انیمه Tokyo Revengers فراتر از مشت و لگدهایی است که در آن میبینید. اگر قرار بر مبارزات واقعگرایانه بود، که دعوا چند کودک انیمهای شاید چندان جذاب نباشد و بهتر آن است که حداقل چند مبارزه UFC میدیدیم اما چیزی که داستان Tokyo Revengers صیقل میدهد بیشتر از این حرفها است. این اثر با تلنگری جدی میآید و با ضربه شصتی قدرتمند ادامه میدهد اما شاید کمی در ادامه ترجیح میدهد از اوج فاصله بگیرد.
انیمه Tokyo Revengers یک روایت لایه لایه است که قصد دارد بیننده را در منگهای قرار دهد که بگوید، از مکافات عمل غافل نشو. من زمانی که شروع به دیدن این انیمه کردم، صرفاً خلاصهای از داستان را خوانده بودم و نه مانگا را دیده بودم و نه میدانستم چه چیزی در انیمه انتظارم را میکشد اما دیدن اولین اپیزود از Tokyo Revengers مرا میخکوب کرد آن هم به دو دلیل، اول آنکه تصور کردم اگر من جای شخصیت اصلی بودم چه میشد و دوم آنکه خلاقیت در انیمه موج میزد. متاسفانه زمانی که این اثر را میدیدم، انیمه درحال پخش بود و واقعاً تحمل زمان تا قسمت بعدی آن سخت بود اما نگران نباشید، حالا میتوانیم به راحتی این انیمه را به زیر تیغ ببریم البته که این انیمه به اتمام نرسیده است ولی فصل جاری ندارد. برویم به سراغ نقد و بررسی انیمه Tokyo Revengers، پس همراه مجله بازار باشید.
انیمه Tokyo Revengers | تلاش به هر قیمتی
در اولین مرحله، باید به سراغ داستان Tokyo Revengers رفت چرا که بار اصلی کل اثر به دوش این قسمت است. وقتی به تماشای انیمه بنشینید، تاکمیچی هانگاکی (Takemichi Hanagaki) را در همان ابتدای داستان خواهید دید، شخصی که ۲۶ ساله است، در زندگی خود شکست خورده، ناامید است و بیهدف ندارد، گذران عمر میکند. اما زندگی تاکمیچی در یک لحظه تراژیک متحول میشود، آن هم درست زمانی که خبر مرگ تراژیک هیناتا تاچیبانا (Hinata Tachibana) را میشنود، کسی که دوستدختر سابق تاکمیچی محسوب میشود.
این مرگ، در واقع قتلی است که توسط باند خیابانی توکیو مانجی (Toman) رقم میخورد، گروهی که با گذشته تاکمیچی ارتباط عمیقی دارد. این اتفاق باعث میشود تاکمیچی بهطور اتفاقی توانایی سفر به گذشته را به دست آورد، این توانایی او را درست به ۱۲ سال پیش میبرد، زمانی که در حال گذران دوران راهنمایی است و خود او جزئی از باند توکیو مانجی محسوب میشود، این زمان، همان زمان دوستی او و هیناتا نیز هست. با این فرصت غیرمنتظره، تاکمیچی تصمیم میگیرد با تغییر وقایع گذشته، آینده را بهبود بخشد و از مرگ عزیزش جلوگیری کند. داستان درباره دیرگیریهای نوجوانانه و باندی در ژاپن است که پایهگذار گروههای خلافکار و یاکوزایی در آینده ژاپن میشود.
ایده سفر در زمان در Tokyo Revengers واقعاً خلاقانه پیادهسازی شده است و بر خلاف آثاری که از این عنصر در روایت خود بهره بردهاند، به جای تمرکز بر پیچیدگیهای علمی سفر در زمان، این انیمه اولویت را به احساسات و روابط انسانی میدهد. تاکمیچی با هر تغییری، دوباره به آینده باز میگردد و هر بار متوجه میشود که با چالشهای جدیدی روبهرو شده است، در نتیجه باز هم زمان را برمیگردد اما مشکل اینجاست که تغییر گذشته از آیند هم چالش برانگیزتر است. این رفت و برگشتها شخصیت و دیدگاه او را بهخوبی گسترش داده و با به تصویر کشیدن خیانتها، فداکاریها و رازهای پنهان شخصیتها، نشان میدهد که عمق داستان چقدر در شخصیتپردازی است، نه در مبارزات بین آنها.
شاید مهمترین نکته درباره روایت و داستان انیمه Tokyo Revengers به همین سفر در زمان باز میگردد. سفر در زمان هربار قوانین عجیب و غریبتری دارد و گاهبهگاه ما را دچار ابهامات میکند. راحتتر توضیح دهم، برخی از این قوانین بهخوبی توضیح داده نمیشوند و به همین دلیل ممکن است برای مخاطبانی که به دنبال منطق دقیق هستند، کمی آزاردهنده بنظر برسد. این سفر در زمان، گاهی دچار الگوهای تکراری میشود، مثلاً بازگشتهای مکرر تاکمیچی به گذشته، در بعضی مواقع باعث ایجاد احساس یکنواختی در انیمه را رقم میزند اما معمولاً بعد از این رفتنها تلاش شده سکانسهای فوقالعادهای اتفاق بیفتد که با احساسات قوی، انگیزههای عمیق شخصیتها و تعادل بین اکشن و درام جبران مافات میکنند. از این رو، انیمه Tokyo Revengers داستانی دارد که گاهی شاید روایت خود را ببازد اما ریتم داستانی را میداند چطور تنظیم کند.
رگهای خونی انیمه Tokyo Revengers
قلب این روایت پر از کتک و کتککاری، شخصیتپردازی تشکیل میدهد، قلبی که بهخوبی عمل کرده و باید یک تشکر ویژه از خالقش به دلیل عمقی که دارد، کرد. تاکمیچی هاناگاکی، که عملاً بهعنوان قهرمان داستان میشناسیم، یک شخصیت شجاع، پرشور و در عین حال بسیار قابللمس است، فردی که بخاطر عشق عزیزش همه چیز را تغییر میدهد. تاکمیچی نه یک مبارز قدرتمند است و نه از هوش استثنایی برخوردار است و همین باعث شده که ضعفها، ترسها و تردیدهایش او را به شخصیتی انسانی و نزدیک به واقعیت تبدیل کند. وجه تمایزی که تاکمیچی در Tokyo Revengers رقم میزند، اراده و شجاعت او برای ادامه دادن است، چیزی که ما معمولاً بهشکلی کلیشهای در سایر آثار انیمهای میبینیم. او شکست میخورد، پیدرپی هم شکست میخورد اما همین که دوباره بر میخیزد و از اول شروع میکند، او را به یک قهرمانی الهامبخش تبدیل میکند که هرکسی دوست دارد سرنوشتت را دنبال کند.
شما در این انیمه با سیل عظیمی از شخصیتهای فرعی طرف هستید که هر یک در گذشته با رویکردی که دارد، آینده را مورد تاثیر قرار میدهد اما نکته جذاب اینجا است که شخصیتهای فرعی با وجود تعداد بالایشان به اندازه کافی درخشش دارند. در ابتدا درباره مانجیرو سانو (Manjiro Sano) صحبت کنیم که اگر انیمه را ببینید، میفهمید که چقدر این فرد مهم است. این شخص که با لقب مایکی در Tokyo Revengers حضور دارد، رهبر کاریزماتیک توکیو مانجی و یکی از پیچیدهترین شخصیتهای انیمه محسوب میشود. او ظاهری قدرتمند . پرصلابت دارد اما آسیبپذیری خاصی دارد که به گذشته دردناکش باز میگردد.
اگر بخواهم مثالی دیگر از شخصیتها بزنم کن ریوگوجی (Ken Ryuguji)، ملقب به دراکن شخص مناسبی است، فردی که نمیتوانید به هیچ شکلی نیت و ذات واقعیاش را حدس بزنید. کن ریوگوجی معاون مایکی بوده شخصیتی آرام اما مقتدر دارد که عملاً مکمل مایکی محسوب میشود. رابطه بین مایکی و دراکن بر پایه دوستی و وفاداری عمیقی بنا شده وجداً یکی از ستونهای اصلی Tokyo Revengers به شمار میرود چرا که لحظات احساسی قدرتمندی خلق میکنند.
شخصیتهای چیزی هستند که در Tokyo Revengers تمام نمیشوند، مثلاً میتوانم درباره چیفویو ماتسونو (Chifuyu Matsuno) و وفاداریش، هیناتا تاچیبانا و خوشبینیاش یا حتی تتا کیساکی (Tetta Kisaki) و حیلهگریاش بگویم و توضیح دهم که چطور انیمه این شخصیتها را گسترش میدهد و به اوج میرساند اما بهتر است تماشا کنید تا بیشتر لذت ببرید چرا که هر یک به داستان رنگ و بویی خاص میبخشند. بنظرم به اندازه کافی و حتی بیشتر Tokyo Revengers به مهرههای شطرنجش فرصت رشد و توسعه را میدهد، تنها کسانی که در انیمه فرصت رشد شخصیتی ندارند، دشمنانی هستند که در Tokyo Revengers وجود دارند و نیازی هم برای زمان دادن به آنها نیست. شاید این عدم توسعه باعث شود که گاهی دلیل کافی برای اختلافات را میان این دشمنان وشخصیتهای اصلی نبینید اما کاراکترهای اصلی و روابط بین آنها بهقدری قوی هستند که حتی شاید این مورد به چشم هم نیاید.
در توکیو ریونجرز حفظ نبض کار دشوار بوده
وظیفه انیمیت توکیو ریونجرز بر عهده استودیو Liden Films بوده که میتوان مهر تایید را در کارنامهاش زد. عملکرد این مجموعه خوب تلقی میشود چرا که طراحی شخصیتها وفادار به مانگای اصلی بوده و جزئیات خاص در مانگا مانند مدل موهای خاص، لباسهای باندهای مختلف و حتی حالات چهره با دقت به تصویر کشیده شدهاند. در رابطه با صحنههای اکشن هم میتوان گفت که درگیریهای خیابانی، با انرژی و دینامیک ایدهآلی به طرح درآمدهاند و اجرا شدهاند که بهخوبی حس هیجان و تنش را منتقل میکنند. استفاده از رنگهای تند و کنتراست بالا در این صحنهها، منجر به تقویت فضای خشن و پرشور داستان شده که هم مفید است و هم خون و جای ضربات را عالی به تصویر میکشد.
مسئلهای که احتمالاً در توکیو ریونجرز متوجه شوید و شاید در ذوق شما بزند، این است انیمیت نبض دارد اما نمیتوانند نبضش را حفظ کنند، درنتیجه کیفیت انیمیت در برخی قسمتها نوسان دارد. این نوسانها را در فصل اول زمانی خواهید دید که با تصاویر ثابت، انیمیشنهای سادهتر یا کاتهای سریع روبهرو میشوید و همین مسئله باعث کاسته شدن کیفیت بصری کار میشود. در ادامه تیم انیمیت با دقت، تلاش کرده است که در فصلهای بعدی تا حدی این نقطه ضعف را بهبود ببخشد اما این مشکل بهطور کامل رفع نشده است. کارگردانی فصل اول توکیو ریونجرز به عهده Koichi Hatsumi بود.
کارگردانی انیمه تمرکز شدیدی بر روایت صحیح و کامل داشته، بهشکلی که توکیو ریونجرز در انتقال احساسات و تنشهای داستانی موفق عمل کرده اما نوسان ریتمیک روایت متاسفانه به انیمه ضربه زده و گاهی به دلیل فلاشبکهای طولانی، دیالوگهای کشدار یا تمرکز بیش از حد بر جزئیات فرعی کند میشود. ولی توجه داشته باشید که انیمه قرار نیست سرعت داشته باشد و بهنظر من حداقل، کل بار داستانی به همین سرعتی است که دارد، سرعت بیشتر آن را خراب میکرد، همانطور که گاهی کند شدن آن گاهی ضربه میزند.
موسیقی اثر، گلولهای که لحظه آخر رو میشود
موسیقی در توکیو ریونجرز یکی از برجستهترین جنبههای آن است و بهخوبی روح و احساس داستان را منتقل میکند. موسیقیدان توکیو ریونجرز که ساخته هیراکی تسوتسومی (Hiroaki Tsutsumi) است، با ترکیبی از ملودیهای احساسی و ریتمهای پرانرژی، به تقویت صحنههای اکشن و دراماتیک کمک میکند. موسیقیها در لحظات کلیدی، توکیو ریونجرز را به اوج میرساند و واقعاً درگیریهای گروهی یا مواجهههای عاطفی را در انیمه چند لول بهبود میبخشد.
اما توکیو توکیو ریونجرز چه در بر دارد؟
توکیو ریونجرز مضامین فلسفی و انسانی خوبی دارد و در لایههای عمیقتر خود دوستی، وفاداری، رستگاری و تاثیر انتخابهای فردی بر آینده میپردازد. این انیمه آرمانگرایی و درسهای جذابی دارد و نشان میدهد که حتی در تاریکترین لحظات، شجاعت و اراده میتوانند مسیر زندگی را تغییر دهند. رابطه تاکمیچی با هیناتا، مایکی، دراکن و دیگر اعضای توکیو مانجی، بر اهمیت حمایت متقابل، فداکاری و ارزش روابط انسانی تاکید دارد که نقطه قوتهای خود را بهبود میبخشد.
یکی از نقاطی که در انیمه توجه من را جلب خود کرد، این بود که یکی از پیامهای کلیدی انیمه این است که گذشته هرچند دردناک باشد، میتواند فرصتی برای یادگیری و رشد شود. این مورد را میبینیم که تاکمیچی با هر بار بازگشت به گذشته، نهتنها سعی در تغییر آینده دارد بلکه خود نیز بهعنوان یک فرد رشد میکند و از ضعفهایش عبور میکند. همین مضامین است که برای مخاطبان جوان، الهامبخش هستند و پیامی قدرتمند درباره اهمیت پشتکار و امید منتقل میکنند.
توکیو ریونجرز هدفمند تولید شده است و با بررسی جنبههای تاریکتر دنیای باندهای خیابانی را به تصویر میکشد و با به نمایش گذاشتن خشونت، خیانت و تاثیرات منفی محیط بر افراد نشان میدهد که چگونه انسانها با روابط و موقعیتهای اشتباه رو به تباهی میروند. این انیمه بدون اینکه این مسائل را رمانتیزه کند، به همه نشان میدهد که حتی در چنین دنیای کثیفی، ارزشهای انسانی مانند دوستی و وفاداری هستند که به دنیا رنگی نو میبخشند و نور را به ما هدیه میدهند.
اگر انیمههایی مانند Erased، Steins;Gate یا حتی Banana Fish میتوانید شباهتیهایی در آن پیدا کنید چرا که هر یک بهنوعی به موضوعات سفر در زمان یا دنیای باندهای خیابانی پرداختهاند. توکیو ریونجرز اما با تمرکز بر ترکیبی از اکشن، درام و روابط گروهی چیزی را ارائه میدهد که منحصربهفرد است. Erased بیشتر بر درام روانشناختی تمرکز دارد و Steins;Gate به پیچیدگیهای علمی سفر در زمان میپردازد اما توکیو ریونجرز برخلاف آنها با احساسات خام و درگیریهای خیابانی، ، حس و حالی متفاوت و سبکتر ارائه میدهد. Banana Fish هم در مقایسه با توکیو ریونجرز به تاریکی و تراژدی مطلق اختصاص دارد اما این اثر بیشتر بر امید و رستگاری تمرکز دارد.
توکیو ریونجرز را چه کسی باید ببیند؟
انیمه انتقام جویان توکیو هرچیزی را که ارائه میدهد، بهخوبی به یکدیگر بَست کرده است و با ژانرهای شونن و سفر در زمان توانسته برای هرکسی که به داستانهای پرمعنا و شخصیتهای قابللمس علاقه دارد، گزینهای ایدهآل باشد. نقطه ضعف امری جدا نشدنی از هر چیزی است و در انیمه انتقام جویان توکیو ریتم داستان یا انیمیت ضعیف در برخی سکانسها بهچشم میخورد اما مضامین کلیدی، تاثیرات فرهنگی و داستانی که قلب تپنده است، توانسته با قدرت این نقاط را پوشش دهد.
اگر هیجان مملو از احساسات را دوست دارید یا پیچشهای داستانی برای شما جذاب است، همچنین مقولههای عجیبی مانند سفر در زمان و پیامهایی درباره شجاعت و امید برای شما دلنشین است، توکیو ریونجرز قطعاً ارزش تماشا دارد. این انیمه با هر فصل خود مخاطبان را به سفری پرشور در دنیای تاکمیچی و دوستانش دعوت میکند و تجربهای بهیادماندنی ارائه میدهد که تا مدتها در ذهن و قلب شما باقی خواهد ماند. نظر شما چیست؟ آیا این انیمه را تماشا کردهاید؟ منتظر نظرات شما برای سایر کاربران مجله بازار هستیم.
دوست داشتنیترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا
source