Wp Header Logo 81.png

دیوید فینچر، سلطان ساختن فیلم‌های دیوانه و جذاب! این کارگردان ۶۱ ساله (چه زود گذشت!) سوابق درخشانی در ساختن شخصیت‌های سایکوپث دارد: از Amy Dunne به عنوان یک دیوانه‌ی معمولی گرفته تا قاتل زودیاک، بیگانه‌های فضایی و البته تایلر داردن معرکه. مارک زاکربرگ هم در این لیست وجود دارد، ولی بدون تمایلات قاتلانه!

فینچر بعد از شاهکار تاریخی‌اش، Mank، دوباره به ریشه‌های تریلر روان‌شناسانه برگشته است. فیلم تازه‌ی او، The Killer که در نتفلیکس به نمایش درآمد، مایکل فاسبندر را به عنوان خود قاتل در نظر گرفته است. یک قاتل بی‌رحم و تنها که برای یک سازمان مبهم کار می‌کند. نمی‌خواهیم اسپویل کنیم، ولی وقتی اولین ماموریتش طبق برنامه پیش نمی‌رود، یک عالمه ماجراجویی بین‌المللی شروع می‌شود. این یکی از شیرین‌ترین فیلم‌های فینچر است که اگر اغراق نباشد و اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنید، می‌بینید که یکی از پیچیده‌ترین فیلم‌هایش است. به افتخار فیلم جدید این کارگردان افسانه‌ای، همه‌ی فیلم‌های فینچر را رتبه‌بندی کردیم.

Alien 3 (1992) .12

از اولین تلاش‌های فینچر در سینما

از اولین تلاش‌های فینچر در سینما

فینچر با سبک بصری جذاب و شوخ‌طبعی شیطانی‌اش، کلیپ‌های موسیقی را از یک کار تبلیغاتی بی‌معنی به آثار هنری تبدیل کرد. فیلم‌های کوتاه او، حسابی تحسین شدند (خیلی قبل از اینکه وایرال شدن در فضای مجازی معنی پیدا کند). طبیعتاً، استودیوهای بزرگ خیلی زود سراغ فینچر آمدند. اما اولین فیلم بلند این کارگردان جوان از همان اول، به خاطر تغییرات مداوم فیلمنامه و مردد بودن استودیو شکست خورد. 

فینچر در این قسمت سوم تاریک و بدترکیب از سری Alien، برای کنترل فیلم با فاکس قرن بیستم جنگید و این موضوع در فیلم مشخص است. با وجود حضور دوباره‌ی Sigourney Weaver در نقش ریپلی، این فیلم تعقیب و گریزِِ مایوس‌کننده و دیستوپیایی درباره‌ی راهبان کثیف، در یک سیاره‌ی به استعمارگرفته‌شده توسط هیولاهای اچ. آر. گیگر، یک افتضاح و شکست بزرگ است. البته یک افتضاح خوشگل! بعد از فیلم اصلی ریدلی اسکات و دنباله‌اش توسط جیمز کامرون، تماشاچی‌ها و منتقدان (و خود فینچر) نتوانستند جلوی ناامیدی‌شان را بگیرند. این تنها لکه‌ی سیاه کارنامه‌ی فینچر به حساب می‌آید!

بهترین فیلم‌های ترسناک جدید

The Curious Case of Benjamin Button (2008) .11

بنجامین باتن در آینه‌ی عمر

بنجامین باتن در آینه‌ی عمر

بعضی‌ها عاشق این فیلم هستند، بعضی‌ها ازش متنفرند. The Curious Case of Benjamin Button الهام گرفته از داستان افسانه‌ای اسکات فیتزجرالد، درباره‌ی مردی است که برعکس پیر می‌شود. این فیلم دوباره فینچر و برد پیت، دوست قدیمی و یکی از بازیگران اصلی‌اش را بار دیگر کنار هم گذاشت. برد پیت فوق‌العاده است. از جلوه‌های ویژه‌ی پیر و جوان کردن بازیگر هم که دیگر نگوییم. انگار واقعی بود!

اما فیلمنامه‌ی سرشار از احساسات فیلم، اشک‌های شما را مثل آب خوردن درمی‌آورد. خلاصه که فیلم از نظر فنی بی‌نظیر، ولی از نظر احساسی خیلی آبکی است (احتمالا بعد فیلم هم خودتان را به خاطر گریه کردن سرزنش می‌کنید!). فینچر وقتی که تصویر و داستان با هم هماهنگ بوده‌اند، همیشه بهترین کار خود را به اجرا گذاشته است. اما اینجا زیاده‌روی در زیبایی‌های بصری و عاطفی، فیلم را خراب کرده و دیگر آن تعادل میان جنبه‌های تکنیکی و احساسی رعایت نشده است.

Panic Room (2002) .10

فینچر و قلقلک‌هایی از ژانر وحشت

فینچر و قلقلک‌هایی از ژانر وحشت

باز هم یک نمایش از سبک و استایل در سال‌های ابتدایی قرن بیست و یک. Panic Room یک کلاس استادانه در ایجاد حس خفگی و کلاستروفوبیا برای مخاطب است. فیلمنامه‌ی ساده‌ی David Koepp، نویسنده‌ی «پارک ژوراسیک»، یک مادر (جودی فاستر) و دخترش (کریستن استوارت جوان) را مقابل سه سارق خانه قرار می‌دهد. 

آن‌ها وقتی که قربانی‌های خودشان را در پنیک روم در خانه‌‌ای در منهتن حبس می‌کنند، گیر می‌افتند. داستان فیلم آنقدر قوی نیست که بتواند یک فیلم بلند را توجیه کند (می‌توانست یک اپیزود عالی از Twilight Zone باشد)، ولی فینچر توانسته با امکانات محدود، یک فیلم پر از استرس و هیجان بسازد که آدم را یاد آلفرد هیچکاک می‌اندازد.

Mank (2020) .9

از آخرین آثار فینچر در زمینه‌ی تریلر روان‌شناختی

از آخرین آثار فینچر در زمینه‌ی تریلر روان‌شناختی

این فیلم سیاه و سفید و بیوگرافیک توسط پدر فقید کارگردان، جک فینچر نوشته شده و نتفلیکس روی آن سرمایه‌گذاری کرده است. Mank داستان هرمَن جی. مانکیویچ، فیلمنامه‌نویس نابغه و الکلی را دنبال می‌کند که در حال نوشتن شاهکار اورسن ولز، «همشهری کین» است. فینچر با این فیلم، جواب انتقادهای معروف پالین کیل به ولز را می‌دهد و به مانکیویچ گمنام حق واقعی‌اش را برمی‌گرداند. 

گری اولدمن در نقش این خوشگذران الکلی، با بازی لایه لایه و پیچیده‌اش، ترکیبی از جرقه‌های درخشش و پشیمانی از خودخواهی را نشان می‌دهد. آماندا سایفرد هم در نقش ماریون دیویس، معشوقه ویلیام راندولف هیرست (الهام‌بخش شخصیت کین)، در این فیلم خوش درخشیده است. حتی اگر این فیلم بیشتر برای طرفداران سینما ساخته شده باشد تا مردم عادی، با این حال یک ادای احترام زیبا و غم‌انگیز به هالیوود قدیم است.

The Girl With the Dragon Tattoo (2011) .8

پانک-سینما با حضور رونی مارا

پانک-سینما با حضور رونی مارا

این فیلم وقتی برای اولین بار روی پرده‌ی سینما آمد، خیلی موفق نبود. مخصوصا که استودیو امید زیادی داشت که بتواند از کتاب‌های پرفروش استیگ لارسون یک سه‌گانه‌ی پولساز بسازد. اما The Girl With the Dragon Tattoo با گذشت زمان بهتر شده است. این سومین بار بود که فینچر وارد دنیای قاتل‌های سریالی می‌شد. او این فیلم معمایی را با کنترل کامل و پیچیدگی بسیار زیادی پر کرده است. 

دنیل کریگ یکی از بهترین بازی‌هایش را به عنوان یک خبرنگار رسواشده ارائه می‌دهد. او توسط یک خانواده‌ی ثروتمند اسکاندیناویایی استخدام می‌شود تا راز ناپدید شدن یکی از اعضای خانواده‌شان را چهل سال بعد از حادثه پیدا کند. رونی مارا هم به عنوان شریک هکر و پانک کریگ، اجرای شگفت‌انگیزی ارائه می‌دهد که به مخاطب حسی از آسیب‌پذیری و در مقابل قدرتی بی‌تردید می‌دهد. کریستوفر پلامر هم در نقش پدر خانواده‌ای سرد و بی‌احساس، استثنایی عمل کرد. مثل زودیاک که فیلم بهتری است، دختری با خالکوبی اژدها هم فیلمی است درباره‌ی عدالت. نه فقط برای قربانی‌ها، بلکه برای کسانی که بی‌وقفه به دنبال حقیقت می‌گردند. این فیلم جواهر پنهانی در میان آثار فینچر است که با تصاویر نوآر و بازیگران بسیار خوبش، قلب هر مخاطبی را به دست می‌آورد.

The Game (1997) .7

آسانسوری به سوی پارانویا!

آسانسوری به سوی پارانویا!

این یک بازی دیوانه‌کننده است! یک تریلر پازلی گیج‌کننده که حس یک نسخه‌ی مدرن از The Parallax View را می‌دهد. The Game یکی از بی‌نهایت تریلرهای توطئه‌ای است که دوست دارد مدام شما را غافلگیر کند تا اصلا نتوانید حس بزنید که بعد از آن چه پیش می‌آید.

مایکل داگلاس با ظاهری که یک مارمولک را تداعی می‌کند، به خوبی از اجرای نقش یک تاجر سطحی برآمده است. برادر ولگردش (شان پن که او هم خیلی خوب بازی کرده) یک هدیه‌ی مرموز به او می‌دهد که او را وارد یک سری چالش‌های دیوانه کننده و پارانویایی می‌کند که فراتر از یک بازی به نظر می‌رسد. داستان واقعی است؟ شاید. ولی اگر حاضر باشید خودتن را به دست فینچر بسپارید، خیلی لذت‌بخش است. پایان‌بندی فیلم هم که دیوانگی محض است.

The Killer (2023) .6

قاتلی که حتی نامش را نمی‌دانیم

قاتلی که حتی نامش را نمی‌دانیم

قاتل فیلم فینچر یکی از دیوانه‌های خفن سینماست! می‌خواهید بدانید مایکل فاسبندر در The Killer چقدر ترسناک، شکسته و مرگبار است؟ اصلا پلک نمی‌زند! اصلا! ولی این فقط یکی از نشانه‌هایی‌ است که ترکیب فینچر، فاسبندر و این فیلم را به یکی از بهترین فیلم‌های کارنامه‌ی کارگردان تبدیل کرده است. فینچر این توانایی را دارد که یک داستان دیوانه‌وار مثل تراویس بیکل را به یک اتفاق غیر قابل چشم‌پوشی تبدیل کند، ولی قاتل این فیلم با بازی فاسبندر، یکی از دیوانه‌ترین شخصیت‌هایی است که خلق کرده است.

فینچر در دو ساعت نفس‌گیر، پرتره‌ای از یک قاتل حرفه‌ای ترسیم می‌کند که واقعا از کشتن مردم لذت می‌برد. شخصیت‌پردازی‌‌اش آرام، دردناک، خیلی پیچیده و هیجان‌انگیز است. یک‌ صحنه‌ی مبارزه‌ی فوق‌العاده را هم به آن اضافه کنید. به زودی متوجه می‌شوید که The Killer احتمالا یکی سرگرم‌کننده‌ترین فیلم‌های فینچر تا حالا است.

Fight Club (1999) .5

یکی از فیلم‌های کالت دهه‌ی 90 هالیوود

یکی از فیلم‌های کالت دهه‌ی ۹۰ هالیوود

این فیلم یک بمب ساعتی از دهه‌ی درخشان ۹۰ است. Fight Club بیست و چندی سال بعد از انتشار بحث‌برانگیزش، حالا به شکلی پروبلماتیک پا به سن گذاشته است. فیلم دیوانه‌وار فینچر اقتباس از رمان سیاه و کبود Chuck Palahniuk است و تشخیص این که آیا آخرین ایستادگی برای مردانگی سمی است یا رساله‌ای بر علیه آن، سخت و دشوار است. اما چون درست در سالی ساخته شد که تمام قوانین قدیمی هالیوود داشت کنار گذاشته می‌شد، طبیعی است که در درک بعضی چیزهای آن ناتوان باشیم. از هر سو و با هر دیدگاهی که نگاه کنید، Fight Club یکی از مهم‌ترین فیلم‌های دهه‌ی ۹۰ و از بهترین آثار فینچر تا به امروز است. این فیلم مثل یک بیانیه‌ی گشوده است که پایانش هنوز برای برای تفسیر باز است. این مساله همواره به عنوان نقطه نظر جالب برای دیدن یک فیلم، مورد ستایش قرار گرفته است.

ادوارد نورتون نمونه‌ی کاملی از مرد بی‌قدرت طبقه‌ی متوسط است که قدرت و هدف را در یک دنیای زیرزمینی از مردان هم‌فکر پیدا می‌کند که همدیگر را لت و پار می‌کنند تا چیزی را احساس کنند… هر چیزی. برد پیت به عنوان راهنمای او در این دنیای زیرزمینی، جذابیت و کاریزمای مرد آلفا را به رخ می‌کشد. یک سوم آخر فیلم یک پیچیدگی ذهنی شبیه به هزارتو دارد که با پایانی جسورانه به انتها می‌رسد. این پایان با اینکه به نظر می‌رسد نباید جواب بدهد، فوق‌العاده خوب جواب داده است.

Seven (1995) .4

یکی از دیوانه‌ترین دیوانه‌های سینما!

یکی از دیوانه‌ترین دیوانه‌های سینما!

معروف‌ترین فیلم دیوید فینچر در کنار فیلم قبلی، بی‌شک Seven است. فینچر بعد از ناامیدی جان‌خراش تجربه‌ی ساخت Alien 3، با این شیرجه‌ی تاریک در ذهن بیمار یک قاتل سریالی که الهام گرفته از هفت گناه کبیره (غرور، طمع، خشم، حسادت، شهوت، شکم‌پرستی و تنبلی) است، با قدرت به صحنه برگشت. 

برد پیت و مورگان فریمن به عنوان دو کارآگاهی که دنبال رد قاتل‌اند، یک رابطه‌ی طبیعی و دوستانه دارند که تعادل فیلم را حفظ می‌کند. همچنین رابطه‌ی آن‌ها یکی از مثال‌زدنی‌ترین زوج‌های پلیسی سینما را ساخته که طرفداران بسیاری در میان فیلم‌بازها دارد. Gwyneth Paltrow به عنوان زن تنهای برد پیت، وزن لازم را به داستان اضافه می‌کند. برای فیلمی پر از صحنه‌های جرم وحشتناک، تماشاچیان عادی سینما به طرز عجیبی برای سوار شدن روی چرخ‌وفلک تاریک فینچر صف کشیدند. سفری جذاب که با یکی از بهترین پایان‌های غافلگیرکننده‌ی تاریخ سینما تمام می‌شود. !What’s in the box?…What’s in the box

Gone Girl (2014) .3

یکی از فیلم‌های اقتباسی جذاب فینچر

یکی از فیلم‌های اقتباسی جذاب فینچر

اقتباس شده از رمان پرطرفدار گیلین فلین، Gone Girl به راحتی می‌توانست یک ناامیدی بزرگ باشد. بالاخره هر کسی که رمان استادانه‌ی فلین درباره‌ی تعلیق زنانه را خوانده باشد، ایده‌های خودش را درباره‌ی شخصیت‌ها و داستان دارد. اما فینچر احتیاط را کنار گذاشته و با شجاعت فیلم را با دیدگاه و جهان‌بینی خودش می‌سازد. این نگرش او کمک بزرگی به رزاموند پایک، به عنوان قهرمان زن فیلم می‌کند که در نقش‌اش فوق‌العاده ظاهر شده و دامنه‌‌ای جدید از درخشش یک بازیگر را نشان می‌دهد. بن افلک هم به عنوان شوهر مظنون به قتلش، با آن لبخند مزخرف و مظلومانه‌اش، کاملا در دل نقش فرو رفته است. 

فینچر داستان از هم گسیخته و پر از تناقض فلین را مانند یک استاد به تصویر می‌کشد و ما را با هر پیچ و تاب جدیدی هیجان‌زده می‌کند، حتی اگر از قبل داستان را بدانیم. اقتباس‌های سینمایی به ندرت به اندازه‌ی کتاب‌های منبع و اصلی خوب است، اما این یکی حداقل مساوی با آن است.

Zodiac (2007) .2

بازگشت به کودکی‌ها در سان فرانسیسکو

بازگشت به کودکی‌ها در سانفرانسیسکو

Zodiac فیلمی است که به شدت شخصی به نظر می‌رسد و احتمالا تا حدودی نقطه‌نظر شخصی فینچر است. فینچر در اواخر دهه‌ی ۶۰ و اوایل دهه‌ی ۷۰ در منطقه خلیج سانفرانسیسکو بزرگ شد، زمانی که یک قاتل سریالی به نام زودیاک منطقه را در وحشت‌ خود فرو برده بود. پرونده‌ی این قاتل در سن حساس بلوغ، به مغز استخوان فینچر نفوذ کرد. اما این تنها دلیل نیست که Zodiac مثل فیلمی به نظر می‌رسد که فقط فینچر می‌تواند بسازد. همان‌طور که می‌بینید این فیلم درباره‌ی وسواس است و تعداد کمی از فیلمسازان به اندازه‌ی فینچر وسواسی هستند. 

رابرت داونی جونیور، جیک جیلنهال و مارک روفالو همگی به عنوان سه خبرنگار و ژورنالیست که سال‌ها پس از خوابیدن پرونده در کشوهای اداره پلیس، به دنبال شناسایی قاتل هستند، فوق‌العاده عمل می‌کنند. از زمان All the President’s Men هیچ فیلمی نتوانسته تحقیقات سخت‌گیرانه را به چنین تریلر پرتنشی تبدیل کند. این فیلم درباره‌ی جزئیات، روند پرونده و بن‌بست‌هاست و فقط هنرمندی با مهارت و قریحه‌ی فینچر می‌تواند آن را به یک تریلر هیجان‌انگیز و استرس‌زا تبدیل کند.

بهترین فیلم‌ها در مورد قاتلان سریالی واقعی

The Social Network (2010) .1

مارک زاکربرگ، فیسبوک، سینما

مارک زاکربرگ، فیسبوک، سینما

این فیلم می‌تواند رای هر کسی به عنوان بهترین فیلم دهه را کسب کند. اگر بدانید که فیلمنامه‌ی این فیلم را آرون سورکین نوشته، اصلا از این انتخاب تعجب نمی‌کنید. تصویر واقعی و بی پرده فینچر از مارک زاکربرگ، بنیان‌گذار فیسبوک، نه تنها یک شاهکار بزرگ است، بلکه یک خوانش تیزبینانه از دوران جدید ماست. 

ممکن است شما طرفدار نوع خاص دیوانگی و مکالمات سریع جسی آیزنبرگ نباشید، اما او هیچ وقت بهتر از اینجا خوب بازی نکرده است، به عنوان یک‌ نابغه‌ی تنها که با جاه‌طلبی و خودخواهی توانست دنیا را به هم وصل کند و در همین مسیر روح خودش را از دست بدهد. صحنه‌ی آخر که زاکربرگ در آن بیشتر از همیشه تنهاست و مدام صفحه‌ی لپ‌تاپش را رفرش می‌کند تا ببیند دوست پیدا کرده یا نه، پایان کاملی برای داستان خودش و عصر عطش‌های سیری‌ناپذیر ما از لایک و فالو و تایید و دوست داشته شدن است. این فیلم حقیقتاً یک شاهکار بزرگ است.

کدام فیلم دیوید فینچر را بیشتر از همه دوست دارید؟

نگرش فینچر به سینما، نگاهی انتقادی و واقع‌گرایانه است. او به جنبه‌های تاریک جامعه و روان انسان می‌پردازد و با نشان دادن بی‌پرده از زشتی‌ها و پلشتی‌ها، مخاطب را به چالش می‌کشد. در عین حال، فینچر به زیبایی‌شناسی بصری و تکنیک‌های فیلمسازی نیز اهمیت زیادی می‌دهد و فیلم‌هایش را با دقت و ظرافت بالایی می‌سازد. او با ترکیب عناصر مختلف ژانرهای مختلف، سبکی منحصر به فرد برای خود ایجاد کرده است که هم تجاری است و هم هنری. شما کدام یک از آثار فینچر را بیشتر از بقیه دوست دارید؟ حتما برای ما در کامنت بنویسید. 

منبع: Esquire


بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

Loading

source

shakotardid.ir

توسط shakotardid.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *