در گفتوگو با آنا بررسی شد

کارشناس مسائل منطقه و بینالملل میگوید اقدام رژیم صهیونیستی در حمله به هیأت دولت یمن یک نوع تغییر سطح درگیری است و آنچه این این روزها در یمن اتفاق میافتد در راستای تعریف جدید ارتش اسرائیل از عملیات نظامی است؛ تحولی که از طوفانالاقصی آغاز شد و استفاده گسترده از مهارتهای سایبری و هوش مصنوعی در میدان جنگ و شناسایی و ترور افراد با استفاده از فناوریهای نوین را شامل میشود.
به گزارش خبرگزاری آنا، سرگذشت مرموز و کثیف موساد به عنوان بدنامترین سرویس اطاعاتی رژیم صهیونیستی با نام و یاد جلاد و جنایتکاری به نام «رافی ایتان» گره خورده است؛ فردی که به دلیل اعتماد بنیانگذاران موساد به وی در مأموریتهای خطیر و حساسی همچون انتقال «آدولف آیشمن» (رئیس سابق گشتاپو) به اراضی فلسطین اشغالی نقشی کلیدی داشت. اما آنچه در سرگذشت پر از جنایت ایتان از چشم پژوهشگران تاریخ منحوس رژیم صهیونیستی مغفول مانده است، نقش تعیینکننده وی در اداره سازمان فوقسری «لعام» (واحدی ویژه در درون وزارت جنگ اسرائیل) بود که وظیفه دستیابی به فناوریهای نوین در اقصی نقاط جهان را بر عهده داشت؛ کاری که باید به هر قیمتی توسط این جنایتکار مشهور صهیونیست به سرانجام میرسید.پس از چندی نام ایتان و واحد لعام با پروژه بسیار سری بمب اتمی اسرائیل و نام «جاناتان پولارد» جاسوس برجسته یهودی- آمریکایی گره خورد. اما صهیونیستها باز هم روی تلاش برای سرقت انواع فناوری از کشورهای مختلف جهان مُصر بودند.
اکنون با تغییر وزنه سیاسی منطقه به نفع مقاومت متأثر از پیروزی گفتمان انقلاب اسلامی در کشورهایی همچون یمن، لبنان و عراق شاهد پیشبرد نقشه شوم صهیونیستها در کشتزار سلاحهای ویرانگر و مدرن اسرائیلی هستیم چراکه این رژیم نامشروع در برهه کنونی با جاسوسی از رقبا و حریفان خود در عرصه سیاسی-نظامی از دانش و فناوریهای نوین حربهای خونریز و ضدبشری ساخته که تازهترین نمونه آن را در جریان تحولات اخیر یمن شاهد بودیم. برای درک این روند ضدانسانی در ادامه به گفتوگو با «حسین رویوران» کارشناس مسائل غرب آسیا و فلسطین اشغالی پرداختهایم.
آنا: علل اصلی اتخاذ راهبرد ترور سران توسط موساد و رژیم صهیونیستی در قبال جنبش انصارلله چیست؟
ببینید اقدام رژیم صهیونیستی در حمله به هیأت دولت و شهادت نخستوزیر و چند وزیر یمنی یک نوع تغییر سطح درگیری بین رژیمصهیونیستی و انصارالله یمن محسوب میشود. یعنی تا الان حملات رژیم صهیونیستی به مراکز اقتصادی یمن و نقاطی همچون بندر الحدیده، نیروگاه برق یمن و اسکلههای این کشور صورت میگرفت و افراد را هدف قرار نمیداد، اما با این کاری که انجام شد درگیری ارتقای سطح پیدا کرده و شامل حمله به مسئولین یمنی نیز میشود؛ بنابراین قطعاً انصارالله برای پاسخ به رژیمصهیونیستی ناگزیر است که برای ایجاد نوعی توازن در معادله رویارویی، ارتقای سطح درگیری را در نظر بگیرد.
در این زمینه تقریباً میتوان گفت که رژیمصهیونیستی بعد از عملیات طوفان الاقصی، واحدهای نظامی زیادی مثل ۸۲۰۰، ۹۹۰۰، ۵۱۰۱، ۶۶۹، ۶۴۳، ۴۱۴ ایجاد کرد که همه واحدهای جدیدی در ارتش هستند و شاید در تعریف کلاسیک جزو نیروهای سهگانه ارتش محسوب نشوند بلکه تقریباً در تمام واحدهای ارتش حضور دارند. مثلاً واحد ۸۲۰۰ که یک مقدار در ترور افراد هم نقش دارد هم در نیروی هوایی و هم در نیروی زمینی ارتش حضور دارد. برخی از واحدها مثل ۹۹۰۰ هم در سه نیرو وجود دارند. این واحدها عمدتاً وظایفی را در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، فضای مجازی و جمع آوری اطلاعات از پلتفرمهای مختلف برعهده دارند. به عنوان مثال، یکی از قراردادهایی که بین اسرائیل و واتسآپ منعقد شده، شامل انتقال اطلاعات کاربران ایرانی به طرف اسرائیلی است بنابراین واحدهایی که روی این اطلاعات کار میکنند الزاماً واحدهای نظامی نیستند. بلکه به نحوی میتوان گفت این واحدها زیرمجموعه نهادهای نظامی محسوب میشوند، اما شامل واحدهای جمعآوری اطلاعات هستند.
لذا، نکته مهم این است که بعد از عملیات «طوفانالاقصی»، رژیم صهیونیستی فناوریهای پیشرفته، سایبری و هوش مصنوعی را وارد عرصه جنگ کرد. این مسئله تحول بسیار بزرگی در اسرائیل است، زیرا با استفاده از همین مهارتهای جدید، رژیمصهیونیستی موفق شد در عملیات موسوم به «حمله پیجرها» به ۴۰۰۰ نفر به صورت آنی حمله کند و به وسیله این فناوریهای نوین فرماندهان نظامی حزبالله، رهبران سیاسی این جنبش و شخصیتهایی نظیر شهید «اسماعیل هنیه» و دانشمندان هستهای ما را هدف قرار داد. پس آنچه که در یمن اتفاق افتاده در راستای تعریفهای جدید ارتش اسرائیل از عملیات نظامی است که افراد را با استفاده از فناوریهای نوین شناسایی و ترور میکند و شاید این روند آغاز فرایندی است که رژیمصهیونیستی در رویارویی با یمن در پیش گرفته است.
آنا: آیا اجرایی کردن این راهبرد میتواند گلوگاههای سیاسی-اقتصادی رژیم صهیونیستی را از تیررس مقاومت یمن خلاص کند؟
نه، اشتباه نشود، زیرا اولاً راهبرد ارتش اسرائیل برخلاف راهبرد نظامی ایران و محور مقاومت که دفاعی است راهبردی تهاجمی محسوب میشود. در راهبرد هجومی از چنین اطلاعاتی استفاده میشود ولی چنین اطلاعاتی در عرصه دفاعی چندان ارزش ندارد یعنی نمیتواند کاری انجام دهد. به عنوان مثال، وقتی انصارالله بندر ایلات را هدف قرار میدهد، داشتن چنین اطلاعاتی نمیتواند تغییری در وضعیت ایلات ایجاد کند، زیرا به هر حال سامانههای ضدهوایی اسرائیل همانهایی هستند که قبلاً بودند و این واحدها خیلی نمیتوانند به آن کمک چندانی بکنند. اما در حمله و حالت تهاجمی میتوانند اهداف جدیدی تعریف کنند و افراد جدید را مورد هدف قرار دهند.
البته نباید فراموش کرد که توان این واحدها متکی به چند چیز است: اولاً متکی به جاسوسی است که روی زمین وجود دارد و اطلاعات میدهد. ثانیاً متکی به ماهواره است. در این زمینه رژیمصهیونیستی از ماهوارههای آمریکایی بهره میبرد. ثالثاً متکی بر فضای مجازی و سایبری است که رژیمصهیونیستی از جمع اینها با استفاده از هوش مصنوعی سعی میکند که با جمعبندی این اطلاعات اهداف جدیدی را برای حمله تعریف کند.
آنا: لطفاً بفرمایید با توجه به تحولات اخیر، وضعیت رژیم صهیونیستی از نظر تکنولوژی ماهوارهای چگونه است؟
ببینید، اولاً رژیمصهیونیستی توافقی با آمریکا دارد که طبق آن اجازه دسترسی به همه ماهوارههای آمریکا در اختیار اسرائیل است. این نکتهای مهم و حیاتی برای رژیم صهیونیستی است. به علاوه، این رژیم مجموعهای از ماهوارهها از جمله چند ماهواره هرمس (با ماهیت نظامی) را در اختیار دارد. همچنین اسرائیل قدرت استفاده از برخی هواپیماها نظیر هواپیمای آواکس را در اختیار دارد (که در بین کشورهای منطقه عربستان هم از آنها برخوردار است)، زیرا کدهای این هواپیماها را در اختیار دارد. بنابراین، وقتی هر کشوری در منطقه که دارای فناوری استفاده از این هواپیماها است از آنها استفاده کند، اطلاعاتش به اسرائیل سرازیر میشود. همه اینها منابعی است که رژیم صهیونیستی سعی میکند با جمع آوری و جمعبندی آن با استفاده از هوش مصنوعی اهداف جدیدی برای خودش تعریف کند.
آنا: ترور نخستوزیر یمن و تحرکات اخیر صهیونیستها در قبال دولت انقلابی این کشور چه تأثیری میتواند در وضعیت سیاسی یمن و وحدت سیاسی آن داشته باشد؟
در شمال به پایتختی صنعا که دولت آشتی ملی وجود دارد، معمولاً تلاش میشود که، چون آقای المشاط (رئیس مجلس یمن) از شمال است، نخستوزیر از جنوب باشد. مرحوم شهید «غالبالرهوی» از اهالی جنوب بود. این تصور که کابینه دولت آشتی ملی یمن همه عضو انصارالله هستند تصوری غلط است. بین شهدای دولت آقای «شرفالدین» به همراه چند تن دیگر عضو انصارالله هستند؛ اما به طور کلی نخستوزیر و چند وزیری که شهید شدند از جاهای مختلف یمن بودند.
این افراد به هر حال در یک حکومت آشتی ملی در کنار یکدیگر کار میکردند، اما در جنوب یمن وضعیت این گونه نیست، زیرا اعضای دولت اکثراً جنوبی هستند و خیلی کاری به شمال ندارند. ولی دولت شمال وحدتطلب است به همین دلیل عناصری از همه مناطق یمن در حکومت عضویت دارند و شهادت تعدادی از وزرا هم بیانگر همین مسئله است، زیرا از مجموع تعداد وزرایی که شهید شدهاند به جز یکی دو نفر بقیه از انصارالله نیستند؛ بنابراین نوع رفتار انصارالله وحدتطلبانه است، زیرا کسی که در صنعاء که پایتخت یمن محسوب میشود روی کل یمن ادعا دارد در حالی که وقتی کسی در بخشی از یمن (جنوب آن) زندگی میکند رفتارش متفاوت است.
آنا: آینده مناقشه فلسطین و اسرائیل را در سایه تحولات اخیر نظیر دفاع مقدس ۱۲ روزه، ترور رهبران حماس و یمن انقلابی چگونه میبینید؟
ببینید یک قاعده وجود دارد مبنی بر این که مقاومت یک واکنش نسبت به اشغال است و تا زمانی که اشغال تداوم داشته باشد مقاومت وجود دارد لذا، آنچه که الان وجود دارد این است که مقاومت از حق خودش برای مقابله با اشغالگر کوتاه نیامده است و این یعنی دشمن موفق به یکسره کردن کار مقاومت نشده است و همچنان با یک مقاومت جدی روبهرو است. این مسئله یکی از مشکلاتی است که رژیم صهیونیستی الان با آن دست و پنجه نرم میکند. «داوید بن گوریون» گفته بود «بزرگها میمیرند و کوچکترها فراموش میکنند و فلسطین از آن ما میشود.» در حالی که واقعیت این نیست بله، بزرگترها مردند، اما کوچکترها فراموش نکردند. الان نسل پنجم مقاومت فلسطینی در حال نبرد با اسرائیل است و این نشان میدهد که این تفکر صهیونیستی نادرست است، زیرا صاحب حق یا فلسطینیها همچنان از حق خودشان دفاع میکنند و تا زمانی که اشغال وجود دارد این مقاومت خواهد بود.
اگر حماس نباشد یک مقاومت دیگری به وجود خواهد آمد همانطور که در گذشته زمانی که سازمان آزادی بخش فلسطین پرچمدار مقاومت بود وقتی سازش کرد دیدیم که مقاومت اسلامی به رهبری حماس و جهاد اسلامی شکل گرفت و جایگزین آن شد.
آنا: اگر مطلبی در حوزه مناقشه یمن و رژیم صهیونیستی باقی مانده که به آن اشاره نکردهاید بفرمایید تا از آن استفاده کنیم؟
ببینید یمن یک موقعیت سوقالجیشی دارد. اولاً از فلسطین اشغالی نسبتاً دور و مشرف به تنگه بابالمندب است. اسرائیل دو ساحل دارد که یکی از آنها به سمت مدیترانه و دیگری به سمت دریای سرخ است که انصارالله عملاً موفق شد این دریچه دریایی را مسدود کند. ثانیاً انصارالله موفق شد حالت جنگی در اسرائیل را استمرار ببخشد یعنی درست است که هر دو روز یکبار با موشک اهدافی را در درون رژیمصهیونیستی هدف قرار میدهد، اما ساکنان سرزمینهای اشغالی همچنان صدای آژیر را میشوند و باید به پناهگاه بروند؛ بنابراین صهیونیستها همچنان از ترس موشکهای یمنی جنگ را با گوشت و پوست خود احساس میکنند. این مسئله جامعه درون رژیمصهیونیستی را خسته میکند لذا ما نمیتوانیم مقاومت یمن را در چارچوب تعداد موشک تعریف کنیم بلکه باید مقاومت انصارالله را در راستای ادامه شرایط جنگی در فلسطین اشغالی تعریف کرد. این شرایط برای اسرائیل هزینههای زیادی دارد و یکی از دلایلی که رژیم صهیونیستی در مقابل انصارالله مستأصل شده به همین مسئله بازمیگردد. این که آمریکا و ائتلاف نظامی وابسته به آن (متشکل از فرانسه، انگلیس و اسرائیل) موفق نشدند در برابر یمن نوعی بازدارندگی ایجاد کنند نکته بسیار مهمی است. علیرغم این که دنیا و قدرتهای غربی آمدند تا انصارالله را وادار کنند که کاری به تنگه بابالمندب نداشته باشد؛ حداقل تا الان نتوانستند چنین کاری بکنند. این مسئله نشانگر این است که بابالمندب در اختیار محور مقاومت است و این انصارالله است که در آنجا تعیین تکلیف میکند. این منطقه در کنار تنگه هرمز یکی از مهمترین داراییهای استراتژیک محور مقاومت است که دشمن در محاسبات خودش نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
نویسنده: علی رحمانی
source