«رسالت» از مزایای ورود افراد دارای معلولیت به عرصه بلاگری گزارش میدهد
«سالهاست که اینترنت تقریبا در همه ابعاد زندگی انسانها نفوذ کرده و شبکههای اجتماعی به بخش مهمی از زندگی روزمره بسیاری از افراد تبدیلشدهاند و برای بهدست آوردن اطلاعات، سرگرمی، ارتباط اجتماعی، تبلیغات و حتی کسب درآمد مورد استفاده قرار میگیرند. ازجمله نتایج توسعه شبکههای اجتماعی، شکل گرفتن مشاغل جدیدی در قالب بلاگر و اینفلوئنسر است؛ مشاغلی که برای برخی از افراد با درآمدهای بسیار بالا همراه است و حتی کیفیت زندگی آنها را ازنظر اقتصادی و اجتماعی متحول میکند. معلولان هم از این موج دور نماندهاند و در شبکههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام به تولید محتوا دست میزنند و شغل بلاگری را برای خود برگزیدهاند. افرادی که بسیاری از آنها این شغل را از «صفر» شروع کردهاند و به مدد امکانات جهان دیجیتال توانستهاند با روایتهای روزمره خود از موانعی که با آن مواجه هستند، به جذب فالوور و کسب درآمد بپردازند. بنابراین ورود افراد دارای معلولیت به دنیای بلاگرها، وجه دیگری از تأثیرات جهان دیجیتال و شبکههای اجتماعی را نمایان میکند و موقعیتها و چالشهای تازهای را به ما نشان میدهد.»
این عبارت، گزیدهای از یک مقاله است، مقالهای پرکشش و خواندنی، تحت عنوان «روایتی از بلاگرهای دارای معلولیت» به قلم ندا توسلی. نگارنده بر این باور است که «حضور کمتر کارفرما، کنترل بیشتر بر ساعت و محیط کار آنلاین باعث شده «خوداشتغالی» آنلاین یکی از گزینههای خوب برای افراد دارای معلولیت باشد.» توسلی در ادامه این مقاله تصریح کرده است که نه فقط از منظر اشتغال، بلکه معلولان در بسیاری از بخشها در صورت دسترسی به رسانههای اجتماعی میتوانند از آن سود ببرند؛ از آن جمله میتوان به افرادی اشاره کرد، که ارتباطات نوشتاری برایشان راحتتر است و آنها که بهدلیل ابتلا به اوتیسم در صحبت کردن متفاوت هستند. همچنین معلولان ممکن است بتوانند گروههایی از افرادی را که دارای معلولیت مشابه هستند در شبکههای اجتماعی پیدا کنند که در منطقه محل سکونت آنها در دسترس نیستند. بهاینترتیب میتوانند فرصتی عالی برای معاشرت داشته باشند. دنیای مجازی همچنین به افرادی که برای ترک خانه دچار مشکل هستند، کمک میکند تا اجتماعی شده و با دیگران ارتباط بگیرند، افزون بر این، شبکههای اجتماعی میتوانند ابزاری برای روایت زندگی معلولان و ارتقاء آگاهی جامعه درباره شیوه زیستی آنان باشد. به همین علت است که بسیاری از افراد دارای معلولیت امروز بلاگرهای موفقی هستند، یا در وب سایتها و کانالهای یوتیوب و پادکستها به تولید محتوا دست میزنند.»
این مقاله بهانهای شد تا «رسالت» نیز با فعالان حوزه معلولیت گفت وگو کرده و نظر آنان را دراینباره جویا شود.
فضای مجازی برای اقلیتها، فرصتی برای دیده شدن فراهم کرده است
سهیل معینی، مدیرعامل انجمن باور، شبکههای اجتماعی را ابزار مهمی برای دیده شدن افراد دارای معلولیت دانسته و میگوید: «فضای مجازی برای اقلیتها یا گروههای کمتر دیده شده و کسانی که نیاز بیشتری به ابراز عقیده و انعکاس مطالباتشان دارند، یک فرصت و بستر مناسب است، بهویژه برای افراد دارای معلولیت به دلیل مسائل و مشکلات خاصی که دارند، دستاورد مثبتی به شمار میرود. فعالیت در این فضا، در سرتاسر نقاط جهان، موجب رشد افراد دارای معلولیت شده و به بازتاب مسائل و موانع آنان منتهی شده و زمینهای برای گفت وگوی جمعی فراهم کرده، حتی سطح آگاهی آحاد جامعه را افزایش داده است. معلولان چه بهصورت فردی بهعنوان بلاگر و چه در قالب سایتهایی که مسائل آنان را منعکس میکند، توانستهاند تا حدودی جامعه را از مشکلات و موانع خود، مطلع کنند، به این طریق بسیاری از مسائل این گروه دیده شده است. معمولا پیامهای اجتماعی بهویژه در حوزههای مناسبسازی و دسترسپذیری و محرومیتهای اجتماعی اگر از کیفیت لازم برخوردار بوده و مستند باشد، بسیار در سطح جامعه بازخورد دارد و مهمتر از همه این است که اغلب این پیامها و محتواهایی که معلولان بلاگر تولید میکنند، بازنشر میشود. به این معنا که ممکن است در تلویزیون و یا سایتها و رسانههای پرمخاطب دوباره منتشر شود و این موضوع به دیده شدن بیشتر مشکلات جامعه معلولان کمک کرده است. بنابراین معتقدم که این اقدام صد درصد در افزایش آگاهی جامعه و حل مشکلات معلولان مؤثر بوده و اساسا اقتضاء فضای دیجیتال نیز همین است.»
معلولان بلاگر توانستهاند، نگاه مردم عادی را در مورد معلولیت تصحیح کنند
معینی در ادامه تأکید میکند که «طی سالیان گذشته نگاه غالب به مسئله معلولیت بهخصوص در سریالها و فیلمها بهمنظور افزایش بار دراماتیک داستان، نگاهی تلخ، ابزاری و ترحمبرانگیز بود، اما معلولان بلاگر توانستهاند، نگاه مردم عادی را نسبت به این مسئله تصحیح کنند، اینکه معلولان، ناتوان و ناقص نیستند، بلکه افرادی با هویت مشخص و توانمندند. از سوی دیگر معلولان کشور، مشکلات متنابهی دارند و مناسبسازی، اشتغال، تحصیل، مسکن و ازدواج، توانبخشی، تدوین و اجرای قوانین و مقررات و فرهنگسازی همه مواردی هستند که در زمره این مشکلات میگنجد تا منجر به تسهیل در زندگی فردی و اجتماعی و برابرسازی فرصت برای ظهور توانمندیها و استعدادهای معلولان شود، بنابراین از طریق بازنمایی نیازهای خاص آنان مانند امکانات شهری مناسبسازی شده مثل خودروهای عمومی، مترو، مراکز درمانی، مراکز اداری و تجاری، اماکن تحصیلی، سینماها و غیره راهکارهای خوبی از طرف مدیران اندیشیده شده است. علیرغم این دستاوردها، گروهی از افراد مخالف فعالیت معلولان تحت عنوان بلاگر هستند، درواقع جهانی که آنها روایت میکنند و شکل روایتشان شاید ازنظر بسیاری بهشدت موردانتقاد باشد؛ هرچه که هست پیشرفتهای فنی، توسعه تلفنهای هوشمند و تبلتها و نرمافزارهای دسترسی به اینترنت چنین امکانی را برای همه افراد فراهم کرده است. اما متأسفانه گروهی که فاقد درک روشنی از مشکلات و مسائل جامعه معلولان هستند، تصور میکنند آنان حق حضور و ابراز خود را در چارچوب فضای مجازی ندارند، درحالیکه معلولین نیز همانند سایر گروهها از چنین حقی برخوردارند. نباید چنین نگاه تبعیضآمیز و نابرابری داشت. البته اکثریت جامعه مشکلی با فعالیت معلولان بهعنوان بلاگر ندارند و احتمالا اقلیتی که نگاهشان تبعیضآمیز است، با این موضوع مخالف هستند.»
این فعال حوزه معلولیت، با اشاره به موضوع درآمدزایی معلولین از طریق بلاگری بیان میکند: «تصور نمیکنم تعداد بلاگرهای دارای معلولیتی که از این راه کسب درآمد میکنند، زیاد باشد. این افراد برای درآمدزایی از طریق شبکههای اجتماعی؛ همانند هر فرد دیگری باید پیامی تولید کنند که خریدار داشته باشد. برای تحقق این مسئله، باید پیامهای خاصی منعکس کنند تا اصطلاحا چند «کا» مخاطب پیدا کنند، و شرکتهای تبلیغاتی به سراغ آنها بیایند و یا پیشنهاداتی مبنی بر حمایت یا جذب اسپانسر دریافت کنند، بهطورکلی معتقدم تعداد بلاگرهای معلولی که از این راه درآمدزایی میکنند، کماست. اما فضای مجازی به معلولان ما از راههای دیگری برای کسب درآمد کمک کرده است، به این معنا که بسیاری از سایتها، محصولات جامعه معلولان را معرفی میکنند و یا کالاهایی که افراد دارای معلولیت در منازل خود به شکل پراکنده تولید کرده و امکانی برای عرضه نداشتند، حالا از طریق سایتهای آنلاین به شکل عمومی و در سطح وسیع عرضه میشود. از طرفی برخی افراد دارای معلولیت، صفحات اینستاگرام افراد دیگری را اداره میکنند و یا معلولان صاحبقلمی داریم که برای شرکتها و مؤسسات و یا اشخاص سرشناس قلمفرسایی کرده و درآمد کسب میکنند. حتی تعداد زیادی از معلولان در مقام پشتیبانی از سایتها فعالیت میکنند. لذا بلاگری برای معلولان لزوما به کسب درآمد منتهی نشده اما در سایر زمینههای مرتبط، برای اشتغال آنان مؤثر بوده است. به نظر میرسد که مسئولان دچار غفلتاند و درحالیکه پتانسیل بسیاری برای اشتغالزایی از طریق فضای مجازی وجود دارد و میتوان عرصه اشتغال را بهصورت کمی و کیفی متفاوت کرد، هنوز سازمانهای کارآفرین اعم از خصوصی و دولتی برای افراد معلول چنین فرصتی را فراهم نکردهاند. به این موضوع هم باید توجه کرد که افراد معلول از طریق فعالیت در کسبوکارهای آنلاین میتوانند اشتغالی درآمدزا و پایدار و همراه با شأن اجتماعی داشته باشند.»
میزان دسترسی معلولان در کشورهای پیشرفته به ابزارهای دیجیتال بیش از ایران است
مدیرعامل انجمن باور خاطرنشان میکند: «تعداد معلولان بلاگر در کشورهای پیشرفته به نسبت ایران بیشتر است، به این دلیل که عرصه دیجیتال ابتدا در این کشورها آغاز بهکار کرده و ما با تأخیر به نهضت دیجیتال ملحق شدیم. علاوه بر این، بهرهمندی از رفاه بیشتر نیز در این زمینه نقشآفرین است. بسیاری از افراد دارای معلولیت در کشور ما، درگیر تأمین معیشت هستند و فرصت کمتری برای تولید محتوا دارند. درحالیکه افراد معلول در کشورهای توسعهیافته، علیرغم اینکه ممکن است شاغل هم نباشند، از دولت کمکهای رفاهی دریافت میکنند و با مشکل معیشتی مواجه نیستند، لذا انگیزه، فراغت و فرصت بیشتری دارند. از طرفی میزان دسترسی را هم باید در نظر گرفت، هنوز در کشور ما مشکل دسترسی به اینترنت وجود دارد و حتی بسیاری از افراد فاقد موبایل باکیفیت هستند، به همین دلیل زمینه کمتری برای فعالیت مجازی فراهم است. ولی در کشورهای توسعهیافته، میزان دسترسی افراد معلول به ابزارهای دیجیتال بسیار بیشتر از کشور ماست، ضمن آنکه دارای اینترنت باکیفیت و پرسرعت هستند، پس چندان عجیب نیست که معلولان سایر کشورها بیشتر در این فضا حضور داشته باشند.»
بههرروی «فضای دیجیتال میان افرادی که منابع لازم برای مشارکت در این فضا را در اختیار دارند و آنها که از این منابع به دلایل اقتصادی و تواناییهای فیزیکی محروماند شکاف ایجاد میکند و با هرچه گستردهتر شدن جهان مجازی، این شکاف بیشتر خواهد شد. ازجمله افرادی که ممکن است از منابع و امکان برابر برای دسترسی و استفاده از شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین برخوردار نباشند معلولان هستند.» این دیدگاه «ندا توسلی» است که پیشتر به نام و انتشار مقالهای به قلم او اشاره کردیم. این صاحبنظر معتقد است، «در جهانی که استفاده از اینترنت و رسانههای دیجیتال افزایش یافته، نابرابری و شکاف دیجیتال که زندگی افراد دارای معلولیت را تحت تأثیر قرار میدهد همچنان موضوعی جدی برای تحقیقات درباره اینترنت است. اما ورود افراد دارای معلولیت به دنیای بلاگرها، وجه دیگری از تأثیرات جهان دیجیتال و شبکههای اجتماعی را نمایان میکند.»
تحقق توانمندی و استقلال معلولان با فعالیت در فضای مجازی
بهروز مروتی از دیگر فعالین حوزه معلولیت، در تأیید این نظرگاه، در گفتوگو با «رسالت» عنوان میکند: «پیش از آنکه فضای مجازی به این شکل گسترده باشد، معلولان از جامعه دور بودند، ولی با گسترش این فضا و ایفای نقش این گروه بهعنوان بلاگر، بسیاری از افراد عادی جامعه با این گروه ارتباط گرفته و صفحاتشان را در اینستاگرام دنبال میکنند. از طرفی در زمینه فرهنگسازی و اطلاعرسانی بهجامعه پیرامون خود در مورد مسائل معلولان موفق عمل کرده و توانستهاند تا حدود زیادی خود را به مخاطبانشان معرفی کرده و بشناسانند، حتی برخی از اینها دنبال کنندههای صدها هزارنفری دارند. اغلب افراد جامعه پیش از توسعه فضای مجازی، از زندگی اینها اطلاعی نداشته و نمیدانستند در چه شرایطی زیست میکنند، اما از زمانی که این فضا گسترده شده و معلولان به حیطه بلاگری وارد شدهاند، جامعه تا حدودی نسبت به مشکلات آنان و شیوه زیستیشان آگاه شده است. پیشتر هیچ اطلاعاتی در رسانههای جمعی درباره زندگی معلولان و آنچه در حیطه زندگی شخصی آنان رخ میدهد، وجود نداشت اما در حال حاضر بهواسطه فضای مجازی، معلولان فرصتی پیدا کردهاند، تا خود را ابراز، معرفی و مطرح کنند. درواقع از طریق این فضا، مرزها برداشته شده و مردم با زندگی روزمره معلولان آشنا شدهاند. این مسئله حتما در روحیه معلولان تأثیرگذار است. به همان نسبت مجالی برای مشارکت اجتماعی فراهم شده و نکته مهمتر این است که افراد دارای معلولیت توانستهاند از این راه درآمد کسب کرده و به توانمندی و استقلال دست یابند.»
بلاگری معلولان، روند رها شدن آنان از سوی خانوادهها را کاهش داده است
مروتی عنوان میکند: «معلولان اگرچه به نسبت سایر اقشار جامعه به دلیل کمرغبتی، کاهش انگیزه، کمبود اعتمادبهنفس و یا خجالتی بودن کمتر به عرصه بلاگری وارد شدهاند اما در سالیان اخیر این مسئله همانند یک اپیدمی در حال فراگیری است، از سوی دیگر آماری نداریم تا مشخص شود که چه تعداد از افراد دارای معلولیت به فضای مجازی دسترسی دارند یا ندارند. ولی به نظر میرسد بخشی از افراد معلول به فضای مجازی دسترسی ندارند و یا فاقد گوشی هوشمند هستند. بااینوجود معتقدم که تعداد معلولان بلاگر در حال افزایش است و حتی برخی خانوادهها از شیوه نگهداری عضو معلول خود، محتوا تولید و در اینستاگرام با مخاطبانشان به اشتراک میگذارند. این مسئله موجب شده فرهنگ مراقبت از معلولان در خانه، بهجای مراکز نگهداری ترویج شده و روند رها کردن آنان کاهش یابد. چه خوب است که اغلب افراد معلول به این جریان بپیوندند و خود را پنهان نکنند. متأسفانه معلولان ما یکعمر دیده و شنیده نشده و بهحساب نیامدهاند، درحالیکه آنان نیز حق دیده شدن دارند و باید دردها و رنجهایشان را نشان دهند، این مسئله حتما روی احساسات و نگرش جامعه تأثیرگذار است.»
این فعال حوزه معلولیت با تأکید براینکه بلاگری یک ابزار قدرتمند برای توانمندسازی افراد دارای معلولیت است، بیان میکند: «برخی افراد، پیش از ورود به عرصه بلاگری، به مستمری ناچیز و یارانه سازمان بهزیستی وابسته بودند، اما پس از ورود به این حیطه، توانستهاند دنبال کنندههای زیادی جذب کرده و ضمن رسیدن به درآمدزایی، خانه و مغازه خریداری و کسبوکاری بهصورت خانوادگی راه اندازی کنند. در شرایطی که به دلیل عدم مناسبسازی معابر و حمل نقل عمومی و به دلیل تبعیضی که در عرصه اشتغال و استخدام دولتی وجود دارد، افراد معلول نمیتوانند در جامعه مشارکت فعالی داشته باشند، برخی افراد توانستهاند با ورود به حیطه بلاگری درآمد کسب کنند. ما معلولانی داریم که تحصیلات عالیه دارند و سالهاست پشت سد استخدام دولتی ماندهاند، اما با یک موبایل و اتصال به اینترنت میتوانند از مشکلات روزمره خود محتوا تولید کرده و به امید دولت و مسئولان نمانند. بلاگر شدن نهتنها اعتمادبهنفس معلولان را بالا میبرد، بلکه به استقلال مالی آنان منتهی خواهد شد و این چیز کمی نیست. خیلی از معلولان بلاگر ما در تأمین حداقل معیشت خود مانده بودند، اما از نقطه صفر به حوزه بلاگری وارد شده و اتفاقا موفق شدهاند. بسیاری از افراد معلولی که مشکل مالی ندارند، معمولا تمایلی هم به بلاگری ندارند اما گروهی که فاقد شغل و درآمد هستند، به این حوزه وارد شده و دریچه جدیدی به رویشان باز شده و پس از مدتی به موفقیت رسیدهاند.»
معلولین بلاگر به مستمری تحقیرآمیز یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومانی نیازی ندارند
مروتی با ارائه پیشنهادی به سازمان بهزیستی تصریح میکند: «این سازمان میتواند بهعنوان متولی، دورههایی را بهمنظور آموزش و توانمندسازی معلولان در عرصه بلاگری و بهطورکلی کسبوکارهای آنلاین برگزار کند، ولی متأسفانه در سالیان اخیر، برنامه مدونی در حوزه توانمندسازی برای افراد دارای معلولیت تدوین نشده است و تمامی برنامههایی که مسئولان بهزیستی، ادعای تدوین آن را دارند از سطح کاغذ فراتر نرفته است و یا تصور مسئولان سازمان این است که پرداخت شهریه به افراد تحت پوشش، پرداخت بیمه خوداشتغالی و یا اعطای ویلچر برقی به معنای توانمندسازی است. اینکه به چه تعدادی از نیازها پاسخدادهشده، بحث مجزایی است، اما این موارد در بحث تخصصی توانمندسازی نمیگنجد. ضمن آنکه بهزیستی فاقد شاخصههای توانمندسازی است و ما نمیدانیم براساس چه شاخصههایی بهزیستی از توانمندسازی معلولان خبر میدهد. آیا مسئولان سازمان تصور میکنند بهصرف پرداخت شهریه دانشگاه، یک فرد معلول توانمند خواهد شد؟ چه خوب است که بهزیستی از طریق فضای مجازی در مسیر توانمندسازی گام بردارد و موبایلهای باکیفیتی تهیه و بهعنوان ابزار تسهیلگری در اختیار افراد معلول قرار دهد، بعدهم با انعقاد تفاهمنامه با سازمان فنی حرفهای، دورههایی را جهت کسب مهارت برای فعالیت در فضای مجازی برگزار و در آخر نیز گواهینامه به معلولین اعطا کنند.»
مروتی خاطرنشان میکند: «معلولین ما از طریق مستمریهای ناچیز نمیتوانند زندگی خود را اداره کنند، ضمن آنکه ماده ۲۷ قانون حمایت از حقوق معلولین نیز به طورکامل اجرا نمیشود، درحالیکه این ماده بهنوعی جریمه دولت است، چون نتوانسته برای افراد دارای معلولیت شغل ایجاد کند. دولت یا باید در مسیر اشتغالزایی گام بردارد و یا مبتنی بر ماده ۲۷،حداقل دستمزد سالانه را به معلولین فاقد شغل و درآمد بپردازد. دستکم دولت میتواند با ارائه آموزشهای لازم، معلولین را در حوزه کسبوکارهای مجازی توانمند کند، طبیعتا وقتی معلولین ما از این راه درآمد کسب کنند، دیگر به اجرای ماده ۲۷ و دریافت مستمری تحقیرآمیز یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومانی نیازی نخواهند داشت. از طرفی هزینههای دولت نیز پایین میآید و میتواند به افراد بیشتری خدمات ارائه کند.»
source