عنصر اساسی وحشت در استفاده از ترسهای لحظهای نهفته است. بزرگترین داستانهای ترسناک، اغلب منعکس کننده اضطرابهای فرهنگی زمان خود هستند، با یک شرور خوب که این ترسها را شکل میدهد. به طور مشابه، بزرگترین سوپر ویلنها در داستانها، تجسم ترسهای اولیهای هستند که در روان انسان وجود دارد و لیست ویلنهای بتمن، نمونههای کاملی از این مفهوم را ارائه میدهد. هریک از دشمنان نمادین شوالیه شنلدار، از جوکر گرفته تا حتی Condiment King، بازتابی تاریک از وضعیت انسان را نشان میدهد؛ با این حال، به اندازه هر دشمن افسانهای در دنیای بتمن، ویلنهای کمتر شناختهشدهای هم وجود دارند که برای قرار گرفتن در مرکز توجه انتظار میکشند و آماده تکامل و همراهی با ترسهای جدید دنیای امروز هستند. اینجا به بررسی چند مورد از این شخصیتها میپردازیم:
۱۰- Otis Flanagan, the Ratcatcher
جدیدترین مورد از سری بازیهای محبوب آرکام یعنی Batman: Arkham Shadow، یک نسخه بازسازی شده از Ratcatcher را از طریق شخصیت پادشاه موشها و فرقهاش معرفی کرد. پادشاه موشها به جای اینکه یک تبهکار نادان باشد که موشهای مهاجم را آموزش میدهد، ایدئولوژی عمیقتر و پیچیدهتری را در خود جای داده است. او مجرمان، بی خانمانها و افرادی را که نادیده گرفته میشوند، استخدام و از آنها مراقبت میکند و وعده فروپاشی سیستمی را که آنها را شکست داده است، میدهد. پس از بتمن ۲۰۲۲، واضح است که دشمنان شوالیه تاریکی در حال تکامل هستند تا منعکس کننده چشم انداز سیاسی-اجتماعی امروز باشند. انگیزه ریدلر و پادشاه موشها، از شکاف گستردهای که در طبقات اقتصادی وجود دارد، نشات میگیرد. اکنون زمان مناسبی برای معرفی نسخهای از Ratcatcher است که ازطریق Rat King به کمیکهای بتمن میآید.
۹- Thomas Blake, the Catman
از زمان انتشار (بازگشت شوالیه تاریکی) در سال ۱۹۶۸، بتمن در چرخهای از تاریکی گرفتار شده است و روشنایی دهههای ۴۰، ۵۰ و ۶۰ کم کم محو میشود. به جز انحرافات کوتاه، مانند انیمیشن Batman: The Brave and the Bold، شوالیه تاریکی به طور مداوم، نقش خود را به عنوان شخصیتی آشفته در داستانهای تیره و تار، ایفا کرده است. توماس بلیک یا مرد گربهای که اغلب مورد تمسخر قرار میگیرد، میتواند به مقابله با این لحنهای ظالمانه بپردازد. در حضورهای اخیرش، مرد گربهای، به عنوان شخصیتی اخلاق مدار و قهرمانانهتر از حد انتظار، به تصویر کشیده شده که این بر خلاف ویژگیهای ویلنهای معمول سری بتمن است. در این موقعیت، او میتواند با ایجاد حس سرگرمی، در برابر تاریکی و حس اندوه بتمن تعادل ایجاد کند و در عین حال اهمیت کمک به افراد نیازمند را نیز به شوالیه تاریکی یادآوری کند.
۸- Arthur Brown, the Cluemaster
گاهی اوقات یک شخصیت ویلن خندهدار از یک کمیک، به عنوان نمادی ترسناک و شرور، بازسازی میشود و در عین حال، عناصر اصلی را که باعث جذابیت او بوده است، حفظ میکند. مواقع دیگر، یک تغییر جالب، باعث جدا شدن یک شخصیت ویلن از هویت اصلی خودش میشود. اگر قرار بود آرتور براون، کلومستر محاسبهگر، بهروزرسانی جدیدی دریافت کند، ترفندهای مسخرهاش باید دست نخورده باقی بماند. ابهام نسبی که در مورد شخصیت کلومستر وجود دارد، میتواند در مقایسه او با ریدلر، به سودش عمل کند. مانند بسیاری از ویلنهای عصر نقره ای بتمن، کلومستر در گمنامی محو شد و حالا بیشتر به عنوان پدر استفانی براون که ابتدا به عنوان اسپویلر، سپس رابین و بعدها بت گرل شناخته میشد، به یاد میآید. یکی از برجستهترین نقشهای او که میتواند الهامبخش داستانهای آینده باشد، مربوط به قسمتی از مجموعه انیمیشن بتمن در سال ۲۰۰۴ است. در این نسخه، آرتور به طرز خندهداری بهعنوان مردی به تصویر کشیده میشود که پس از شکست خوردن در یک مسابقه در دوران کودکی، هرگز بهبود نیافت و ۲۰ سال را صرف طرح نقشه انتقام از سایر شرکتکنندگان کرد. این پسزمینهی پوچ، جذابیت خندهدار بودن کلومستر را برجسته میکند و در عین حال جایی را برای کاوش عمیقتر شخصیت او باقی میگذارد.
۷- Warren White, the Great White Shark
با پایان سریال پنگوئن HBO، مرکز توجه روی مردم عادی قرار گرفت که در امواج هرج و مرج شهر گاتهام زندگی میکنند. سوفیا فالکون یک شخصیت قدرتمند است که به زیبایی بر روی صفحه نمایش آمده و شخصیتهای بیشتری باید با الهام از او ساخته شوند. سوفیا یاد آور شخصیت دیگری است که دگرگونیاش حتی دراماتیکتر بود؛ وارن وایت که بیشتر به عنوان کوسه سفید بزرگ شناخته میشود. وارن وایت در ابتدا یک سرمایهگذار حقهباز بود که وانمود میکرد دیوانه است تا به جای ندامتگاه بلکگیت به آسایشگاه آرکام فرستاده شود؛ با این حال، پس از ورود به آرکام، وایت عذاب بی امان جسمی و روانی را تحمل کرد تا زمانی که ذهنش واقعاً از بین رفت. پس از از دست دادن ویژگی های صورتش به دلیل سرمازدگی، او هویتش را به کوسه سفید بزرگ تغییر داد و به یک حامی مالی برای ویلنهای گاتهام تبدیل شد. داستان وایت برای توسعه و کاوش عمیقتر، گزینه مناسبی است؛ اما متاسفانه بسیاری از داستانهای این چنینی در گاتهام کاملاً ناگفته میمانند.
۶- David Cain, Master Assassin
مانند بسیاری از ویلنهای دنیای بتمن، دیوید کین به عنوان معادل شرور بروس وین عمل میکند؛ با این حال، یک تفاوت منحصر به فرد آنها را متمایز میکند: بتمن از مهارتهای رزمی خود با محدودیت استفاده میکند و دشمنان را بدون آسیب دائمی متوقف میکند. از طرف دیگر دیوید کین چنین محدودیتی ندارد، در حالی که بتمن به بخشش اعتقاد دارد، کین چنین باوری ندارد. کین که توسط League of Assassins آموزش دیده بود، حتی بروس وین جوان را در طول سفر جهانی خود برای تسلط بر مبارزات، راهنمایی کرد. او بیشتر به عنوان پدر کاساندرا کین، یکی از بزرگترین مبارزان دنیای دی سی شناخته میشود. کین دختر کودکش را، به جای صحبت کردن، با آموش جنگیدن تربیت کرد و این شباهتهای بین دیوید کین و شوالیه تاریکی را بیشتر برجسته میکند.
۵- Basil Karlo, the original Clayface
امروزه، Clayface بیشتر به عنوان عضو تغییر شکلدهنده لیست ویلنهای بتمن شناخته میشود که اغلب در توطئههای جعل هویت و مرگهای ساختگی نقش دارد؛ با این حال، بسیاری از طرفداران ممکن است ندانند که Clayface اصلی، باسیل کارلو، اصلاً سوپر پاوری نداشت. کارلو در اولین حضور خود در عصر طلایی، بازیگری بود که زمانی در یک نمایش به نام The Terror نقش Clayface را بازی و در فیلم کلاسیک ترسناک Dread Castle ایفای نقش کرد. وقتی کارلو متوجه شد که فیلم قلعه ترس بدون او بازسازی میشود، ماسک Clayface را پوشید و قبل از اینکه توسط بتمن و رابین متوقف شود، شروع به کشتن بازیگران و عوامل فیلم کرد. در حالی که بازسازیهای بعدی این شخصیت، داستان باسیل کارلو را تحت الشعاع قرار دادهاند، مفهوم اصلی قاتلی که به صورت آشکار پنهان شده ، به همان اندازه قدرتمند باقی مانده است. از آنجایی که بتمن با میزان زیادی از تهدیدات پوچ مواجه میشود، وحشت یک فرد عادی که به قاتل تبدیل میشود، یادآور ریشههای او است. بتمن به عنوان یک مفهوم، باید همیشه به عنوان پنجرهای به جنبه انسانی ابرقهرمانها عمل کند.
۴- Jezebel Jet, Member of the Black Glove
سری بتمن، هیچ کمبودی از ویلنهایی که او را در سطوح اساسی به چالش بکشند، ندارد. Two-Face از طریق خشونت با عدالت ریاکارانه مقابله میکند، در حالی که مترسک ترس را به شیوههایی مسلح کرده که بتمن از آن امتناع میکند. با این حال، ویلنهای زیادی وجود ندارند که خود بروس وین را به چالش بکشند. Jezebel Jet که در دوران نویسندگی گرانت موریسون معرفی شد، کاملا نقطه مقابل بروس وین و ظاهر بی روح او بوده و ظاهرش هم با دقت زیادی طراحی شده است. در حالی که بروس برای مخفی کردن هویت بتمن، تظاهر به عادی بودن میکند، جزبل با انجام کارهای بشر دوستانه (با الهام از والدین از دست رفتهاش)، وابستگی خود به گروه Black Glove را پنهان میکند. گروهی که برای مخدوش کردن ذهن بتمن تلاش میکنند. با سواستفاده از احساسات بتمن و کودک زخمی درون بروس وین، جزبل برای وارد کردن یکی از مخربترین ضربهها به زندگی بتمن، نیازی به لباس یا اسم رمزی جذاب نداشت.
۳- Jeremiah Arkham, the second Black Mask
با تاثیر از میراث خانواده آرکام و مؤسسهای که آنها ساختند، یکی از عمیقترین موضوعات در Arkham Asylum: A Serious House on a Serious Earth، نوشته گرانت موریسون، ایده جنون نسلی است. الیزابت آرکام از بیماری روانی شدید رنج میبرد و این بیماری به پسرش آمادئوس هم به ارث رسیده بود. این بی ثباتی در نهایت آمادئوس را به سمت ساخت آسایشگاه سوق داد تا بعداً خودش هم آنجا بستری شود. به نظر میرسد میراث بیماری روانی به جرمیا آرکام، برادرزاده آمادئوس هم رسیده است.
جرمیا که در ابتدا به عنوان مدیر جدید آسایشگاه معرفی شد، به دلیل اعتقاد وسواس گونهاش مبنی بر اینکه هر بیماری را میتوان درمان کرد، به جنون کشیده شد و به الگوی تراژیک خانواده آرکام ادامه داد. پس از مرگ فرضی بتمن در کمیک (بحران نهایی) سال ۲۰۰۸، جرمیا هویت ماسک سیاه جدید را بر عهده گرفت، اگرچه این تحولات با کمیک The New 52 در سال ۲۰۱۱ منتفی شدند. در حالی که دوران حضور جرمیا در نقش ماسک سیاه در هالهای از ابهام قرار گرفته است، اهمیت او در اسطورههای بتمن باقی مانده. او بعداً به عنوان پدر استرید آرکام، نسخه کمیک شوالیه آرکام که در کمیک کارآگاه شماره ۱۰۰۰ معرفی شد، رونمایی شد.
۲- Lonnie Machin, the first Anarky
هر شرور داستانی بزرگ، صرف نظر از زمینه شخصیت خود، باید نشان دهنده چیزی باشد. خواه تجسم خشم مانند جیسون وورهیس یا ماهیت ناشناخته شر مانند مایکل مایرز باشد. دشمنان شناخته شده و برجسته، همگی نشان دهنده مفاهیم اساسی هستند؛ با این حال، به نظر میرسد که تعداد زیادی از شرورهای کتابهای کمیک، فاقد این عمق هستند و اغلب با حقههای اصلیشان شناخته میشوند. حتی جوکر که زمانی به عنوان یک هنرمند جنایتکار تصور میشد و از جرم و جنایت بهعنوان یک وسیله استفاده میکرد، به شخصیتی پر هرج و مرج تبدیل شده است که به خاطر خودش درگیر هرج و مرج میشود و این شخصیت او را در یک برزخ روایی عجیب رها میکند.
Lonnie Machin یا آنارکی، نمونه بارز یک شرور است که قادر به نمایش ایدههای بزرگتر در دنیای واقعی است. از طریق او، مضامینی مانند ضدنظامیگری، محیطزیستگرایی و ناآرامیهای اجتماعی را میتوان به روشهای معناداری بررسی کرد. به لطف حضورش در Beware the Batman ،Batman: Arkham Origins و Arrow، لونی ماشین به طور کامل در گمنامی محو نشده است. با این حال، زمان آن فرا رسیده است که آنارکی، دوباره در مرکز صحنه قرار گیرد و پایبندی بتمن به وضعیت موجود را به چالش بکشد.
۱- The Hole In Things
میتوانیم بگوییم The Hole in Things یک شرور کاملاً فیزیکی نیست، بلکه بیشتر یک مفهوم انتزاعی است که بتمن را در تمام طول زندگیاش، تسخیر کرده. در اصل، نشان دهنده بدبختی ناشناخته و ابدی و اسراری است که بتمن را به جلو حرکت میدهد. برای بروس وین، Hole in Things اصلی، مرگ پدر و مادرش بود، اتفاقی غم انگیز که مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر داد. بعدا با کشته شدن جیسون تاد به دست جوکر، ضایعهای جدید در زندگی بتمن به وجود آمد، اتفاقی که بروس میتوانست به طرق مختلف از آن جلوگیری کند. بتمن در هر مرحله از زندگی خود با یک Hole in Things جدید روبرو میشود که به ناچار او را به جلو سوق میدهد.
خود The Hole فقط نشان دهنده کمبود نیست. این نماد چرخه بی پایان تراژدی و پیروزی در زندگی بتمن است. معمایی که تنها به دلیل ظهور دشمنان تازه از سایهها، حل میشود. از مستر ویسپر فراطبیعی گرفته تا چهره باندپیچی شده Hush ، تا سیمون هرت شرور، The Hole in Things همیشه حضور دارد، ظاهرهای متفاوتی به خود میگیرد؛ اما در چالش خود ثابت میماند. صبورانه منتظر هر نویسنده جدیدی است تا مبارزه ابدی بین زندگی و مرگ در شهر گاتهام را بیشتر بررسی کند.
نظر شما در مورد ویلنهای کمتر شناخته شده دنیای بتمن چیست؟ دوست دارید کدام ویلن را در دنیای سینمایی بتمن ببینید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: CBR
چرا اساسینز کرید و یوبیسافت رو دیگه دوست نداریم؟ میزگیم با ویبهد و شایان
source