کارگردان حاضر در سینما حقیقت در گفتوگو با آنا:
فرزاد زمانی گفت: مستند «آهستگی» داستان زندگی افشین والینژاد است، کسی که به امید کسب درآمد از راه کارگری به ژاپن مهاجرت کرد ولی به عنوان هنرمندی جهانی شناخته شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مستندپرتره، یکی از جذابترین گونههای مستند است که هر سال آثار زیادی هم در این ژانر تولید و اکران میشود. آثاری که هرکدام از آنها به یک شخصیت خاص (فرهنگی، هنری، سیاسی، ورزشی، اجتماعی و…) مربوط میشود و قهرمان قصه از ابتدا مشخص است.
در هجدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت که از روز گذشته در پردیس سینمایی چارسو آغاز شده هم مستند پرترههای مختلفی وجود دارد، آثاری که هرکدام به یک چهره شاخص میپردازد و در بخش جداگانهای به نمایش درمیآید. یکی از این نمونه که در بخش مستند نیمه بلند جشنواره اکران میشود، مستند «آهستگی» به کارگردانی فرزاد زمانی شورابی است. مستندسازی که با وجود سابقه خوبش در این حوزه، امسال برای نخستین بار در سینما حقیقت شرکت کرده است.
وی که از ۱۸ سالگی وارد این عرصه شده است، تاکنون آثار مختلفی را ساخته است. مستندهای همچون «به آن قاب سوگند» که پرترهای از سعید صادقی عکاس جنگ است یا فیلم «چراغ مدرسه روشن است» که داستان معلمی را روایت میکند که در یکی از دورافتادهترین مناطق چهارمحال و بختیاری یک مدرسه هوشمند ساخته است. زمانی در حوزه مستند مسابقههای تلویزیونی هم تجربه خوبی دارد و تاکنون آثاری همچون «گردوهای طلایی»، «کوچ»، «تش و بن کوه» و «پارسنگ» را ساخته است که در جشنواره مستندهای تلویزیونی جوایزی را برای این فیلمساز به ارمغان آوردهاند.
به بهانه اکران مستند «آهستگی» در جشنواره سینما حقیقت، با این هنرمند که علاوه بر کارگردانی، تهیهکنندگی این اثر را (به همراه مهراوه موسوی) برعهده دارد گفتگو کردیم.
زمانی درخصوص موضوع این مستند گفت: «آهستگی»، مستند پرترهای از زندگی افشین والینژاد است. او در دهه شصت و در دوران جوانی در تب و تاب پیشرفت و رسیدن به درآمد مناسب به ژاپن میرود. خودش میگوید برای کارگری و جوشکاری به انجا میرود ولی به دلیل قرابتی که با ادبیات و شعر و هنر داشته، زبان ژاپنی را یاد میگیرد و به آرامی تبدیل به یک خبرنگار میشود. بعد به ایران برمیگردد و در کشورمان به اولین خبرنگار آسوشیدترپرس در ایران تبدیل میشود و پس از بازگشت مجدد به ژاپن به عنوان کارشناس مسائل ایران و مترجم فارسی فعالیت میکند.
وی افزود: والینژاد ۱۰ سال در شبکههای مختلف ژاپن خبرنگاری میکند، تا زمانی که به حادثه سونامی ژاپن در ماه مارس ۲۰۱۱ میرسیم. در سونامی و نشت رادیواکتیو از نیروگاه فوکوشیما، افشین تنها هنرمند جهان است که از آن واقعه عکاسی کرده؛ او با استفاده از دستگاه تشعشع سنجی که به همراه داشته و با جسارتی مثال زدنی از این رویداد عکاسی کرده و عکسهایش در بسیاری از خبرگزاریهای جهان منتشر میشود.
این مستندساز با اشاره به حال و هوای اثرش توضیح داد: فیلم «آهستگی» درباره شخصیت و عوالم افشین است. اینکه او چگونه میاندیشد و چگونه زیست میکند. او حدود ۲۰ سال است که به پارکینسون مبتلاست و محدودیتهای فراوانی دارد. در طول روز ۱۰ بار انرژیاش را از دست میدهد و اصطلحا OFF میشود و به وضعیت (حرکت آهسته» دچار میشود. در سکانس اول فیلم بلند شدن از رختخواب و شستن صورتش ۵ تا ۱۰ دقیقه زمان میبرد و میبینیم که زندگی او روی دور کُند است.
زمانی اضافه کرد: راوی فیلم، متیندخت دختر افشین است و نریشن از زبان اوست. من نمیتوانستم روایت را از زبان افشین بگذارم، چون حرف زدن برایش سخت بود، اما با وجود اینکه متیندخت تهلهجه ژاپنی دارد، ولی فارسی را خوب صحبت میکند و به همین دلیل از او برای نریشن استفاده کردیم.
وی افزود: افشین با هرکسی که بخواهد حرف بزند، نامه میفرستد برای من هم نامههای فراوانی نوشته و در این فیلم متین دخت به رسم عادت پدرش برای او نامه مینویسد. فیلم روایت نامه متیندخت است و تصمیم بزرگی که افشین دارد. ما در طول فیلم زندگینامه افشین را مرور میکنیم ولی فیلم یک حرف بزرگ دارد که آن هم تصمیم ترسناکی است که افشین گرفته است.
کارگردان مستند «آهستگی» ادامه داد: تصمیم بزرگ افشین که نقطه عطف این مستند به حساب میآید، صعود به قله دماوند است. در این مستند صعود او به کوه فوجی در ژاپن را میبینیم و حالا بزرگترین آرزویش این است که بتواند دوماوند را فتح کند. فیلم پایان بازی دارد و صعود یا عدم صعود را نمیبینیم. متاسفانه افشین در حال حاضر نمیتواند راه برود و حرف زدن هم برای او سخت است و نمیتوان حرفهایش را به خوبی شنید. او بعد از کرونا در ایران ماندگار شد و به ژاپن برنگشت.
زمانی در ادامه عنوان کرد:«آهستگی» تاحدودی میتواند مستند حوزه پزشکی هم باشد، اما کلیدواژه این فیلم «امید» است. پزشکِ افشین در طول فیلم میگوید بیماران من در ماههای ابتدایی ابتلا به پارکینسون میگویند کارم تمام است ولی من به آنها افشین را مثال میزنم که بیست سال است مبتلاست، اما فیلم میسازد، شعر میگوید، کتاب مینویسد و با انگیزه و پشتکار به آینده امیدوار است. یعنی افشین برای دکتر شهیدی پدر درمان پارکینسون ایران تبدیل به یک نمونه موفق شده است.
وی با اشاره به این مسئله که نسخه نهایی فیلم در جشنواره ۵۰ دقیقه است گفت: این کار مخاطب عمومی دارد. با اینکه ریتم و تمپوی خارجی فیلم بسیار آهسته و برگرفته از آهستگی افشین است اما ریتم درونی کار برای تماشاگر جذاب است.
source