طرفداری | ژوزه مورینیو مدعیست که با دگرگون شدن فرهنگ هواداری و تقویت ابعاد رسانهای فوتبال، مفاهیم در این ورزش، دستخوش تغییرات اساسی شدهاند.
به گزارش O Jogo، آقای خاص به تازگی در مصاحبهای با کانال ۱۱، حرفهای جالبی را بر زبان آورد؛ حرفهایی که شاید به عقیدهٔ برخی در توجیه کارنامه خودش باشد، اما با این حال تأمل برانگیز هستند. در ادامه، گفتههای این سرمربی ۶۲ ساله پرتغالی را میخوانید.
چه چیزی به شما انگیزه میدهد؟
میخواهم بازی بعدی را ببرم. کاری که انجام میدهم را واقعاً دوست دارم، هیچ دلیلی پیدا نمیکنم که ادامه ندهم. هیچ چیزی باعث نمیشود احساس کنم پیر شدهام. هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنم کارم رو به پایان است. خانوادهای دارم که همچنان به من انگیزه میدهند و کارهای زیادی پیش رو دارم و باید انجام دهم. این فداکاری که همیشه کنار خانوادهام نیستم، با همان حس سرزنده بودن و با انگیزه بودن جبران میشود. من هیچ تفاوتی میان خودم و مورینیویی که ۳۲ سال پیش شروع کرد نمیبینم.
امروز کار سختتر است یا آسانتر؟
سختتر شده؛ فوتبال تغییر کرده است. هنوز هم تیمی که بیشترین گل را بزند و برنده شود، بهترین است؛ اما در زمینههای دیگر شرایط فرق کرده. در تمرینات، تخصصیتر شدن کادرهای فنی… آن زمان مربی به معنای واقعی یک مدیر بود، تصور کنید حالا چطور است. ساختار مجموعه، سطح آگاهی بازیکنان، رسانهها… من ۲۰ سال پیش گفتم که ما در سطوح مختلف دانشافزایی خواهیم کرد؛ اما امروز ما بر پایه برداشتها زندگی میکنیم. کسی که برداشتهای بیشتری خلق کند، بهتر است. پیش از این، بهترین کسی بود که برنده میشد؛ حالا کسی بهترین محسوب میشود که برداشت بیشتری از او شکل گرفته باشد. مربیها بر اساس دادهها و آمار انتخاب میشوند. این یک واقعیت است. حالا مهمتر از بردن، این است که مثلاً تیم چه شکلی بازی کند و زیبا دیده شود.
چرا در تاتنهام قهرمان نشدید؟
تقصیر من نبود. من تاتنهام را به یک فینال رساندم، اما دو روز قبل از فینال اخراجم کردند. در رم قهرمان شدم. تنها جایی که قهرمانی نداشتم فنرباحچه است.
آیا امروزه مربیگری چالش برانگیزتر شده است؟
طرف دیگر ماجرا این است که امکانات بیشتری برای پیشرفت وجود دارد. دانش بهطور گستردهتری در دسترس است. چه کتابها که درباره نحوهٔ کار من در پورتو نوشتند. صحبتهای زیادی در خصوص بازی انتقالی و تغییر فاز تیمها مطرح شد… یکسری واژگان جدیدی ابداع کردند. آن زمان تمرکز بیشتری داشتم. کسی نمیدانست لیپی چطور کار میکند؛ ولی امروز دانش در اختیار همه است. در فوتبال حق کپی رایت وجود ندارد. گاهی به تلویزیون فنرباحچه میگویم از فلان تمرین فیلمبرداری نکنید، چون برای طراحیاش وقت زیادی گذاشتم. فقط یک کلیپ ۱۰ یا ۳۰ ثانیهای در اینستاگرام کافی است تا تیمی در لیگ ۳ فرانسه هم، همان تمرین را انجام دهد. من تمرینات بارسلونا را تماشا میکردم و به وسیله هدفون با لوئی فن خال ارتباط داشتم. امروز آیپدها و دوربینهای تاکتیکی را داریم… امکانات سطح بالا دیگر فقط مخصوص تیمهای بزرگ نیست؛ همه به آنها دسترسی دارند.
تکامل فوتبال:
امروز دیگر فقط یک مدل بازی وجود ندارد، بلکه راههای زیادی برای بازی کردن هست. دیگر یک سیستم تاکتیکی وجود ندارد، بلکه روشهای متعددی برای بازیسازی و دفاع کردن وجود دارد. این یعنی باید از نظر تاکتیکی بسیار بیشتر تمرین کرد و بازیکنان مجبورند رشد کنند و دانش متفاوتی داشته باشند. تنها مشکل این است که همه میخواهند همه چیز را الگوبرداری کنند، بدون اینکه شرایطش را داشته باشند. مثلاً میخواهند از عقب زمین بازیسازی کنند، اما این کار سخت است. گواردیولا در تیمش هارت را داشت که بهترین دروازهبان انگلیس بود، اما درخواست کرد کلودیو براوو را بخرند؛ که این هم کافی نبود و بعد، ادرسون را آورد. مربیانی هستند که میخواهند کارهایی نشدنی انجام دهند و پیش خودشان میگویند: «من با ایدهام مُردم». اگر با ایدهات مردی، احمقی! مربی باید ایدههایش را با داشتههایش تطبیق دهد. برای مثال من عاشق (اشرف) حکیمی هستم، اما نمونههای زیادی همچون او نداریم.
مربیان پرتغالی در لیگ برتر:
حالا چهار مربی پرتغالی در لیگ برتر حضور دارند. این خوب نیست، بلکه فوقالعاده است. چهار نفر در بزرگترین لیگ دنیا عالی است.
منچستریونایتد و روبن آموریم:
نه تنها بعد از رفتن سر الکس فرگوسن، بلکه بعد از جدایی دیوید گیل، باشگاه به دوران حساسی رسید. کسی که روی کار آمد من نبودم، بلکه دیوید مویس بود. من بعدتر به باشگاهی رسیدم که هنوز در همان دوره گذار به سر میبُرد. ما چند جام بردیم و در لیگ لیگ دوم شدیم. من کسانی را که با فیرپلی مالی مجازات میشوند اما چون پول دارند، بهایش را میپردازند، نمیفهمم. سیتی جریمه شد و از نظر قانونی ما باید قهرمان میشدیم؛ اما این برای ثبات و ادامه کار من کافی نبود. امروز، با تغییرات در باشگاه، مردی با تجربه ورزشی آن بالا حضور دارد. اینکه روبن آموریم، که او را بدترین مربی تاریخ لیگ برتر نامیدند، همچنان از اعتمادشان برخوردار است و مطابق با ایدههایش ادامه میدهد، خودش یک نشانه است. در این که او یک مربی با پتانسیل عظیم و شخصیتی قوی است، توافق وجود دارد. او ظرفیت شگفتانگیزی برای این دارد که در آنجا دست به کار بزرگی بزند.
- همچنین بخوانید: ژوزه مورینیو: در دوران اوج خودم به پرتغال بر میگردم، نه برای بازنشستگی
source