Wp Header Logo 823.png

فرارو- فریدریش مرتس پس از شکست ابتدایی در رأی‌گیری بوندستاگ، سرانجام صدراعظم آلمان شد و با تمرکز بر احیای نقش برلین در اروپا، سفرهایی به پاریس و ورشو انجام داد. با وجود جاه‌طلبی‌های بین‌المللی، دولت او با اکثریتی شکننده، بودجه‌ای محدود و بی‌اعتمادی عمومی روبه‌روست. اختلافات ائتلافی، چالش‌های اقتصادی و فشارها برای ممنوعیت حزب آلترناتیو برای آلمان، آزمون‌هایی جدی برای ثبات دولت جدید در داخل کشور به‌شمار می‌روند.

به گزارش فرارو به نقل از نشریه اکونومیست، «به یاری خداوند»؛ این جمله‌ای بود که فریدریش مرتس، صدراعظم تازه‌منصوب آلمان، با دستانی برافراشته و لحنی جدی در روز ششم مه در پارلمان فدرال (بوندستاگ) بر زبان آورد.

تحقیر در نخستین قدم: مرتس در بوندستاگ جا ماند، اما بازگشت

ساعاتی پیش از آن، رهبر حزب دموکرات مسیحی (CDU) به‌درستی چشم به حمایت آسمانی دوخته بود، چرا که بوندستاگ ضربه‌ای بی‌سابقه و تحقیرآمیز به جایگاه او وارد کرده بود. در حالی که انتظار می‌رفت رأی‌گیری صرفاً تشریفاتی باشد و مسیری بی‌دردسر برای تکیه‌زدن او بر مسند صدراعظمی فراهم آورد، اما نتیجه‌ای غافلگیرکننده رقم خورد: مرتس با شش رأی کمتر از حد نصاب مطلق، از رسیدن به هدف بازماند.

دست‌کم ۱۸ نفر از میان ۳۲۸ نماینده جناح محافظه‌کار و حزب شریک ائتلافی کوچک‌ترشان، سوسیال‌دموکرات‌ها (SPD)، از رأی مثبت به نخست‌وزیر منتخب خودداری کردند. این رأی‌گیری به‌صورت مخفی برگزار شد و بنابراین هویت مخالفان داخلی ممکن است هرگز فاش نشود. با این حال، فارغ از آن‌که چه کسی یا چه گروهی مسئول این شکست سیاسی بودند، این لحظه‌ای تلخ برای مردی بود که با وعده پایان‌دادن به «هرج‌ومرج» دولت پیشین وارد میدان شده بود؛ دولتی که به رهبری سوسیال‌دموکرات‌ها اداره می‌شد.

با این حال، همان روز و در پی تغییر فوری روندهای پارلمانی، رأی‌گیری دوم برگزار شد و فریدریش مرتس سرانجام توانست از سد مخالفت‌ها عبور کند و رسماً به عنوان صدراعظم جدید آلمان برگزیده شود. اکنون او امیدوار است که با مجموعه‌ای از اقدامات سریع و هدفمند، شکست اولیه در بوندستاگ را از حافظه افکار عمومی بزداید.

مرتس در مدار اروپا؛ صدراعظم جدید آلمان با چمدان دیپلماسی راهی پاریس و ورشو شد

در نخستین روز کامل صدارت، مرتس سفری کوتاه اما پرشتاب به فرانسه و لهستان ترتیب داد؛ حرکتی نمادین که از تمایل او برای احیای پیوندهای راهبردی با دو همسایه کلیدی آلمان حکایت دارد. به نشانه تعهد او به بازگرداندن صدای آلمان در عرصه سیاست اروپایی و بین‌المللی، برنامه‌ریزی برای سفرهای قریب‌الوقوع به بروکسل، کی‌یف و احتمالاً سایر مقاصد نیز در دست اجراست.

ساختار کابینه او نیز مؤید این جهت‌گیری است: مرتس سیاست خارجی را مستقیماً تحت نظارت صدراعظم قرار داده و وزارت خارجه را به یوهان واده‌فول، از متحدان نزدیک خود در حزب دموکرات مسیحی سپرده است. با این حال، پرسش اصلی پابرجاست: آیا بلندپروازی‌های بین‌المللی مرتس در برابر واقعیت‌های پرآشوب سیاست داخلی آلمان تاب خواهد آورد؟

دست‌کم در ابتدای کار، تمرکز اصلی صدراعظم جدید بر قاره اروپا خواهد بود. رولاند کخ، از چهره‌های بانفوذ حزب دموکرات مسیحی و از متحدان دیرین فریدریش مرتس، می‌گوید: «مرتس متقاعد شده که تنها راه تضمین یک اروپای آزاد، ثروتمند و صلح‌آمیز، تقویت چشمگیر وحدت آن است» حتی پیش از آن‌که به‌طور رسمی قدرت را در دست بگیرد، مرتس موفق شد اصلاحیه‌ای در قانون اساسی به تصویب برساند که راه را برای افزایش قابل‌توجه در هزینه‌های دفاعی و سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی هموار کرد؛ اقدامی که در بسیاری از پایتخت‌های اروپایی با استقبال روبه‌رو شد و انتظارات گسترده‌ای پدید آورد.

 در میان رهبران اروپا، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، بیش از دیگران به دنبال یافتن شریکی واقعی در برلین است؛ چیزی که در دوران صدرات اولاف شولتس، صدراعظم پیشین آلمان کمتر تجربه کرده بود. مکرون از وزرای کابینه‌اش خواسته تا متن توافق ائتلافی دولت جدید آلمان را به دقت بررسی کنند و زمینه‌های بالقوه همکاری‌های دوجانبه را شناسایی نمایند.

از پاریس تا ورشو، از لندن تا واشنگتن؛ مرتس می‌خواهد آلمان را دوباره محور اروپا کند

روز هفتم مه، فریدریش مرتس نخستین سفر رسمی خود را به‌عنوان صدراعظم آلمان با عزیمت به کاخ الیزه آغاز کرد؛ هرچند این دیدار، اولین ملاقات او با امانوئل مکرون نبود. دو رهبر همچون دوستانی دیرینه یکدیگر را در آغوش کشیدند و وعده دادند همکاری‌های نزدیکی در حوزه‌های دفاعی، انرژی و نوآوری را دنبال کنند. در مورد لهستان، مرتس امیدوار است روابطی را ترمیم کند که طی دوره صدارت اولاف شولتس به‌شدت آسیب دیده بود. او این امید را بر پایه نزدیکی سیاسی دو حزب حاکم در برلین و ورشو بنا کرده است: حزب دموکرات مسیحی (CDU) به رهبری او و حزب پلتفرم مدنی (Civic Platform) به رهبری دونالد تاسک، نخست‌وزیر لهستان هر دو عضوی از خانواده حزب مردم اروپا (EPP) هستند؛ ائتلافی میانه‌رو و راست‌گرای اروپایی که مرتس آن را یکی از ستون‌های اصلی قدرت در قاره اروپا می‌داند.

جاه‌طلبی‌های صدراعظم جدید آلمان تنها به اتحادیه اروپا محدود نمی‌شود. فریدریش مرتس درصدد بهره‌گیری از تمایل دولت کارگر بریتانیا برای بازتنظیم مناسبات با اروپا در دوران پسابرگزیت است. او پیشنهاد کرده آلمان، فرانسه، لهستان و بریتانیا یک «گروه تماس» اروپایی برای حمایت از اوکراین تشکیل دهند؛ ابتکاری که می‌تواند توازن جدیدی در پاسخ اروپایی به جنگ رقم بزند. با این حال، مرتس در جریان دیدار خود در پاریس، به شکلی معنادار یادآور شد که اروپا همچنان به حضور ایالات متحده نیازمند است و گفت: «ما همچنان به آمریکایی‌ها نیاز داریم.» قرار است او به‌زودی با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق و احتمالاً آینده آمریکا، وارد گفت‌وگو شود.

با این حال، هیچ‌یک از این مناسبات بین‌المللی، خالی از تنش نیست. برای نمونه، فرانسه و لهستان نسبت به توافق تجاری میان اتحادیه اروپا و بلوک مرکوسور که آلمان قاطعانه از آن حمایت می‌کند، تردیدهایی جدی دارند. همچنین، صرف تغییر دولت در برلین، به معنای پایان اختلافات دیرینه نیست: نگرانی آلمان از سطح بالای بدهی عمومی فرانسه همچنان پابرجاست. در لهستان نیز وعده‌های مرتس مبنی بر بازگرداندن مهاجران غیرقانونی از مرزهای مشترک، نگرانی‌هایی جدی برانگیخته است. تنها چند ساعت پیش از ورود صدراعظم جدید به ورشو، الکساندر دابرینت، وزیر کشور دولت او، از تشدید کنترل‌های مرزی خبر داد؛ اقدامی که با واکنش فوری نخست‌وزیر لهستان همراه شد. دونالد تاسک در نشست خبری مشترک با مرتس، نارضایتی خود را بدون پرده‌پوشی بیان کرد. در همین حال، مقامات سوئیسی نیز، البته به‌طور مستقل، نارضایتی مشابهی را ابراز کردند.

صدراعظم تازه، آرزوهای بزرگ، خزانه خالی

با این حال، بسیاری از این تنش‌ها بیش از آن‌که بحران‌ساز باشند، به اصطکاک‌های معمول در روابط دوجانبه میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا شباهت دارند. اختلاف‌نظر میان فرانسه و آلمان بر سر مسائل تجاری با توجه به ماهیت صادرات‌محور اقتصاد آلمان پدیده‌ای تازه نیست و سابقه‌ای طولانی دارد. در موضوع مهاجرت غیرقانونی نیز، فریدریش مرتس عملاً در امتداد جریان غالب اروپا حرکت می‌کند. برای بسیاری از شرکای آلمان در اتحادیه اروپا، صرف‌نظر از این اختلافات، همین تغییر در رهبری سیاسی در برلین و جایگزینی اولاف شولتس با فریدریش مرتس خود به‌تنهایی مایه امید و تجدیدنظر در مسیر روابط آینده تلقی می‌شود.

با این حال، تهدیدهای واقعی برای دولت مرتس نه در خارج، بلکه در درون مرزهای آلمان کمین کرده‌اند. نخستین آزمون مهم او، بررسی بودجه سال جاری و همچنین تدوین بودجه سال آینده خواهد بود، روندی که به‌سرعت آغاز شده است. محدودیت‌های شدید در منابع درآمدی، فضای مانور مالی دولت را به‌طور قابل‌توجهی محدود کرده است. در سطحی کلی‌تر، دولت جدید باید راهی برای احیای اقتصادی بیابد که مدتی است در رکود به‌سر می‌برد؛آن هم در شرایطی که سایه تهدید تعرفه‌های احتمالی از سوی ایالات متحده، بار دیگر در افق اقتصادی کشور دیده می‌شود.

اورزولا مونش، تحلیل‌گر سیاسی از آکادمی آموزش سیاسی توتسینگ هشدار می‌دهد که توافق ائتلافی جدید اگرچه سرشار از اهداف بلندپروازانه است، اما در سطح جزئیات ضعف‌هایی آشکار دارد و این نشانه‌ای نگران‌کننده برای آینده دولت به‌شمار می‌رود. هرچند این توافق اولیه، به‌ویژه در زمینه بسته‌های بزرگ هزینه‌کرد، تا حدی مانع از شعله‌ور شدن درگیری‌های آشکار درون‌ائتلافی شده، اما حتی در همین مدت کوتاه نیز اختلاف‌نظرهایی جدی میان احزاب عضو بر سر موضوعاتی چون سیاست‌های مالیاتی و حداقل دستمزد شکل گرفته است.

آلمان روی لبه تیغ؛ آیا صدراعظم جدید دوام می‌آورد؟

از منظر سیاسی، دولت مرتس با چالشی پیچیده در دل پارلمان روبه‌رو است: رهبران احزاب ائتلافی باید با نمایندگانی تعامل کنند که برخی از آن‌ها به‌وضوح مشکل‌ساز به‌نظر می‌رسند و این در حالی است که ائتلاف حاکم تنها با ۱۲ کرسی بیش از حداقل لازم، اکثریت شکننده‌ای در اختیار دارد. یکی دیگر از چالش‌های فوری، نحوه مواجهه با مطالبات فزاینده برای ممنوعیت حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) است. این حزب که از سوی دستگاه امنیت داخلی آلمان در تاریخ ۲ مه به‌عنوان «نمونه‌ای تأییدشده از افراط‌گرایی راست‌گرا» طبقه‌بندی شده، اکنون در کانون جدال سیاسی قرار دارد. فریدریش مرتس موضعی محتاطانه نسبت به ممنوعیت قانونی این حزب اتخاذ کرده، اما در میان نمایندگان بوندستاگ، حتی در درون جناح محافظه‌کار خود او صدای بلندتری برای برخورد قاطع با حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان شنیده می‌شود.

بخش زیادی از سرنوشت دولت جدید آلمان به توانمندی افرادی بستگی دارد که در رأس آن قرار گرفته‌اند. کابینه‌ای که فریدریش مرتس به همراه لارس کلینگبایل، رهبر مشترک حزب سوسیال‌دموکرات (SPD) و معاون صدراعظم تشکیل داده‌اند، از منظر تجربه سیاسی ترکیبی کم‌رمق به‌نظر می‌رسد. چالش اصلی این تیم تازه‌کار آن خواهد بود که مصالحه‌هایی که برای پایداری ائتلاف حیاتی‌اند، به بی‌عملی و فلج سیاسی منتهی نشوند. ینس اشپان، رهبر جدید فراکسیون پارلمانی حزب مرتس هشدار می‌دهد: «او شاید ناچار باشد بیش از بسیاری از صدراعظم‌های پیش از خود به سفرهای خارجی برود، اما همه ما باید اطمینان حاصل کنیم که اوضاع در داخل کشور نیز به‌درستی مدیریت می‌شود.»

آنچه بیش از هر چیز نگران‌کننده است، بی‌اعتمادی گسترده‌ای‌ست که در میان افکار عمومی آلمان نسبت به فریدریش مرتس وجود دارد. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که اکثریت بزرگی از مردم به صدراعظم جدید کشورشان اعتماد ندارند. اگر بتوان برای رأی‌گیری دشوار در بوندستاگ نکته مثبتی قائل شد، شاید این باشد که سطح انتظارات بین‌المللی از مرتس را تعدیل کرده است.

برای نمونه، امیدواری‌هایی که پیش‌تر نسبت به همراهی آلمان با یک بسته عظیم بدهی مشترک اروپایی برای تأمین مالی طرح‌های دفاعی گسترده مطرح بود، بر پایه مواضع پرشور مرتس در حمایت از اتحادیه اروپا، اکنون احتمالاً با تردید بیشتری دنبال خواهد شد. نمایش شکنندگی پایگاه قدرت او در همین نخستین روزها، این واقعیت را یادآور می‌شود که هرچند جاه‌طلبی‌های او ابعاد جهانی دارد، اما نمی‌تواند از چالش‌های داخلی چشم بپوشد.

 

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *