در دوران سلطهی سرویسهای استریم، سریالهای تلویزیونی ترسناک محبوبتر از همیشه شدهاند؛ بهویژه که در سالهای اخیر، با انفجار تولید این نوع سریالها، چه خوب و چه بد، روبرو بودهایم. بیشتر این آثار در کشورهایی مثل آمریکا، بریتانیا و کانادا ساخته میشوند و مخاطبان انگلیسیزبان را هدف قرار میدهند (هرچند به لطف دوبله، همه میتوانند از آنها لذت ببرند).
با این حال، اگر چیزی در سراسر جهان مشترک باشد، آن سرگرمی باکیفیت است. یک سریال خوب، در هر نقطهای از جهان که ساخته شود، خوب است. در این میان، شبکههای غیرانگلیسیزبان در کشورهای مختلف نیز دست به تولید سریالهای ترسناک زدهاند؛ گاهی موفق، گاهی متوسط. اما گاهگاهی، آنها شاهکار خلق کردهاند. در ادامه، با بهترین سریالهای ترسناک بینالمللی تمام دورانها آشنا میشویم.
۱۰. Detention (بازداشت) – ۲۰۲۰

هشت ساعت بقا در مدرسهای تسخیرشده به دست ارواح؛ «Detention» شما را در سکوت راهروها به ترس خالص نزدیک میکند
«بازداشت» یک سریال ترسناک تایوانی است که بر اساس یک بازی ویدیویی ترسناک با همین نام ساخته شده. این البته اولین اقتباس از بازی نیست — چند سال قبل فیلمی هم از آن ساخته شد — اما سریال در مقایسه با فیلم شناختهشدهتر و محبوبتر است، هرچند کیفیت هر دو تقریباً در یک حد است.
در این سریال، مثل بازی، با گروهی از دانشآموزان دبیرستانی روبهرو هستیم که بعد از پایان کلاسها، در مدرسه گیر میافتند. خب، تا اینجای کار مشکلی نیست… اگر مدرسهشان تسخیر نشده بود! بله، در دل تاریکی راهروها و سکوت اتاقها، ارواحی سرگردان پرسه میزنند و قرار نیست بگذارند کسی بهراحتی از این کابوس فرار کند.
«بازداشت» شاید شاهکار هنری نباشد، اما نمرههایی فراتر از متوسط گرفت و منتقدان هم با آن مهربان بودند. اگر دلتان یک قصهی کلاسیک از ارواح مدرسهای میخواهد، یا طرفدار قدیمی بازی اصلی هستید، این سریال کاملاً ارزش دیدن دارد. هم فضای ترس و تنهایی بازی را به خوبی منتقل میکند و هم با وفاداری به منبع اصلی، تجربهای کمنقص از یک مدرسهی تسخیرشده به شما هدیه میدهد.
«بازداشت» نمونهای موفق از آن دسته سریالهاییست که ثابت میکنند بازیهای ویدیویی هم میتوانند الهامبخش آثار تلویزیونی قابل قبول باشند. ترکیب فضای خفقانآور مدرسه با حضور ارواح و گرههای روانی نوجوانانه، به سریال حالوهوایی خاص داده که بیننده را به یاد ترسهای ناشناخته دوران دبیرستان میاندازد. سریال با اینکه به دنبال نوآوریهای چشمگیر نیست، اما درست در همان مسیری قدم میزند که باید: وفادار به بازی، جذاب در روایت، و مؤثر در ایجاد ترس. اگر به دنبال یک سریال ترسناک جمعوجور هستید که هم سرگرمکننده باشد و هم کمی شما را از دنیای واقعی جدا کند، «بازداشت» گزینهای ترسناک و خوشساخت است.
۹. Sweet Home (خانه شیرین) – ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴

وقتی آخرالزمان آپارتمانی آغاز میشود، بازماندهها در گرین هوم روایتگر یک نبرد وحشتناک برای زندهماندناند
کره جنوبی در سالهای اخیر حسابی در ژانر ترسناک درخشیده و یکی از نمونههای پررنگ این موفقیت، سریال «خانه شیرین» است. البته این سریال بهترین اثر ترسناک کرهای نیست، ولی انصافاً یکی از سرگرمکنندهترینهایشان است.
داستان در سه فصل روایت میشود و دربارهی پسری جوان است که پس از مرگ تمام اعضای خانوادهاش، به آپارتمانی فرسوده و عجیب به نام «گرین هوم» نقل مکان میکند. اما زندگیاش قرار نیست به این سادگیها باشد، چون اتفاقات ماورایی یکییکی از راه میرسند و او و همسایههایش را وادار میکنند برای بقا، دستبهدست هم بدهند و در برابر کابوسها ایستادگی کنند.
«خانه شیرین» بیشتر از طرف منتقدان تحسین شد تا تماشاگران، اما بین عموم مخاطبان هم محبوبیت خوبی داشت. داستانهای اصلی و فرعی زیادی در این سریال رخ میدهد که روایت را پیچیده و پرکشش میکند و اجازه نمیدهد بیننده حتی لحظهای حوصلهاش سر برود. این سریال یکی از موفقترین آثار ترسناک سالهای اخیر بهحساب میآید و گواهیست بر مهارت بالای صنعت تلویزیون کره در ساختن داستانهایی که هم ترسناکاند، هم هیجانانگیز، و هم سرشار از احساس.
«خانه شیرین» ترکیبی است هوشمندانه از وحشت، اکشن و درام روانشناختی. سریال بهجای تکرار فرمولهای قدیمی، با خلق هیولاهایی استعاری که بازتابی از درون انسانها هستند، ترس را از فضای بیرونی به لایههای درونی شخصیتها میبرد. همزمان با نمایش مبارزات فیزیکی در ساختمان تسخیرشده، مخاطب شاهد مبارزهی قهرمانان با زخمهای روحیشان است. این ترکیب از درونمایههای فلسفی و لحظات هیجانانگیز، «خانه شیرین» را به اثری متفاوت در میان سریالهای ترسناک آسیایی تبدیل میکند. در نهایت، سریال چیزی فراتر از بقا در برابر هیولاهاست؛ داستانی است دربارهی انسانهایی که در دل تاریکی، هنوز به نور و همدلی پناه میبرند.
۸. Ares (آرس) – ۲۰۲۰

خانهی فرقههای دانشجویی همهچیز را به بازی میگیرد
«آرس» افتخار این را دارد که نخستین سریال اورجینال هلندی نتفلیکس باشد. داستان در شهر آمستردام جریان دارد، جایی که یک دانشجوی جوان دانشگاه، به باشگاهی به نام آرس دعوت میشود؛ باشگاهی که در ابتدا مثل هر انجمن دانشجویی دیگری بهنظر میرسد. اما خیلی زود، او متوجه میشود که این باشگاه چیزی شبیه یک انجمن مخفی است، پر از مناسک عجیب و رفتارهای رازآلود.
با ورود او به آرس، اتفاقات ماورایی آغاز میشوند و پردهها یکییکی کنار میروند تا ماهیت واقعی این گروه و نیتهای پنهان آن آشکار شود.
این مینیسریال هشتقسمتی نقدهای مثبتی دریافت کرد، البته نه در حد آثار انقلابی یا ماندگار. با این حال، اگر به داستانهایی دربارهی فرقهها، رازهای تاریک و توطئههای کشفنشده علاقهمند هستید، «آرس» قطعاً گزینهای مناسب است. در کنار عناصر فراطبیعی، مقدار قابلتوجهی درام نیز در دل داستان تنیده شده تا ریتم روایت حفظ شود. با اینکه طرح کلی داستان خیلی تازه نیست، اجرای خوب آن و فضاسازی خاص هلندی باعث شده این سریال کمتر دیدهشده، ارزش تماشا داشته باشد.
«آرس» را میتوان ورود آرام اما تأملبرانگیز هلند به دنیای سریالهای ترسناک بینالمللی دانست. آنچه این سریال را از آثار مشابه جدا میکند، ترکیب فضای دانشگاهی با ترسهای پنهان در دل مناسک قدرت و جاهطلبی است. شخصیت اصلی مثل بسیاری از جوانها با امید و آرزو وارد محیطی جدید میشود، اما خیلی زود درمییابد که چیزی شوم در حال رخ دادن است و او وسط میدان آن قرار دارد.
از نظر سبک بصری، با سریالی مینیمال اما شیک طرفیم؛ با فضایی سرد، تاریک و سنگین که به خوبی احساس ناامنی و بیاعتمادی را منتقل میکند. اگرچه «آرس» ممکن است در داستانگویی بهاندازهی برخی آثار کرهای یا اسپانیایی پیچیده نباشد، اما شجاعانه به سراغ مضامینی میرود که کمتر در آثار اروپایی دیده میشود: فساد در نهادهای نخبگان، فریب قدرت، و قیمت انسانیت. این سریال برای مخاطبانی که از ژانر ترسناک، چیزی فراتر از ترس لحظهای میخواهند، یک تجربه خاص و ارزشمند است. آن را از دست ندهید.
۷. All of Us Are Dead (همه ما مردهایم) – از ۲۰۲۲ تاکنون

در جستوجوی وطن، آنها زمین مدرسه را به میدان نبرد زامبیها تبدیل میکنند
«همه ما مردهایم» در سالهای اخیر حسابی بین تماشاگران سریالدوست سر و صدا به پا کرده است. این سریال ترسناک کرهای در شهر خیالی هیوسان جریان دارد، جایی که یک معلم دبیرستانی آزمایشی علمی روی یک ویروس انجام میدهد؛ آزمایشی که خیلی زود از کنترل خارج میشود و ویروس را در مدرسه پخش میکند. نتیجه؟ شیوع زامبی در دل دبیرستان که بهتدریج تمام شهر را درگیر میکند.
این سریال که بر اساس یک وبتون معروف با همین نام ساخته شده، فقط یک داستان زامبی معمولی نیست. چون بیشتر شخصیتهای اصلی نوجوان هستند، داستان هم در کنار ترس و بقا، به مسائلی مثل بحران هویت، دوستی، عشقهای دوران بلوغ و دردسرهای بزرگ شدن میپردازد. در دنیایی که سریالهای زامبی اغلب شبیه به هم هستند، «همه ما مردهایم» با ترکیب وحشت و بلوغ، راه خودش را پیدا کرده و به اثری متفاوت تبدیل شده است.
«همه ما مردهایم» همانقدر که یک داستان بقا در دل آخرالزمان است، یک روایت صادقانه از نوجوانانیست که هنوز بلد نیستند با ترسهای عادی زندگی کنار بیایند، چه برسد به زامبیها. قدرت این سریال در تضادهایش است: در یک طرف، خشونت و مرگ، و در طرف دیگر، دوستی و حسرتهای سادهی دوران دبیرستان. شخصیتها در حین فرار از خطر، با خودشان، روابطشان و تصمیمهای سختی که باید بگیرند، روبهرو میشوند.
سریال از نظر بصری و تنشسازی فوقالعاده عمل میکند، با تدوینی نفسگیر و موقعیتهایی که هم دلخراشاند و هم انسانی. در حالی که بسیاری از آثار زامبیمحور به کلیشههای تکراری بسنده میکنند، «همه ما مردهایم» نشان میدهد که حتی در دل ژانری که بارها و بارها روایت شده، هنوز میشود چیزی نو ساخت، بهشرطی که داستان از دل زندگی واقعی بیرون بیاید. این سریال نهتنها در میان آثار کرهای بلکه در سطح جهانی، یکی از برجستهترین سریالهای زامبیمحور اخیر است.
۶. Ju-On: Origins (جو-آن: ریشهها) – ۲۰۲۰

پیشدرآمد نفرینترین خانهی ژاپن
کمتر کسی هست که نام فیلم ترسناک ژاپنی «جو-آن: نفرین» (Ju-On: The Grudge) را نشنیده باشد. داستان این فیلم دربارهی نفرینی است که از دل خشونت خانگی و رنجهای حلنشده شکل میگیرد و بر خانهای خاص سایه میاندازد؛ خانهای که هرکسی واردش شود، دیگر راه گریزی از سرنوشت شوم خود ندارد. این اثر مشهور چندین بار توسط هالیوود بازسازی شد، اما هیچکدام به پای نسخهی اصلی ژاپنی نرسیدند. ارواح آیکونیک فیلم آنقدر تأثیرگذار بودند که به نماد ترس قرن بیستویکم تبدیل شدند.
و اینجاست که سریال «جو-آن: ریشهها» وارد میشود؛ اثری از یک استودیوی ژاپنی که بهعنوان مینیسریالی اورجینال برای نتفلیکس ساخته شد. همانطور که از نامش پیداست، این سریال پیشدرآمدی برای فیلم اصلی است و به سراغ ریشههای آن نفرین میرود؛ اینکه چه اتفاقاتی باعث شدند خانه مورد نظر تبدیل به کانونی از وحشت شود. اشتباه نکنید، این مینیسریال از نظر ترس چیزی کم از نسخهی سینمایی ندارد. شاید از نظر اجرا به پختگی فیلم نرسیده باشد، اما در مقایسه با بازسازیهای هالیوودی، یک سر و گردن بالاتر است و همچنان میتواند شما را حسابی بترساند.
«جو-آن: ریشهها» بهجای تکرار صرف عناصر آشنا، میخواهد بیننده را به عمق تاریکی ببرد؛ جایی که نفرین نه فقط یک پدیدهی ماورایی، بلکه نتیجهی خشونت، سرکوب و رنج انسانی است. این سریال، مثل نسخهی اصلی، ترس را از فریادهای بلند یا جامپاسکرهای کلیشهای نمیگیرد؛ بلکه با سکوت، تصویرهای تلخ و فضای سرد، آرامآرام وارد ذهن شما میشود و همانجا میماند.
هرچند روایت آن ممکن است برای برخی کند یا پراکنده به نظر برسد، اما اگر دنبال ترسی هستید که واقعاً شما را تکان بدهد و نه فقط بترساند، «جو-آن: ریشهها» انتخاب بسیار خوبیست. این سریال نشان میدهد که ترسناک بودن فقط به هیولا یا زامبی محدود نمیشود؛ گاهی خود آدمها، خاطراتشان، و خانههایی که صداها را در خود حبس میکنند، کافیاند برای ساختن یک کابوس فراموشنشدنی.
۵. Black Spot (نقطه سیاه) – ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹

در جنگلی که سکوت میکشد، شهر به طعمهی قاتلی نامرئی یا نیروی ناشناختهای بدل میشود
سریال «نقطه سیاه» در شهر خیالی ویلفرانش میگذرد؛ روستایی دورافتاده در دل کوهستان، احاطهشده با ۵۰ هزار هکتار جنگل برگریز و رازآلود. همهچیز در ظاهر آرام و ساکت بهنظر میرسد، اما وقتی نرخ قتل ناگهان بهشدت بالا میرود، پلیس محلی مجبور میشود تمام توان خود را برای پیگیری پروندهها به کار بگیرد. مردم یکییکی ناپدید میشوند یا جنازهشان در دل جنگل پیدا میشود، بیهیچ سرنخ واضحی. حالا پلیس باید بفهمد چه کسی یا شاید چه چیزی پشت این وحشت نهفته است.
این سریال ترکیبی از درام جنایی و ترسناک است و عمداً بیشتر از یک تریلر معمولی شما را آشفته و نگران میکند. هدفش فقط اضطراب نیست، بلکه میخواهد با مجموعهای از قتلهای بیرحمانه و بیدلیل، مخاطب را واقعاً وحشتزده کند. شاید ترسناکترین عنصر آن، همان حس عمیق انزوا و دورافتادگیست؛ یک عنصر همیشگی در زیرژانرهای ترسناک که اینجا به اوج خود میرسد. «نقطه سیاه» سریالی کمتر شناختهشده اما بسیار ارزشمند است، بهخصوص برای کسانی که عاشق ترکیب جنایت و وحشت هستند.
«نقطه سیاه» با فضایی وهمآلود و جنگلی خفقانآور، موفق میشود در همان لحظات ابتدایی حس ناامنی و دلهره را به جان بیننده تزریق کند. داستانی که با یک جنایت شروع میشود، خیلی زود وارد مرزهای تاریک و ناشناختهی ترسناک میشود، جایی که قانون کاراییاش را از دست میدهد و طبیعت چهرهای تهدیدآمیز پیدا میکند.
سریال از آن دسته آثاریست که کمکم به زیر پوست شما نفوذ میکند؛ با فضاسازی بینقص، شخصیتهایی خاکستری و رازهایی که در تاریکی جنگل پنهان ماندهاند. «نقطه سیاه» با آنکه هیاهوی زیادی ندارد، اما اثریست که بهحق باید بیشتر دیده شود. اگر به دنبال سریالی هستید که هم جنبهی جنایی داشته باشد، هم شما را واقعاً بترساند، این اثر فرانسوی دقیقاً همان چیزیست که باید به فهرستتان اضافه کنید.
۴. Diablero (شکارچی دیو) – ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰

یک کشیش، یک شکارچی دیو و یک زن مسخشده، دست در دست هم میدهند تا دیوهای مکزیکی را شکار کنند
عاشقان سریالهایی مثل Supernatural و Buffy the Vampire Slayer، این یکی دقیقاً برای شماست! «دیابلرو» در اصل یک سریال ترسناک است، اما اکشن، عاشقانه و درام هم بهشکل چشمگیری در آن حضور دارند؛ دقیقاً مثل برخی از معروفترین سریالهای ترسناک آمریکایی.
داستان با کشیشی محلی شروع میشود که در شهری گرفتار زندگی میکند؛ شهری که تحت هجوم پیدرپی نیروهای شیطانی و جنزدگی قرار دارد. وقتی همهچیز از کنترل او خارج میشود، بهسراغ تنها کسی میرود که شاید بتواند کمکش کند: «دیابلرو» (با بازی هوراسیو گارسیا روخاس)، شکارچی محلی شیاطین.
دیابلرو همراه با خواهر خبرهاش، کشیشی در بحران و زنی که خودش درگیر یک شیطان است، تیمی عجیب اما مصمم را تشکیل میدهند تا شهرشان را از شر این شیاطین نجات دهند. با اینکه «دیابلرو» هنوز آنطور که باید معروف نشده، اما کاملاً لیاقت دیدهشدن را دارد؛ چون شباهتهای زیادی با برخی از محبوبترین سریالهای آمریکایی دارد و با استقبال پرشوری از سوی مخاطبان روبهرو شد. با دو فصل موفق و نقدهای مثبت، اگر تا حالا سراغش نرفتهاید، الان وقت مناسبی است برای تماشای این شیاطین پرهیجان!
«دیابلرو» از آن دست سریالهاییست که با ترکیب ماوراءالطبیعه و اکشنمحور، مخاطب را در همان قسمتهای اول درگیر خودش میکند. برخلاف بسیاری از آثار ترسناک که بر فضای وهم و وحشت روانی تکیه دارند، این سریال بیشتر بهدنبال مبارزهی عملی با تاریکی است؛ یک مبارزه پرهیاهو، پرهیجان و گاهی هم خندهدار. نقطه قوت اصلی آن، شخصیتهاییست که هرکدام با نقصها و گذشتههای پیچیده خودشان، بخشی از یک تیم ناجور اما دوستداشتنی را میسازند.
از نظر فضاسازی، «دیابلرو» حالوهوای خاصی دارد که از فرهنگ و افسانههای مکزیکی الهام گرفته، و این موضوع آن را از آثار غربی متمایز میکند. در عین حال، همان حس آشنای نبرد خیر و شر را حفظ کرده است. اگر دوست دارید سریالی ببینید که هم جنگیری در آن باشد، هم اکشن، هم لحظات احساسی و کمی طنز، «دیابلرو» یک انتخاب عالی و خوشساخت است که احتمالاً بعد از چند قسمت، شما را هم به طرفدار خودش تبدیل میکند.
۳. (۳۰ سکه) – ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳

سکه شیطانی، رازهای کلیسا و کابوسهایی که فراتر از باورند
سریال «۳۰ سکه» خوششانس بود که توانست دو فصل پخش کند و به پایان برسد؛ اتفاقی که برای سریالهای ترسناک زیاد رخ نمیدهد، حتی اگر کیفیت خوبی داشته باشند. داستان در یک شهر کوچک به نام پدراثا جریان دارد که ناگهان زیر سایهای شوم و ماورایی قرار میگیرد و حوادث عجیبی در اطراف روستا رخ میدهد. کشیش محلی و شهردار حدس میزنند که این اتفاقات شاید به سکهای که کشیش دارد مربوط باشد، سکهای که مشخص میشود همان یکی از سی سکهای است که یهودا برای خیانت به عیسی دریافت کرده بود.
«۳۰ سکه» به راحتی یکی از بزرگترین سریالهای ترسناک ساختهشده است. این موفقیت به دلیل ترکیب یک داستان خلاقانه و جذاب، حس رمز و راز، و تصاویر ترسناک و دلهرهآور است. منتقدان از نحوه ترکیب بینقص وحشت و ماجراجویی در داستانی درباره شکار گنجی از جهنم استقبال کردند. اگر از طرفداران فیلمها و سریالهای ماجراجویی و ترسناک هستید، این سریال انتخابی عالی برای شماست چون هر دو عنصر را به خوبی دارد.
نکته قابل توجه در مورد این سریال آن است که با وجود داستانی بهشدت محلی و ریشهدار در فرهنگ مذهبی اسپانیا، توانسته مخاطبانی جهانی پیدا کند. منتقدان نیز از آن استقبال کردند و بهویژه به فضاسازی بینقص، طراحی صحنههای ترسناک، و خلاقیت در روایت داستان اشاره کردهاند. اگر تا امروز سراغ این سریال نرفتهاید و به دنبال اثری متفاوت در ژانر وحشت میگردید که فراتر از کلیشههای همیشگی برود، «۳۰ سکه» همان انتخابی است که باید به آن فرصت بدهید.
۲. Marianne (ماریان) – ۲۰۱۹

وقتی یک نویسنده با داعیه داستانسازی روبهروی جنگیر داستانش قرار میگیرد
سریال «ماریان» که در نتفلیکس منتشر شد، با استقبال بسیار خوبی روبرو شد اما به شکلی غیرقابلتوضیح پس از فقط یک فصل لغو شد که این اتفاق باعث ناراحتی طرفداران ژانر ترسناک شد. این سریال هشت قسمتی داستان اما (با بازی ویکتور دو بوا) را دنبال میکند که شاهد مرگ دوست دوران کودکیاش است. این حادثه تلخ باعث میشود او سالها شهرش را ترک کند و فقط زمانی به خانه بازگردد که فکر میکند زخمهای روحیاش التیام یافتهاند. اما با بازگشت، وقتی به دنبال دلیل مرگ دوستش میگردد، متوجه میشود که ممکن است جادوگری پشت این ماجرا باشد.
«ماریان» سریالی فوقالعاده است که به موضوعات ماورایی و جادوی سیاه میپردازد و نمرات بسیار بالایی در سایتهای نقد دارد. موفقیت این سریال در نتفلیکس چشمگیر بود، بنابراین لغو ناگهانیاش سوالبرانگیز است. سریال واقعاً ترسناک است، با تصاویر بسیار آزاردهنده و قصهای جذاب که در دل یک روستا و در سایهی توطئهای رمزآلود اتفاق میافتد؛ اثری که هیچ علاقهمند به ژانر وحشت نباید آن را از دست بدهد.
«ماریان» نمونهای از سریالهای ترسناک اروپاییست که با ترکیبی از ترس روانی و جادوی سیاه، فضایی سنگین و وهمآلود خلق میکند. سریال توانسته مخاطب را نه فقط با صحنههای ترسناک، بلکه با داستانی پر از رمز و راز و توطئه در دل طبیعت روستایی جذب کند. در کنار بازیهای قوی و فضاپردازی بینظیر، حس ناامنی و کنجکاوی بیننده به بهترین شکل حفظ شده است. لغو ناگهانی این سریال باعث شد که بسیاری از مخاطبان و منتقدان احساس کنند پتانسیلهای زیادی نادیده گرفته شده است. اگر دنبال سریالی هستید که ترس را با داستانی پیچیده و تاریک همراه کند، «ماریان» انتخابی بینظیر است.
۱. Kingdom (کینگدام) – ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱

در امپراتوری جوسئون، زامبیهای سیاسی و خیانتهای سلطنتی، آیندهی تاجوتخت را به میدان مرگ تبدیل میکنند
سریال دیگر کرهای، «کینگدام»، در پایان دوران قرون وسطی و در سرزمین جوسئون جریان دارد؛ قلمرویی که زمانی کل شبهجزیره کره را دربرمیگرفت. داستان تخیلی این سریال حول خاندان ظالم هایوون چو میچرخد که دخترشان به تازگی با پادشاه ازدواج کرده و باردار است. پیش از تولد ولیعهد، پادشاه به بیماری آبله مرغان مبتلا و فوت میکند، موضوعی که برای خاندان هائِوون چو نگرانی ایجاد میکند، چون پادشاه از ازدواج قبلی خود یک فرزند بزرگسال دارد که در صف جانشینی قرار دارد. برای اینکه پادشاه تا زمان تولد فرزندش زنده بماند، این خاندان به دنبال گیاه افسانهای حیات میگردند، اما به طور تصادفی انبوهی از زامبیها را آزاد میکنند.
اگر طرفدار سریالهای فانتزی-وحشت، درام تاریخی و تریلرهای سیاسی با چاشنی زامبی هستید، «کینگدام» بینظیر است. داستان پرپیچوخم این سریال پر از شخصیتهای دوستداشتنی است و در تمام ۱۳ قسمت هیجانانگیز باقی میماند. زامبیها هم کاملاً متفاوت و منحصر به فردند و رفتارشان با زامبیهای معمول فرق دارد. این سریال اورجینال نتفلیکس یک شاهکار مدرن و پدیدهای زیرزمینی است که بهراستی بهترین سریال ترسناک بینالمللی محسوب میشود.
«کینگدام» با ترکیب بینقص تاریخ، سیاست و وحشت، داستانی کاملاً تازه در ژانر زامبی ارائه میدهد که به هیچ وجه شبیه آثار مشابه نیست. روایت سریال از یک بحران سیاسی شروع میشود و بهتدریج به جنگی برای بقا تبدیل میشود که در آن هر تصمیم میتواند مرگبار باشد. زامبیهای این سریال فراتر از موجودات کند و بیهوش معمولاند؛ آنها خطرناک، سریع و هوشمندانه عمل میکنند، که باعث افزایش تنش و وحشت در داستان میشود. علاوه بر این، شخصیتها پیچیدگیهای خاص خود را دارند و روابطشان به خوبی پیش میرود، به طوری که بیننده نه تنها برای بقا بلکه برای سرنوشت آنها نیز نگران میشود. «کینگدام» یک نمونه بینظیر از چگونگی نوآوری در ژانر وحشت است که هم فرهنگ بومی و هم جذابیت جهانی را بهخوبی به هم میآمیزد.
سریال ترسناک محبوب شما کدام است؟
دنیای سریالهای ترسناک امروز فراتر از مرزهای هالیوود رفته و از هر گوشهی جهان، آثار خارقالعادهای به زبانهای مختلف خلق میشوند که هر کدام دنیایی تازه و هیجانانگیز از وحشت و رمز و راز را پیش چشم ما میگذارند. از زامبیهای سیاسی-تاریخی «کینگدام» کره جنوبی گرفته تا نفرینهای باستانی و سکههای شیطانی «۳۰ سکه» اسپانیا، هر سریال، تجربهای متفاوت و نفسگیر ارائه میکند. سریالهایی که نه تنها شما را با صحنههای ترسناک و دلهرهآور میترسانند، بلکه قصههایی عمیق، شخصیتهایی باورپذیر و فضاسازیهای هنرمندانه دارند.
اگر به دنبال هیجانی واقعی، داستانی پرکشش و ترسی فراتر از کلیشهها هستید، این مجموعه از بهترین سریالهای ترسناک بینالمللی دقیقاً همان چیزی است که باید سراغش بروید. در هر کدام از این آثار، ترس با فرهنگ محلی و داستانهای خاص ترکیب شده و حال و هوایی تازه به ژانر وحشت بخشیده است. چه طرفدار زامبیهای هوشمند و سیاستمحور باشید، چه دنبال داستانهایی درباره جادو و نفرین یا جنگیری و کابوسهای روانی، این سریالها شما را تا آخرین دقیقه پای صفحه میخکوب میکنند.
پس اگر آمادهاید که ترس را نه فقط ببینید، بلکه حس کنید، همین حالا یکی از این سریالها را انتخاب کنید و قدم به دنیایی از تاریکی، وحشت و هیجان بگذارید که هرگز فراموش نخواهید کرد.
منبع: Collider
سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی
source