Wp Header Logo 218.png

زاهدی در گفت‌وگو با آنا مطرح کرد؛

ضرورت بازنگری سازوکارهای آموز سنتی در عصر فناوری‌های نوظهور + فیلم

رئیس انجمن ملّی هوش مصنوعی ایران گفت: در عصر فناوری‌های نوظهور بسیاری از ساز و کار‌ها و چارچوب‌های سنتی آموزش باید بازنگری و بازمهندسی شود و در فرآیند روزآمدسازی نقشه جامع علمی کشور لحاظ شود.

خبرگزاری آنا- نادیا عابد؛ هوش مصنوعی به عنوان علم فرارشته‌ای در تمام حوزه‌ها نفوذ کرده و در حال تنظیم مسیر‌های پیش روی جامعه بشری است، یکی از این مسیر‌ها تناسب فناوری با هوش مصنوعی و تحول آن در آموزش عالی است. تغییری که نه تنها باعث ارتقای آگاهی قشر دانشگاه می‌شود، بلکه به گفته کارشناسان، پیشرفت مملکت را هم رقم خواهد زد. به همین علت با محمدهادی زاهدی رئیس انجمن ملی هوش مصنوعی ایران و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی گفت‌وگویی را ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید. 

آنا: هوش مصنوعی علمی میان رشته‌ای است، پس اینطور که به نظر می‌رسد دانشجویان تمام رشته‌ها باید تخصص‌های لازم را در این زمینه کسب کنند؛ بنابراین این حوزه چقدر به سرفصل دروس ورود پیدا کرده است؟

زاهدی: با توجه به اینکه هوش مصنوعی چندوجهی و چند بُعدی است؛ بنابراین واحد‌های درسی آشنایی با هوش مصنوعی برای رشته‌ها و گرایش‌های مختلف باید با آن رشته، تناسب موضوعی و کاربردی داشته باشد. در این خصوص اقداماتی خوبی در زمینه بازنگری و تدوین سرفصل‌های آموزشی هوش مصنوعی کاربردی در رشته‌های دانشگاهی هم در معاونت آموزشی وزات علوم و هم در ستاد توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی و رباتیک معاونت علمی ریاست جمهوری انجام شده است و امیدواریم در سایر زیرنظام‌های آموزشی همچون وزارت بهداشت نیز این امر انجام پذیرد. در نظام آموزشی سه کنشگر اصلی یعنی استاد، دانشجو و محتوای یادیگری وجود دارد که برای هر کدام از آنها باید برای توسعه و ترویج هوش مصنوعی برنامه داشت. به عنوان مثال اساتید باید مهارت‌های لازم را برای بهره گیری از هوش مصنوعی به منظور ارتقای اثربخشی یادگیری کسب کنند و محتوا‌های آموزشی متناسب با تحولات حوزه فناوری هم بروز شود.

لزوم برگزاری دوره‌های مهارت افزایی آشنایی با هوش مصنوعی 

به یاد داشته باشیم که بیشترین اثرات، دغدغه مندی‌ها و چالش‌های هوش مصنوعی در حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی است؛ بنابراین باید نهضت آشنایی با ابعاد مختلف هوش مصنوعی شکل گیرد. باید هوش مصنوعی به استاد، دانشجو و محتوای آموزشی و برونداد‌های علمی گره خورد تا دانشجویان به صورت ملموس و کاربردی با مفاهیم و الگوریتم‌ها آشنا شوند.

 یکی از پیشنهاد‌هایی که در حوزه توسعه و ترویج هوش مصنوعی به اصحاب رسانه دارم ترویج کاربرد‌های این فناوری برای عموم جامعه و قشر‌ها و اصناف مختلف است. انعکاس یافته‌های دانشجویان تحصیلات تکمیلی در پایان نامه‌ها و رساله‌های مرتبط با هوش مصنوعی می‌تواند نقش بسزایی داشته باشد، چراکه برای انجام یک رساله دکتری حداقل دو سال تمرکز و تحقیقات تخصصی زمان صرف شده است و خروجی این تحقیقات نباید فقط آرشیو کتابخانه‌ها باشد، بلکه این آثار باید نمایه و نمایانی شود و به حوزه فناوری و صنعت پیوند خورد.

نیاز ورود جدی حوزه‌های علمیه به هوش مصنوعی

همانطور که مطرح شد هوش مصنوعی ابعاد مختلف زندگی بشری را متاثر ساخته است؛ از سبک زندگی مردم تا سبک کسب و کارها. توجه به موضوعات فقهی، حقوقی، اخلاقی و فلسفه هوش مصنوعی از مهمترین زمینه های شایسته بررسی و تعمق در مراکز دانشگاهی و حوزه‌های علمیه است.

آنا: چگونه می‌توان از ظرفیت استادان همه رشته‌ها در مباحث هوش مصنوعی برای حل مشکلات کشور استفاده کرد؟

زاهدی: هوش مصنوعی با هدف ساده کردن کارها، حذف کار‌های تکرار پذیر، ارتقا بهره وری و تسهیل در پردازش کار‌های سنگین و محاسبات پیچیده ارائه شده است. پذیرش هوش مصنوعی یعنی الزام و قبول به تغییر در نگرش ها، رویکرد‌ها و شیوه‎‌های تصمیم سازی و اتخاذ تصمیم. اساتید دانشگاه می‌توانند در همه‌ی این حوزه‌ها یعنی بهره گیری از این دانش و فناوری برای کاربردی‌سازی تحقیقات و فائق آمدن بر برخی چالش‌های مرسوم است. چالش‌هایی از جنس تحلیل داده‌هایی از جنس کلان داده، بهره گیری از ابزار‌ها و الگوریتم‌ها برای پردازش تصاویر، ویدیو، متن و یا مدل سازی بمنظور پیش بینی و تشخیص در موضوعات مختلف.

لزوم ارائه دو واحد درسی «تفکر سیستمی و تفکر خلاقیت» در دانشگاه‌ها

آنا: با توجه به اینکه ابزار هوش مصنوعی مانند چت جی پی تی و جمینی می‌تواند کمک کننده خوبی باشد، چرا استفاده از آن به دانشجویان آموزش داده نمی‌شود؟ 

زاهدی: بر این باورم که باید به دانشجو، قدرت انتقاد پذیری، خلاقیت و نوآوری، ریسک پذیری، تفکر نقادانه و هوشمندانه آموزش داده شود تا محدود کردن او به یادگیری برخی ابزار‌های موجود. باید برای دانشجو نیاز‌هایی را ایجاد کرد و دانشجو برای رسیدن به آن فکر کند، ایده دهد و مسیر رسیدن به آن را ترسیم کند. ما به عنوان استاد باید به دانشجو آموزش مهارت دهیم. مهارت پیدا کردن پاسخ‌های ممکن برای حل یک مسئله، مهارت فکر کردن و اندیشیدن، مهارت برقراری تعامل، مذاکره و بحث تخصصی. یکی از نقد‌های جدی به نظام آموزش عالی ایران خصوصا در مقطع کارشناسی مشغول کردن دانشجویان به چارچوب درس، بدون تعمق در مفاهیم و بیان فسلفه آن رشته است. باید دو واحد اجباری «تفکر سیستمی و تفکر خلاقیت» به دانشجویان آموزش داده شود تا خودشان به دنبال فناوری بروند. ما دانشجویان را برای ورود به بازار کار و ارتباط با محیط خارج از دانشگاه آموزش نداده ایم. 

آنا: با توجه به اینکه بحث آموزش تفکر نقادانه به دانشجویان مهم تلقی می‌شود، اما محیط کلاس برای بیشتر آنها شور و شوق ندارد و ارتباطات بین استاد و دانشجو یک سویه شکل گرفته و قشر محصل بیشتر انگیزه شنیدن صحبت‌های استاد را دارد تا اینکه در فضای گفت‌وگو و تعامل شرکت کند، چگونه می‌توان این موضوع را در مسیر درست راهنمایی و هدایت کرد؟ چرا خلاقیت و ایده دانشجویان شکوفا نمی‌شود؟ 

زاهدی: دانشجوی مقطع دکتری باید نسبت به تحقیق و پژوهش‌های انجام شده در کشور نگاه نقادانه داشته باشد و نظریه‌ها را زیر سوال ببرند، ممکن است پژوهشگر و نظریه پردازی چند دهه پیش نظریه‌ای را ارائه داده باشد، اما با توجه به اینکه سطوح دانشی متحول شده است احتمال منقضی شدن آن نظریه در عصر تحول دیجیتال زیاد است. بسیاری از نظریه‌های حوزه علوم اجتماعی با ظهور و بروز شبکه‌های اجتماعی بطور کلی دچار تغییر شده اند.

تفکر دیجیتالی در عصر جدید

رهبر انقلاب اسلامی دو دهه است که بر برگزاری کرسی‌های آزاد اندیشی تاکید دارند، قرار بود در این کرسی‌ها موضوعات روز و مبتلا به جامعه و دانشگاه به بحث و نقد کشیده شود؛ اما این مهم بر زمین مانده است. اتفاقا برگزاری این کرسی‌ها زمینه تربیت و پرورش تفکر نقادانه در قشر دانشجو خواهد بود. درحالی‌که اکثر نظام‌های آموزشی بر تعلیم مهارت‌های کار‌های گروهی تاکید دارند اکثر قوانین و ضوابط در نظام علمی کشور ما بر فردگرایی بنا شده است؛ از انجام پروژه و پایان نامه‌های دانشجویی در مقاطع تحصیلات تکمیلی تا نوشتن کتاب و مقاله و آیین نامه ارتقا و بسیاری مواردی دیگر.

باید تفکر سیاست گذاران حوزه آموزش عالی کشور به سمت آموزش عالی هوشمند و دیجیتال سوق داده شود. لیکن به دلیل اینکه همچون بسیاری از حوزه‌های فناوری، چون به فلسفه و کنه آن پرداخته نشده است، تا واژه دیجیتال مطرح می‌شود، بیشترین برداشت‌ها به سمت موضوعات فنی و فناوری سوق پیدا می‌کند، در حالی‌که عبارتی همچون دانشگاه عصر دیجیتال یا مدرسه عصر دیجیتال یا کسب و کار عصر دیجیتال، بیشتر به تغییر در روش‌ها و نگرش‌ها اشاره دارد. چگونه می‌توانیم از فناوری در مسیر خدمت بهتر به دانشجو و دانش آموز و خریدار و فروشنده و تولید کننده استفاده کنیم و تجربیات بهتر را برای ایشان خلق کرد.

ارزش قائل شدن به فعالیت‌های علمی گروهی و مشارکتی

برخی‌ها معتقد هستند که اگر یک کار علمی همچون نوشتن مقاله و کتاب با همکاری چند استاد انجام شود از ارزش آن کاسته خواهد شد و در نظام رتبه بندی و امتیازدهی فعالیت ها، به این افراد میزان مشارکت کاهشی تعلق خواهد گرفت، به اسم نفر اول مقاله امتیاز بیشتر و به نفر آخر امتیاز کمتر تعلق خواهد گرفت. اما در بسیاری از کشور‌ها انجام پژوهش جمعی و کار گروهی و مشارکتی ارزش بیشتری دارد. بسیار شنیده‌ایم که یکی از چالش‌های کشور ارتباط بین صنعت و دانشگاه است؛ همزمان قوانینی وضع می‌شود که مانع حضور اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها در شرکت‌های و بخش خصوصی می‌شود و استدلال می‌شود که این امر تداخل مسئولیت به همراه دارد و وظایف آموزشی و پژوهشی اساتید تحت الشعاع قرار می‌گیرد، درحالی‌که باید باور کرد اثربخشی استاد و ایفای نقش مسئولیت اجتماعی در حضور این جامعه نخبگانی در بخش‌های مختلف صنعت و جامعه است. 

پای علوم انسانی باید از کنج دانشگاه‌ها به اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌ها و اتاق‌های فکر و جامعه باز شود

نیازمند تغییر رویکرد‌ها در تحول نظام آموزش عالی کشور هستیم، محل حضور اساتید و دانشجویان فنی-مهندسی باید آزمایشگاه‌های تخصصی و صنایع باشد نه فقط کلاس درس، کما اینکه محل حضور اساتید علوم انسانی باید در اندیشکده‌ها و پژوهشکده‌ها و اتاق‌های فکر و جامعه باشد. زمان حضور دانشجو باید تقسیم شود به حضور در دانشگاه و حضور در صنعت و جامعه، تا آنچه را که می‌خواند و می‌آموزد تا در محیط واقعی تجربه کند تا فرآیند یادگیری تکمیل شود.

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *