واضحا با ادامه این درگیریها بورس کشور فعلا نمیتواند به ریل عادی خود برگردد. حتی اگر این محدودیتهای دامنه نوسان نیز اعمال نشود، سرمایهگذاران سعی میکنند به اوراق دولتی و یا طلا پناه ببرند تا وارد بازاری شوند که به این اخبار واکنش نشان میدهد.
بورس لبنان و اسرائیل
بررسی بورسهای این کشورها میتواند چراغ راهی برای معاملهگران باشد. همانطور که در تصویر مشخص است بورسهای اسرائیل و لبنان در این مدت نه تنها دچار شوک منفی نشدند، بلکه روند صعودی در پیش گرفته و به بالاترین اعداد خود در یک سال گذشته رسیدند. اما چرا؟ مگر نه اینکه سایه جنگ، یک ریسک بزرگ برای بازارهای مالی خصوصا بورس کشورهای درگیر به حساب میآید؟ پس چرا بورس کشورهای لبنان و اسرائیل بدون واکنش به این ریسک سیستماتیک مسیر خود را ادامه میدهند؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که هر سیستمی، اگر مدت زیادی درگیر یک وضعیت خاصی باشد، آرام آرام خود را با شرایط وفق میدهد. به عنوان مثال میتوان به ترافیک تهران یا خانههای شمال اشاره کرد. ساکنین تهران با علم به معضل ترافیک، خود را برای مواجهه با آن آماده میکنند، برای آن برنامه ریزی میکنند و در یک کلام توان مدیریت این معضل را در خود ایجاد کردند.
یا تمام خانههای شمال کشور، برای مقابله با بارانهای شدید خود را آماده کردند و با سقف شیروانی طراحی شدند. این طراحی خانه در جای دیگری کمتر دیده میشود. اگر یک درصد بارانهای شمال در کرمان یا یزد شروع به باریدن کند، خسارات جبران ناپذیری را به خانوارها تحمیل میکند.
پس واضحا حلقه گمشده تمام مشکلات بحث «آمادگی» است. اسرائیل بیش از نیم قرن درگیر جنگ بوده و لبنان نیز شرایط مشابهی دارد اما ایران قریب به ۳۵ سال است که هیچ جنگی را درون مرزهای خود تجربه نکرده است. با این تفاسیر و هجوم انواع این ریسکها در مدت اخیر به بازار سرمایه کشور، مسئولان سازمان باید به جای تحدید دامنه نوسان که عملا با خفگی بازار تفاوتی ندارد، خود را برای این حملات آماده و بازار را سازماندهی کند تا حمله بعدی، شوک تلقی نشود.
source