Wp Header Logo 2881.png
کوچک‌تر شدن خانواده‌ها در دنیای آپارتمان نشینی امروز از یک سو و روابط سرد معمول میان همسایه‌ها از سوی دیگر موجب شده است، بعضی والدین به دلایل مختلف از جمله مشغله کاری و نظایر آن کودک خود را در خانه تنها بگذارند، موضوعی که می‌تواند برای کودک مخاطرات فراوان جسمی و روانی به همراه داشته باشد.

کوچک‌تر شدن خانواده‌ها در دنیای آپارتمان نشینی امروز از یک سو و روابط سرد معمول میان همسایه‌ها از سوی دیگر موجب شده است، بعضی والدین به دلایل مختلف از جمله مشغله کاری و نظایر آن کودک خود را در خانه تنها بگذارند، موضوعی که می‌تواند برای کودک مخاطرات فراوان جسمی و روانی به همراه داشته باشد.
طبیعتا برای اغلب والدین، این یک تصمیم رضایت‌بخش یا انتخاب آزادانه محسوب نمی‌شود. افزایش خانواده‌های تک والد، نیاز هر دو والدین به‌کار، عدم دسترسی به خدمات مراقبتی مقرون‌به‌صرفه و سازنده برای کودکان، این واقعیت که بستگان مسن‌تر نیز خود در حال کار کردن هستند، محل زندگی آنها خیلی دور است و یا تمایلی به این کار ندارند، یک وضعیت غیرقابل دفاع را پدید می‌آورد. برای بسیاری از خانواده‌ها، پر کردن این شکاف نظارتی بر کودک به نظر غیرممکن می‌رسد.

بسیاری از والدین در این زمینه احساس گناه می‌کنند. اضطراب و استرس آنها از زمانی که کودک در خانه تنها است تا زمانی که کارشان تمام شود و به خانه برسند افزایش پیدا می‌کند. نگرانی سبب حواس‌پرتی آنها شده و متوجه می‌شوند که بهره دهی کارشان کاهش یافته است. تعداد دفعاتی که ساعت را چک می‌کنند بالا می‌رود. اما برخی دیگر از والدین سعی می‌کنند موضوع را بی‌اهمیت جلوه دهند. آنها وقتی قادر نیستند با نگرانی مقابله کنند و یا شرایط را تغییر دهند، خود را در وضعیت انکار قرار داده و با خود می‌گویند اوضاع روبه راه است، بچه‌ها عاقل‌تر از آنچه به نظر می‌رسند هستند و اتفاقات بد‌ برای دیگران رخ می‌دهند. برخی دیگر از والدین از طریق تلفن والدگری می‌کنند. آنها از طریق تلفن نظارت کرده و دستوراتی به کودک می‌دهند.
سوالی که پیش می‌آید این است: اگر کودک مرتب در خانه تنها بماند چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

 بسیاری از کودکان احساس تنهایی و بی‌پناهی را تجربه می‌کنند
نازنین محرابی، روان‌شناس در پاسخ به این سوال می‌گوید: «بسیاری از کودکان ترس را تجربه می‌کنند. آنها ممکن است از صدا‌های عادی که از واحد‌های خالی شنیده می‌شود بترسند. ممکن است از سارقان بترسند. یا از کودکان خشنی که در همسایگی آنها زندگی می‌کنند. تلویزیون و فضای مجازی این فکر را به کودک القاء می‌کنند که مسائل ترسناک زیادی در جهان وجود دارد. تجاربی که کسب کردند در آنها این حس را به وجود می‌آورد که کوچک و آسیب‌پذیر هستند. وقتی از آنها می‌پرسیم چرا در مورد ترس‌های خود با والدین صحبت نمی‌کنند در پاسخ می‌گویند نمی‌خواهیم بچه به نظر برسیم، نمی‌خواهیم والدین را نگران کنیم.»
این روان‌شناس عنوان می‌کند: «بسیاری از کودکان احساس تنهایی و بی‌پناهی را تجربه می‌کنند. کودکانی که اغلب در خانه تنها هستند اجازه ندارند در غیاب والدین پذیرای دوستان خود باشند. اجازه ندارند به خانه سایر بچه‌ها بروند، حتی اگر آنها هم در خانه تنها باشند. عمدتا حضور در کلاس­‌های  فوق‌برنامه، ساعات ورزش و بازی، برای آنها امکان‌پذیر نیست، چرا که نبود والدین به معنی نبود امکان حمل‌و‌نقل است. در نتیجه مهارت‌های اجتماعی در این کودکان به خوبی رشد نمی‌کند. به‌خاطر حفظ امنیت آنها امکان بیرون رفتن و بازی با دیگران را ندارند و نمی‌توانند یاد بگیرند چگونه با دیگران همراهی کنند. چاقی پیامد دیگر تنها ماندن در خانه است. وقتی کودک باید در خانه بماند و اجازه بیرون رفتن ندارد به این معنی است که امکان دویدن، دوچرخه‌سواری نیز وجود ندارد. سرگرمی کودک خوردن اسنک جلوی تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی می‌شود. او می‌خورد تا اوضاع کسالت بار نباشد، خوردن برای آنها تبدیل به سرگرمی می‌شود راهی برای فراموش‌کردن تنهایی. با اینکه بسیاری از والدین به آنها تذکر می‌دهند وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون و یا حضور در شبکه‌های اجتماعی نکنند با‌این‌وجود طبق گزارش خود کودکان آنها زمان زیادی را صرف خواندن یا انجام تکالیف نمی‌کنند. در عوض یارانه، تلویزیون و تبلت را روشن می‌کنند. هدف آنها از این کار یافتن همراه، کاهش ترس، کاهش کسالت ناشی از بودن با خودشان است.»
محرابی تاکید می‌کند: «برای والدین وضع قوانین کار راحتی است اما وادار کردن کودک به پیروی از این قواعد کار ساده‌ای نیست. والدین ممکن است قواعدی وضع کنند که کسی اجازه آمدن به خانه را نداشته باشد، اما کودکان مراقب هستند والدین متوجه نشوند! قاعده، اول تکالیف بعد تلویزیون، ممکن است تبدیل به رویکرد انجام تکالیف جلوی تلویزیون شود یا اصلا تکلیفی انجام نشود. قانون عدم چت با غریبه‌ها در فضای مجازی بدون وجود یک ناظر تبدیل به حضور کودک در کانال‌هایی می‌شود که نباید حضور داشته باشد. معمولا والدین از خواهر و برادر‌ها درخواست می‌کنند از کودک کوچک­‌تر مراقبت کنند. گاهی اوقات این‌روش موثری است خصوصا زمانی که حداقل ۵ سال اختلاف سنی با همدیگر داشته باشند. وقتی کودک بزرگتر این مسئولیت را قبول می‌کند اثرات مثبتی می‌تواند برای هر دو کودک به‌دنبال داشته باشد. اما اغلب اوقات اختلاف سنی کمی بین کودکان وجود دارد، کودک بزرگتر نسبت به کودک کوچک‌تر اظهار نفرت می‌کند و کودک کوچک‌تر تمایلی برای دادن هیچ نوع اختیاری به کودک بزرگتر ندارد. در نتیجه آنها با همدیگر درگیر شده و یکدیگر را نادیده می‌گیرند.»
«بعضی مواقع والدین بر اساس موقعیت تصمیم می‌گیرند به صورت کنترل شده کودک را در خانه تنها بگذارند آنها صلاح نمی‌دانند کودکشان در یک مهمانی یا محفل خاصی حضور داشته باشد، اینجا در واقع تنهایی کودک هدف والدین نیست بلکه عارضه‌ای است که براساس یک موقعیت شکل می‌گیرد. آنها البته نیم‌نگاهی نیز به استقلال و مدیریت درونی فرزندشان در ساعاتی که در خانه حضور ندارند، دارند.»

 گاهی والدین کودک خود را به صورت رهاشده در خانه تنها می‌گذارند
بابک سعیدی، روان‌شناس با بیان این عبارت می‌گوید: «اگر این شکل از تنهایی همراه با برنامه‌ریزی و به شکل هدفمند و ارائه آموزش‌ باشد قطعا می‌تواند تجربه مفیدی برای کودک و در جهت رشد شاخص‌های شخصیتی او باشد، اما متاسفانه گاهی والدین کودک خود را به صورت رهاشده در خانه تنها می‌گذارند، این شکل از تنهایی می‌تواند آسیب‌های روانی سنگینی به فرزند آنها تحمیل کند. برای ساعات طولانی به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود کودکان را در خانه تنها بگذاریم، طبیعی است کودک ما هنوز به آن پایه از رشد ذهنی و روانی نرسیده که بتواند از خود محافظت کند، او با آزمون و خطا جلو خواهد رفت و ممکن است در این پروسه خطرات و آسیب‌های زیادی را متوجه خود کند. از سویی باید توجه کرد که معمولا کودکان تنها در خانه به بازی‌های تک‌نفره روی می‌آورند و سعی می‌کنند با تماشای تلویزیون و حضور در شبکه‌های اجتماعی اوقات تنهایی‌شان را پر کنند. جذابیت برنامه‌های تلویزیونی و حضور در فضای مجازی در کنار نبود نظارت والدین می‌تواند به کم‌تحرکی کودکان و آسیب‌های جسمی ناشی از آن منجر شود.»
وی درباره پیامدهای روانی تنهایی کودکان در خانه می‌گوید: «وقتی شما کودکتان را برای ساعاتی در خانه تنها می‌گذارید عملا او را به یک فضای یک‌طرفه وارد می‌کنید؛ فضایی که کودک نه می‌تواند با کسی صحبت کند، نه می‌تواند از علایق، خواسته‌ها و کنجکاوی‌‌هایش بگوید و نه از کسی بخواهد به درد‌دل‌های او گوش دهد. کودکان بسیار دوست دارند یافته‌ها، کشف‌ها و نتیجه‌گیری‌هایشان را با والدینشان مطرح کنند، بنابراین پدر و مادری که مجبور شده است کودک خود را برای ساعاتی در خانه تنها بگذارد حداقل بعد از حضور در خانه دقایق و ساعاتی را برای شنیدن حرف‌های کودکشان اختصاص ‌دهد، اگر به فرض پدر کودک برای چند روز به ماموریت رفته و نمی‌تواند در خانه حضور داشته باشد، دقایقی را با استفاده از تلفن به حرف‌های کودکش گوش دهد و با او صحبت کند. واقعا هیچ چیز مهم‌تر از آن نیست که ما به احساسات، فهم و عواطف کودکمان نه به شکل تصنعی و گفتاری بلکه به صورت تجلی در رفتار‌مان اهمیت قائل باشیم.»

 لزوم ارائه آموزش پیش از تنها گذاشتن کودک
سعیدی تنها ماندن کودک یا نوجوان در ساعات شب را به هیچ وجه توصیه نمی‌کند و معتقد است: ساعات شب و سکوت حاکم بر آن زمانی است که کودکان یا نوجوانان وارد دنیای خیالی خود می‌شوند و به شکل ناخودآگاه ممکن است دچار ترس شوند. علاوه بر این کودک یا نوجوان در دوران امتحانات و بیماری نیاز به حمایت و محبت بیشتری از والدین خود دارد و در این هنگام نباید بدون پشتیبانی رها شود. اما اگر ناگزیرید در زمان‌های دیگر برای ساعاتی محدود کودک را در خانه تنها بگذارید حتما باید از پیش با ارتباط کلامی، آموزش‌های لازم را به او بدهید. این آموزش‌ها بویژه درباره وسایل و ابزاری که ممکن است در اثر کنجکاوی کودک به کار گرفته و منجر به آسیب او شود، بسیار حیاتی است.
این روان‌شناس اضافه می‌کند: «نکته کلیدی دیگر این که والدین باید بدانند کودک در یک زمان محدود نمی‌تواند تمام خواسته‌ها و نگرانی‌هایش را پاسخ بدهد، بنابراین اگر والدین به هر دلیل تشخیص می‌دهند که مجبورند در ساعت‌هایی از روز فرزندشان را در خانه تنها بگذارند، به صورت مستمر آموزش‌های لازم را به او بدهند، به او در انجام این آموزش‌ها کمک کنند، نقاط ضعف او را شناسایی و در جهت برطرف کردن آن نقاط برآیند.»

 کودکی که می‌‌ترسد نباید تنها بماند
در ذهنتان تصور کنید که والدین به خاطر حضور در یک مهمانی، جلسه یا به خاطر شرایط کاری‌شان مجبورند کودک خود را برای ساعاتی در خانه تنها بگذارند. آنها زمانی که این خواسته‌شان را با کودک در میان می‌گذارند متوجه می‌شوند کودکشان از تنها ماندن در خانه دچار ترس می‌شود.
سعیدی درباره رفتار والدین در قبال کودکانی که از تنها ماندن در خانه دچار ترس می‌شوند، توضیح می‌دهد: «وقتی کودکی از تنهایی در خانه دچار هراس می‌شود به هیچ عنوان نباید او را مجبور به تنها ماندن در خانه کرد. هر گونه اجباری در این زمینه نه تنها به بهبود ترس کودک منجر نخواهد شد بلکه این‌ واهمه را تشدید خواهد کرد. راه‌حل منطقی و عاقلانه این است که والدین درباره چرایی این ترس از کودک سوال کنند. این پرسش‌‌ نه برای تحقیر و سرزنش کودک بلکه همدلانه و برای یافتن علت ترس او باید باشد. بهتر است در چنین مواقعی والدین کودک او را نزد یک روان‌شناس ببرند.»

 وقتی تنهایی، ‌مسئولیت‌آفرین است
هرازگاهی دوروبرمان به والدین و استدلال مشابه آنها مبنی بر رابطه مستقیم میان «مسئولیت‌پذیری» و «تنهایی کودک در خانه» بر می‌خوریم. برخی از والدین گمان می‌کنند با تنها ماندن کودک در خانه او به‌تدریج مسئولیت‌پذیر خواهد شد، اما این استدلال چقدر درست است؟ روان‌شناسان معتقدند بسنده کردن صرف به تنهایی کودک در خانه و گره‌زدن مستقیم آن به مسئولیت‌پذیری او، چندان نمی‌تواند درست باشد، مگر این‌که پدر و مادر پیش از ترک خانه مسئولیت مشخصی را از کودک خواسته و بعد از مراجعت برآورد کرده باشند که آیا کودک از عهده انجام مسئولیت برآمده است یا خیر. باید دقت شود که واگذاری مسئولیت به کودک علاوه بر آن که باید متناسب با ظرفیت‌های ذهنی و جسمی او باشد، فاقد آثار سوء جسمی و روانی برای او باشد. اگر این شرط‌ها رعایت شود نه تنها می‌تواند به ارتقای سلامت ذهنی و روانی کودک کمک کند بلکه تمرین خوبی از مسئولیت‌پذیری و استقلال برای سال‌های بعد (تحصیل در دانشگاه،‌دوران سربازی و…) است.

 صدمات جسمی و روانی در کمین کودک تنها
دکتر الهام شیرازی، مولف «تنها در خانه» درباره تنها گذاشتن کودکان در خانه معتقد است: مطابق با تحقیقات، تنها گذاشتن کودکان در خانه امری نیست که بشود آن را به والدین توصیه کرد. درواقع این آخرین راه‌حلی است که والدین مجبور می‌شوند، برای حل مشکل شان از آن استفاده کنند. اما اگر والدین هیچ فرد مناسبی برای نگهداری از کودکشان پیدا نکنند و این امکان نیز برایشان وجود نداشته باشد که او را به مهد کودک بفرستند و مجبور شوند به عنوان آخرین راه فرزندشان را در خانه تنها بگذارند آن هم فقط برای چند ساعت، باید به دو موضوع مهم ایمنی جسمی و روانی فرزندشان دقت کنند.

این فوق تخصص روانپزشک کودک و نوجوان با بیان این که وقتی قصد دارید کودکی را در خانه تنها بگذارید حتما باید به این نکته توجه کنید که او توانایی مراقبت از سلامت جسمی خود را داشته باشد، تصریح می‌کند: «کودکانی که در خانه تنها می‌مانند بیش از هر خطر دیگری در معرض صدمه‌های جسمی اتفاقی و غیرعمدی هستند، حتی در کشورهای پیشرفته نیز این‌گونه صدمه‌ها به تنهایی و بیش از مجموع تمام عوامل دیگر باعث آسیب‌دیدگی یا حتی مرگ کودکان می‌شود. توانایی کودکان در اجتناب کردن از خطرها کمتر از بزرگسالان است. برای مثال مهارت آنها برای فرار از آتش کمتر است یا خطرناک بودن سیم برق بدون پوشش را نمی‌فهمند. اطلاعات و مهارت کودکان در مورد این که اگر دچار خطر شدند چگونه از آسیب‌های آن بکاهند، کافی نیست. این در حالی است که خیلی از والدین فکر می‌کنند با قفل کردن در خانه و مانع شدن از خروج کودکان می‌توانند ایمنی آنها را تامین کنند. متاسفانه این رفتارها با جلوگیری از ورزش و شرکت کودک در بازی‌های پرتحرک و دیگر فعالیت‌های اجتماعی به کاهش اعتماد به نفس، افت کیفیت‌های جسمی و کاهش مهارت‌های اجتماعی او منجر می‌شود، از طرف دیگر قفل کردن در خانه روی کودکان ممکن است خطراتی برای آنها ایجاد کند. به عنوان مثال اگر خانه آتش بگیرد کودک هیچ راه فراری ندارد یا اگر کودک آسیبی ببیند امکان دارد نتواند از کسی کمک بگیرد.از باورهای شایع و اشتباه خانواده‌ها این است که تصور می‌کنند یک آموزش کوتاه توسط والدین به علاوه آموزش سالانه پلیس و آتش‌نشانی در مدرسه، کودکان را به حد کفایت برای مراقبت از خود آماده می‌کند، در حالی که این آموزش‌ها کافی نیست. برخلاف باور عموم مردم، اغلب کودکان آمادگی کافی برای مراقبت از خود ندارند. از طرف دیگر والدین به اشتباه توانمندی کودکشان را برای مدیریت مسائل روزمره بیش از آنچه که هست، تخمین می‌زنند. آنها مهارت‌های عملی کودک را مستقیما ارزیابی نمی‌کنند. مثلا به کودک نمی‌گویند: به من نشان بده چه کار می‌کنی اگر پرده خانه آتش گرفت؟ اگر دست برادر کوچکترت برید؟ اگر غریبه‌ای در زد و خواست وارد خانه شود؟ و…»

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *