بورس ایران به نفع عدهای خاص فعالیت میکند نه به نفع سهامدار؛
بانک مرکزی، وزیر اقتصاد، رئیس سازمان بورس و متولیان کشور، اگر اولویت را حمایت از بازار سرمایه به نسبت بازار پول قرار دهند، به رشد شرکتهای مولد و فعال بازار و در نهایت توسعه اقتصادی کشور کمک خواهند کرد نه اینکه جیب خالی خود را از نوسانات بازار سرمایه پر کنند و با انتشار اوراق بدهی و رشد نرخ بهره به صنایع فشار بیاورند.
هلن عصمت پناه، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مالی در یادداشتی برای بورسنیوز نوشت: زمان اندکی به نتیجه انتخابات آمریکا باقی مانده است، هرچند شرایط انتخابات دخالتی در روند بنیادی بورس ایران در کوتاه مدت ندارد، اما در روند قیمتی سهام و روند شاخص کل اثر گذار است.
با توجه به اینکه رفتارهای هیجانی و ترس همچنان بر بورس غالب است و ریسکهای سیستماتیک غالب بر بازار از بین نرفته اند؛ لذا شاهد رفتارهای هیجانی اثرگذار کوتاه مدت بعد از انتخابات آمریکا بر بورس ایران خواهیم بود.
در واقع اینبار بسته به اینکه چه فردی منتصب شود و در خصوص تعاملات با ایران چه دیدگاهی داشته باشد، اثرات آن بر کلیه بازارهای مالی به خصوص بورس ایران مشاهده خواهد شد.
هرچند که اثر بلندمدت و بنیادی نتیجه این انتخابات با توجه به نحوه تعامل با ایران و به دنبال آن اثرش بر متغیرهای اقتصادی کشور همچون نرخ دلار، تحریم، تورم و… را نباید نادیده گرفت.
سرگردانی شاخص کل در کف قیمتی خود به دنبال بلاتکلیفی حاکم بر بازار سرمایه به دلیل نتیجه انتخابات آمریکا، بازار را این هفته در شرایط متعادل قرار داده است، اما با توجه به برخی اخبار داخلی، چون تاکید بر ورود مجدد خودرو به بورس کالا، رشد نرخ دلار نیما، رشد قیمت مس، اطلاعیه عرضه بورس کالا در مورد فولادیها در رینگ صادراتی و… امروز روند گروه خودرو، فلزات، صندوقها و برخی تک سهم ها، مثبت و متعادل دیده شد که با توجه به روند مثبت سه نماد برتر خودرو و نمادهای پایه فولاد و مس، اثر مثبت آن بر کل بازار را مشاهده کردیم.
تا زمانی که شرایط صنایع مولد به خصوص ارزآور و بزرگ فعال در بازار سرمایه، از لحاظ سود عملیاتی مبتنی بر رشد حجم تولید و فروش بهبود نیابد (که لازمه آن بهبود متغیرهای اقتصادی به ویژه تحریم و تورم میباشد)، شرایط سرمایه گذاری و بنیادی در بازار سرمایه بهبود نخواهد یافت.
اگرچه رشد درآمد برخی صنایع را به دلیل رشد دلار نیما شاهد هستیم، اما اساسا حجم تولید و فروش و طرح توسعهها کاهش یافته و رشد سود عملیاتی شرکتها بیشتر به دلیل رشد نرخ فروش مبنی بر تورم میباشد.
اگر حجم فروشها بالا بود با رشد دلار نیما به سودهای عملیاتی بسیار خوب منتج میشد. از طرفی بانک مرکزی، وزیر اقتصاد، رئیس سازمان بورس و متولیان کشور، اگر اولویت را حمایت از بازار سرمایه به نسبت بازار پول قرار دهند، به رشد شرکتهای مولد و فعال بازار و در نهایت توسعه اقتصادی کشور کمک خواهند کرد نه اینکه جیب خالی خود را از نوسانات بازار سرمایه پر کنند و با انتشار اوراق بدهی و رشد نرخ بهره به صنایع فشار بیاورند.
کنترل و مدیریت صندوقها به ویژه با درآمد ثابت نیز باید در اولویت باشد؛ لذا این انتظار وجود دارد که بازار نیمه دوم بهتری را نسبت به نیمه اول سال تجربه کند، اما از لحاظ قیمتی و روند شاخص کل در کوتاه مدت تا میان مدت نه رشد صعودی و شارپ.
در این میان سهامداران خرد صبور هم که امید خود را نسبت به وعده و وعیدها در خصوص بهبود بازار با انتظار طولانی از دست داده اند، چارهای ندارند مگر خود را با نوسانگیریهای از بازار سرمایه در روندهای رشد کوتاه مدت همراه کنند که آن هم در تخصص هر فردی نیست و متاسفانه اکثریت سرمایه خود را به دلیل اعتماد از دست داده اند.
با توجه به برقراری ریسکهای سیستماتیک غالب بر بازار به خصوص ریسک تنش ها، و تصمیمی که با محدودیت دامنه نوسان برای کنترل هیجان بورس ایران اتخاذ شده است فعلا آنچنان قدرت خرید و فروشی در بازار وجود ندارد هرچند بورس ایران در اکثر سهام ارزان و ارزنده است.
به مانند همیشه صحبتها و وعدههای قشنگی از نمایشگاه به گوش میرسد، اما مدت هاست بین این وعدههای قشنگ تا عملیاتی شدن آنها فاصله افتاده است و صبر و انتظار سهامدار به تنگ آمده است. اگر این وعدهها در جهت بهبود بازار هر چه سریعتر عملیاتی شود، میتوان گفت آن را دستاورد نمایشگاه کیش اینوکس به حساب آورد. به نظر میآید بورس ایران مدت طولانیای است که به نفع عدهای خاص فعالیت میکند نه به نفع سهامدار.
اگر حال صنایع مولد فعال در بازار خوب باشد، پولهای بزرگ با نگاه بنیادی و سرمایه گذاری، خود به خود وارد بازار میشوند و نیازی به حمایت صندوقها در خصوص تزریق نقدینگی به بازار نمیباشد. شفافیت بازار بر وزن عرضه و تقاضا است.
source