انیمه های سینمایی می‌توانند مجموعه‌ای از احساسات متنوع را در بیننده برانگیزند. برخی از آن‌ها آن‌قدر طنزآمیزند که شوخی‌هایشان تا چندین روز پس از تماشا هم لبخند را بر لب مخاطب نگه می‌دارند. در مقابل، بعضی انیمه‌ها داستان‌هایی الهام‌بخش دارند که می‌توانند هر بیننده‌ای را به تغییر در زندگی و تبدیل شدن به فردی بهتر تشویق کنند.
با این حال، برخی از انیمه‌های سینمایی آن‌قدر غم‌انگیز و افسرده‌کننده‌اند که پس از پایان و پخش تیتراژ، حس سنگینی و خلا عاطفی شدیدی در ذهن بیننده باقی می‌گذارند. در واقع، تعدادی از این آثار چنان ناراحت‌کننده هستند که بهتر است هنگام تماشایشان همراه کسی باشید تا از حمایت احساسی لازم برای ادامه آن برخوردار شوید.
انیمه Hal روایتی تاثیرگذار از تلاش برای غلبه بر اندوه و سوگ است
انیمه سینمایی هال (Hal) که در سال ۲۰۱۳ توسط استودیو ویت (Wit Studio) ساخته و منتشر شد، داستان زندگی کورومی (Kurumi) را روایت می‌کند؛ زن جوانی که با مرگ ناگهانی دوست‌پسرش در یک سانحه هوایی، زندگی‌اش دگرگون می‌شود. کورومی که نمی‌تواند با این اندوه کنار بیاید، خود را از دنیا جدا می‌کند و روزهایش را در انزوا و خیره به دیوارها، سپری می‌کند. پدربزرگش که از وضعیت روحی او آگاه است، با شرکتی رباتیک تماس می‌گیرد و از آن‌ها می‌خواهد رباتی به نام Q01 برای کمک به کورومی بفرستند.
ربات Q01 برای تعامل با انسان‌ها و یاری رساندن به آن‌ها در عبور از مشکلات طراحی شده است. به همین دلیل، برای کمک به کورومی، تصمیم گرفته می‌شود که Q01 ظاهر دوست‌پسر از دست‌رفته‌اش را به خود بگیرد، به امید آنکه کورومی بتواند درباره غم فقدانش صحبت کند و آرامش بیابد. هرچند این تصمیم با نیتی کاملا مثبت گرفته شده بود، اما با عمیق‌تر شدن رابطه بین کورومی و Q01، رازهایی تلخ و دردناک فاش می‌شود.
The Dog of Flanders اثری کلاسیک و به‌شدت اندوه‌بار است که دل هر بیننده‌ای را می‌شکند
تماشاگرانی که به سراغ انیمه سینمایی سگ فلاندرز (Dog of Flanders) می‌روند، از همان ابتدا می‌دانند که قرار است با تجربه‌ای احساسی و تأثیرگذار روبرو شوند. این انیمه، محصول سال ۱۹۹۷، اقتباسی است از «تئاتر شاهکارهای جهانی (World Masterpiece Theater) در سال ۱۹۷۵ که آن هم بر اساس رمان افسانه‌ای و غم‌انگیز ماری لوئیز دو لا رامه (Marie Louise de la Ramée) در سال ۱۸۷۲ ساخته شده است. داستان درباره پسری یتیم به نام نلو تارث (Nello Tarth) است که با پدربزرگش، جیهان (Jehan)، در روستایی نزدیک شهر آنتورپ زندگی می‌کند.
روزی نلو هنگام فروش شیر برای گذران زندگی، با سگی رهاشده و آزار دیده به نام پاتراش (Patrash) روبرو می‌شود. او سگ را با خود به خانه می‌برد و میان آن‌ها دوستی عمیقی شکل می‌گیرد. این دو در مسیر زندگی با دشواری‌های زیادی روبرو می‌شوند که سرانجام این سختی‌ها در یکی از غم‌انگیزترین پایان‌های تاریخ ادبیات به اوج خود می‌رسد.
انیمه Into the Forest of Fireflies’ Light داستانی تراژیک از پیوندی کوتاه‌مدت اما عمیق است
انیمه سینمایی به سوی جنگل کرم‌های شب‌تاب (Into the Forest of Fireflies’ Light)، بر اساس مانگایی به همین نام از یوکی میدوریکاوا (Yuki Midorikawa) و به تهیه‌کنندگی استودیوی انیمیشن برینز بیس (Brain’s Base) ساخته شده است. داستان درباره دختری شش‌ساله به نام هوتارو تاکه‌گاوا (Hotaru Takegawa) است که به طور اتفاقی وارد جنگلی اسرارآمیز می‌شود؛ جنگلی که درباره‌اش گفته می‌شود محل زندگی ارواح و موجودات ماورایی است. پس از مدتی گم شدن و سرگردانی، هوتارو شروع به گریه می‌کند و از کسی کمک می‌خواهد.
در همین هنگام، پسری با نقاب از دل سایه‌ها ظاهر می‌شود. این پسر که گین (Gin) نام دارد، به هوتارو می‌گوید که نفرینی دارد: اگر انسانی به او دست بزند، بلافاصله جان خود را از دست خواهد داد. با وجود این محدودیت، هوتارو و گین رابطه‌ای عمیق و خاص با یکدیگر برقرار می‌کنند که در نهایت به داستانی عاشقانه، غم‌انگیز و با پایانی تلخ و شیرین ختم می‌شود.
Children Who Chase Lost Voices سفری تأمل‌برانگیز در دل مفهوم از دست دادن و فراق است
انیمه سینمایی کودکانی که صداهای گمشده را دنبال می‌کنند (Children Who Chase Lost Voices) محصول سال ۲۰۱۱ و ساخته‌ی ماکوتو شینکای (Makoto Shinkai)، کارگردان آثار معروفی همچون فرزند آب و هوا (Weathering with You) و نام تو (Your Name) است. این انیمه داستان آسونا واتاسه (Asuna Watase) را روایت می‌کند. اگرچه آسونا هنوز کودک است، اما زندگی سختی را پشت سر گذاشته؛ مرگ پدرش و شغل مادرش به عنوان پرستار باعث شده بیشتر روزهایش را به تنهایی سپری کند. او برای گذران وقت، به رادیویی به نام سبیل گربه‌ای که هدیه پدرش بود، گوش می‌دهد.
روزی در راه رفتن به مکان مورد علاقه‌اش برای گوش دادن به رادیو، آسونا با هیولایی ناشناس مواجه می‌شود که به او حمله می‌کند، اما پسری مرموز به نام شون (Shun) به کمکش می‌آید و او را نجات می‌دهد. خیلی زود میان این دو پیوندی قوی شکل می‌گیرد و شون به آسونا می‌گوید که اهل سرزمینی به نام آگارتا (Agartha) است؛ سرزمینی افسانه‌ای که به عنوان سرزمین مردگان نیز شناخته می‌شود. این آشنایی، آسونا را وارد سفری پرماجرا می‌کند؛ سفری که در آن باید با رنج‌های گذشته‌اش و اندوه درونی‌اش روبه‌رو شود.
انیمه Giovanni’s Island حکایتی جان‌سوز از بقا در دل شرایط دشوار و جنگ است
انیمه سینمایی جزیره جیووانی (Giovanni’s Island) که توسط استودیوی پروداکشن آی. جی. (Production I.G.) در سال ۲۰۱۴ تولید شد و میزوهو نیشیکوبو (Mizuho Nishikubo) آن را کارگردانی کرده، داستان خود را در روزهای پس از جنگ جهانی دوم روایت می‌کند. در این اثر، زندگی دو برادر به نام‌های جونپی (Junpei) و کانتا (Kanta) به تصویر کشیده می‌شود که در جزیره شیکوتان (Shikotan) زندگی آرامی دارند. اما این آرامش با حمله ارتش شوروی به جزیره از هم می‌پاشد.
پس از تصرف جزیره، نیروهای شوروی منابع و بهترین خانه‌ها را برای خود برمی‌دارند و به مردم محلی ظلم می‌کنند. اندکی بعد، تصمیم می‌گیرند ساکنان جزیره را به اردوگاه‌ها منتقل کنند و همین باعث جدایی جونپی و کانتا از پدرشان می‌شود. این دو برادر تصمیم می‌گیرند برای پیدا کردن پدرشان از اردوگاه فرار کنند، اما در مسیرشان با خطرات فراوانی روبه‌رو می‌شوند؛ مسیری پر از لحظات تلخ و دردناک که آن‌ها را با واقعیت‌های سخت زندگی مواجه می‌کند.
In This Corner of the World تصویری دردناک و واقع‌گرایانه از تأثیر جنگ بر زندگی انسان‌ها ارائه می‌دهد
انیمه سینمایی در این گوشه از دنیا (In This Corner of the World) که در سال ۲۰۱۶ توسط استودیوی افسانه‌ای ماپا (MAPPA) و به کارگردانی سونائو کاتابوچی (Sunao Katabuchi) تولید شده است؛ کسی که پیش‌تر روی آثاری همچون سرویس تحویل کیکی (Kiki’s Delivery Service) و لاگون سیاه (Black Lagoon) نیز کار کرده بود. داستان درباره دختری جوان و معصوم به نام سوزو اورانو (Suzu Urano) است که در حومه هیروشیما زندگی می‌کند. زمانی که سوزو به سن ازدواج می‌رسد، با مردی نظامی به نام شوساکو (Shusaku) ازدواج کرده و به شهری در نزدیکی هیروشیما، حدود ۲۴ کیلومتر دورتر، نقل مکان می‌کند.
با این حال، پیش از آنکه آن‌ها بتوانند زندگی جدید خود را آغاز کنند، جنگ در اقیانوس آرام شدت می‌گیرد. این جنگ به‌زودی برای سوزو به تجربه‌ای بسیار سخت و شخصی تبدیل می‌شود؛ چرا که نه تنها شوساکو به جبهه فرستاده می‌شود، بلکه خود سوزو نیز باید بمباران‌های پی‌در‌پی ارتش آمریکا را تحمل کند. از این رو، در این گوشه از دنیا به داستانی دردناک درباره بهای جنگ و زخم‌های ماندگاری تبدیل می‌شود که بر روح و جان هر کسی که با آن مواجه شود، باقی می‌ماند.
انیمه Centimeters Per Second با زبانی شاعرانه از رنج و فاصله در عشق سخن می‌گوید
انیمه سینمایی پنج سانتی‌متر در ثانیه (۵ Centimeters per Second)، ساخته سال ۲۰۰۷ و به کارگردانی ماکوتو شینکای (Makoto Shinkai) و استودیوی کومیکس ویو اینک (CoMix Wave Inc.)، اثری اپیزودیک است که در قالب سه بخش روایت می‌شود. هر بخش، نمایی از زندگی پسری به نام تاکاکی تونو (Takaki Tōno) را در دوره‌ای خاص به تصویر می‌کشد. چالش اصلی زندگی تاکاکی، روابط عاطفی‌اش است؛ چرا که در دوران دبستان، به‌شدت به دختری به نام آکاری شینوهارا (Akari Shinohara) که تازه به مدرسه‌شان آمده، دل می‌بندد.
اما پیش از آنکه رابطه آن‌ها بتواند شکل بگیرد، خانواده آکاری به دلیل شرایط شغلی، مجبور به نقل مکان به شهری دیگر می‌شوند. این جدایی ناگهانی، تاکاکی را در زندگی سردرگم و بی‌هدف می‌سازد و بر همه روابط آینده‌اش سایه می‌اندازد؛ چرا که او هرگز نتوانست عشق خود به آکاری را فراموش کند. به همین دلیل، پنج سانتی‌متر در ثانیه داستانی اندوهناک از عشق‌های ناتمام و یک‌طرفه است که به‌تدریج روح انسان را با حسرت چه می‌شد اگر… تحلیل می‌برد.
The Garden of Words داستانی تلخ درباره قول‌هایی است که به سرانجام نمی‌رسند
انیمه سینمایی باغ کلمات (The Garden of Words) محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی ماکوتو شینکای (Makoto Shinkai) و ساخته‌ی استودیو کومیکس ویو فیلمز (CoMix Wave Films) است. این اثر داستان تاکائو آکیزوکی (Takao Akizuki)، مرد جوانی را روایت می‌کند که رؤیای تبدیل شدن به یک کفش‌ساز حرفه‌ای را در سر دارد. تاکائو که از فضای مدرسه خسته شده، گاهی کلاس را رها کرده و به باغ شینجوکو گیوئن (Shinjuku Gyoen) می‌رود تا طراحی کفش انجام دهد. در یکی از این روزها، با زنی ۲۷ ساله به نام یوکاری یوکینو (Yukari Yukino) روبرو می‌شود که از شغلش مرخصی گرفته است. آن‌ها در ابتدا با هم صحبت نمی‌کنند، اما به‌تدریج میانشان رابطه‌ای صمیمی شکل می‌گیرد.
در این مسیر، تاکائو متوجه می‌شود که یوکاری نیز مانند خودش در حال دست‌وپنجه نرم کردن با مشکلات زندگی و یافتن جایگاهش در جهان است. همین درک متقابل، آن دو را به یکدیگر نزدیک می‌کند. با این حال، یوکاری رازهایی در دل دارد که می‌تواند این رابطه نوپا را تهدید کند. باغ کلمات داستانی تلخ و شاعرانه از پیوند انسانی، تنهایی و از دست دادن است که با پایان‌بندی تلخ و شیرین خود، تا مدت‌ها در ذهن بیننده باقی می‌ماند.
انیمه Barefoot Gen به‌دلیل صحنه‌های به‌شدت ناراحت‌کننده‌اش شناخته شده است
انیمه سینمایی گن پای‌برهنه (Barefoot Gen)، اقتباسی از مانگای کیجی ناکازاوا (Keiji Nakazawa) است که توسط استودیوی مدهاوس (Madhouse) ساخته شده و در سال ۱۹۸۳ به نمایش درآمد. داستان آن در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم می‌گذرد و زندگی پسری به نام گن ناکائوکا (Gen Nakaoka) را روایت می‌کند. شرایط سخت ناشی از جنگ، مانند سهمیه‌بندی مواد غذایی و تهدید همیشگی بمباران هوایی، زندگی را برای او دشوار کرده، اما با این وجود، گن سعی دارد برای خانواده‌اش ستون محکمی باشد و امید خود را از دست ندهد.
با این حال، زندگی گن پس از انفجار بمب اتمی در هیروشیما، به شکلی تراژیک تغییر می‌کند. اگرچه او از این فاجعه جان سالم به در می‌برد، اما بسیاری از عزیزان و دوستانش را از دست می‌دهد. در ادامه، گن باید با غم و ویرانی ناشی از جنگ روبه‌رو شود و در حالی که میان ویرانه‌ها به دنبال راهی برای بقاست، با اندوهی عمیق تنها می‌ماند. گن پای‌برهنه تصویری فراموش‌نشدنی و دردناک از فجایع جنگ و رنج عظیمی است که در نتیجه درگیری‌های انسانی به وجود می‌آید.
Grave of the Fireflies اثری است که قطعا احساس ناراحتی و اندوه عمیق را در بیننده برمی‌انگیزد
انیمه سینمایی مدفن کرم‌های شب‌تاب (Grave of the Fireflies)، از آثار جاودانه و تأثیرگذار انیمه، به کارگردانی ایسائو تاکاهاتا (Isao Takahata) و ساخته استودیو جیبلی (Studio Ghibli) است. داستان این اثر، درباره‌ی دو کودک به نام‌های سیتا (Seita) و خواهر کوچکش ستسوکو (Setsuko) است که پس از بمباران کیوتو، بی‌خانمان شده‌اند. آن‌ها برای زنده ماندن، مجبور می‌شوند در مناطق روستایی اطراف سرگردان شوند و با تکیه بر اندک منابعی که در اختیار دارند، سعی کنند به هر نحوی روزگار بگذرانند.
اما خیلی زود، کمبود غذا و شرایط سخت زندگی آن‌ها را به لبه‌ی پرتگاه می‌کشاند. مدفن کرم‌های شب‌تاب بدون هیچ پرده‌پوشی، چهره بی‌رحم جنگ و رنج‌های انسانی را نشان می‌دهد. این انیمه سینمایی حاوی صحنه‌هایی است که همواره در صدر فهرست دردناک‌ترین لحظات تاریخ سینما قرار می‌گیرند. به همین دلیل، تماشای آن حتی برای مقاوم‌ترین علاقه‌مندان انیمه نیز تجربه‌ای عاطفی و اشک‌بار خواهد بود.
نظر شما درباره انیمه های سینمایی داخل این لیست چیست؟ به نظر شما چه انیمه‌های دیگری می‌توانند شامل این لیست باشند؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: CBR
دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam
source