Wp Header Logo 772.png


حمیدنجف؛ آنچه این روزها از عملکرد اغلب روابط عمومی‌ها دیده می‌شود، چیزی نیست جز مجموعه‌ای از تولیدات فرمایشی، تصاویر مصنوعی، خبرهای پرآب‌وتاب و همایش‌هایی نمایشی. آن‌ها به‌جای بازتاب واقعیت، در حال ساختن روایت‌های نمایشی از عملکرد مدیران خود هستند؛ حتی در شرایطی که ناکارآمدی و نارضایتی عمومی موج می‌زند.

در بسیاری از نهادهای اجرایی و شرکت‌های عمومی، روابط عمومی‌ها عملاً به دفاتر شخصی مدیران ارشد تقلیل یافته‌اند؛ مأموریت‌شان تطهیر چهره مدیر، سانسور واقعیت، حذف صدای منتقدان، و بزک تصمیمات نادرست است. گزارش‌های تصویری پرزرق‌وبرق، انتشار مداوم عکس مدیر در شبکه‌های داخلی، خرید تندیس و لوح تقدیر، حضور در همایش‌های فرمایشی و پرداخت به رسانه‌های خاص، جایگزین وظایف واقعی این نهادها شده‌ است.

حتی فراتر از آن، طی سال‌های اخیر، به‌جای حمایت از رسانه‌های آزاد و حرفه‌ای، بسیاری از وزارتخانه‌ها و نهادها پایگاه خبری رسمی و وابسته ایجاد کرده‌اند تا فضای نقد و گفت‌وگوی رسانه‌ای را با بولتن‌های رسمی و غیرواقعی جایگزین کنند. این رویکرد در عمل، زمینه‌ساز خفگی رسانه‌ای و سلب اعتماد عمومی به سازمان‌ها شده است.

و شاید تلخ‌ترین بخش ماجرا این باشد که:

بخش بزرگی از نارضایتی مردم نسبت به عملکرد نهادهای دولتی، نه فقط ناشی از تصمیمات اشتباه، بلکه حاصل مواجهه‌ی غیرصادقانه، بی‌تفاوت و گاه تحقیرآمیز روابط عمومی‌ها با افکار عمومی‌ست. جایی که مخاطب، نه شفافیت می‌بیند و نه پذیرش مسئولیت؛ فقط خودتحویلی، خودنمایی و انکار واقعیت.

افزون بر این، چند ضعف ساختاری دیگر نیز مشهود است:

 نبود تخصص و فقدان آموزش حرفه‌ای: بسیاری از روابط عمومی‌ها به دست افراد غیرمتخصص سپرده شده‌اند که آشنایی چندانی با دانش ارتباطات، رسانه، افکار عمومی یا مدیریت بحران ندارند.

 وابستگی کامل به مدیران و فقدان استقلال حرفه‌ای: روابط عمومی در ساختار فعلی، تحت امر مدیران است و نه ناظر بر عملکرد سازمان. این وابستگی، مانع ایفای نقش واقعی آن شده است.

 غفلت از فضای مجازی و ضعف سواد رسانه‌ای: در حالی که افکار عمومی در بستر شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد، بسیاری از روابط عمومی‌ها همچنان در قالب سنتی و غیرتعاملی فعالیت می‌کنند.

 مناسبات غیرشفاف و هزینه‌تراشی بی‌فایده: صرف بودجه‌های کلان برای همایش‌ها، تندیس‌ها، گزارش‌های تصویری سفارشی و رسانه‌های زرد، بدون اثربخشی واقعی و در شرایط تنگنای اقتصادی، نه توجیه‌پذیر است و نه اخلاقی.

 تبدیل روابط عمومی‌ها به مانع شفافیت، به‌جای تسهیل‌گر آن: روابط عمومی‌ها به جای آن‌که پاسخگو و تسهیل‌گر ارتباط سازمان با جامعه باشند، در مواردی خود به سد شفافیت و آگاهی عمومی تبدیل شده‌اند.

چه باید کرد؟

۱. بازتعریف جایگاه و ساختار روابط عمومی‌ها: این نهادها باید با استقلال حرفه‌ای، تخصص‌گرایی و ساختار نظارتی روشن بازسازی شوند.

۲. توقف رسانه‌سازی دولتی و حمایت از رسانه‌های آزاد: دستگاه‌های دولتی به‌جای راه‌اندازی رسانه‌های فرمایشی، باید پاسخگوی رسانه‌های مستقل و مردمی باشند.

۳. اصلاح نگاه مدیران به روابط عمومی: روابط عمومی نباید دفتر تبلیغات شخصی مدیر باشد. کارکرد آن، ارتباط سازمانی و صدای صادق مردم است.

۴. احیای اعتماد عمومی از مسیر شفافیت و گفت‌وگوی واقعی: مردم وقتی حس کنند که صدایشان شنیده می‌شود و مسئولان با صداقت با آن‌ها سخن می‌گویند، پذیرش سختی‌ها برایشان آسان‌تر خواهد شد.

در نهایت، اگر قرار است اعتمادی ساخته شود و سرمایه اجتماعی بازگردد، نقطه شروع آن باید اصلاح روابط عمومی‌ها باشد. امروز، آنچه مردم از نهادها می‌بینند، همان چیزی‌ست که روابط عمومی‌ها به نمایش می‌گذارند؛ اگر این نمایش، جعلی، نمایشی و بی‌اعتبار باشد، تصویر دستگاه هم چنین خواهد بود؛ حتی اگر در باطن، کارهایی هم انجام شود.

 

 

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *