا با جسارت بیشتری در برابر واشنگتن میایستند. چون فهمیدهاند که ابهت آمریکا نه در اقتدار واقعی، بلکه در ترسی بود که جهان از آن داشت. ترسی که امروز ترک برداشته و شاید فردا بشکند.
پایان افسانه آمریکا از جایی آغاز میشود که اخلاق، کرامت انسانی و اصول بینالمللی در پیشگاه حمایت از یک رژیم جعلی، یکییکی قربانی شوند. این افسانه اکنون به داستانی بیمخاطب در تماشاخانه جهانی تبدیل شده؛ و چهبسا فصل پایانی آن، از همین غرب آسیا نوشته شود.
نویسنده : مسعود پیرهادی
|
source