حمله به قیساریا را میتوان به یک عملیات مهم در بدل زدن به دشمن تشبیه کرد. محور مقاومت دائما سعی دارد با ایجاد یک نظم نهفته در بی نظمی ظاهری، تعیینکننده زمین و نقطه درگیری باشد و آن را به دشمن تحمیل کند.
خبرگزاری آنا– عماد نجار: شنبه ۱۹ اکتبر (۲۸ مهر) حمله پهپادی به محل سکونت «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی باعث تغییراتی در روند تبادلات پینگ پنگی نظامی فیمابین محور مقاومت و رژیم صهیونیستی شد. عملیات قسیاریا آنچنان شرایطی را برای تلآویو رقم زد که سیاسیون و رسانههای صهیونیستی مجبور شدند سناریوهای متعددی را برای تحریف افکار عمومی منتشر کنند.
ازجمله این سناریوها میتوان به سناریوی «پرچم دروغین» اشاره کرد که طی آن رژیم سعی کرد این حمله را از مبدا لبنان حذف کند و شیفت دهد به مبدا تهران. در این پروژه، خفت رژیم در ناتوانی به دفع حمله پهپادی حزب الله حذف میشود و این اقدام به یک قدرت بزرگتر نسبت داده میشود.
اسرائیل در مواجهه با تمامی حملات و عملیاتهای مقاومت، برای پنهان کردن ضعف خود، از ادعای نقش ایران استفاده میکند
آنچه در قیسیاریا رخ داد، عملیاتی بود با سه پهپاد که از سد سامانههای پدافندی رژیم گذشتند و سومین پهپاد به هدف از پیش تعیینشده اصابت کرد.
بطور کلی، اسرائیل در مواجهه با تمامی حملات و عملیاتهای مقاومت برای پنهان کردن ضعف خود در موضوعات امنیتی، اطلاعاتی و حتی تسلیحاتی و اشراف بر مناطق حساس، از ادعای نقش ایران در عملیاتها استفاده میکند تا هم به نوعی باعث محکومیت ایران در عرصههای فراسرزمینی شده باشد و هم ناتوانی خود را وابسته به دشمنی بسیار قدرتمند کرده باشد.
در این پروژهها لازم نیست مطرح شود که مبدا موشک و پهپاد کدام نقطه است، زیرا دشمن صهیونیستی در زمانی که هیچ مدرکی مبنی بر عدم دخالت ایران در عملیات نداشته باشد به موضوع سازنده پهپادها و مستشارتان نظامی ایران میپردازد.
از سوی دیگر، حمله به قیساریا را میتوان به یک عملیات مهم در بدل زدن به دشمن تشبیه کرد. محور مقاومت دائما سعی دارد با ایجاد یک نظم نهفته در بی نظمی ظاهری، تعیینکننده زمین و نقطه درگیری باشد و آن را به دشمن تحمیل کند. نمونههای متعدد این رویکرد را میتوان در ورود زمینی به پایگاههای نظامی اطراف غزه مشاهده کرد. خالی کردن شهرکهای اطراف نوار غزه، تخلیه بیش از صد شهرک صهیونیست نشین در مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی، افزایش تدریجی عمق مورد هدف موشکهای مقاومت و حتی هدف قراردادن پایگاههای نظامی اسرائیل براساس نیازمندیهای تهاجمی محور مقاومت نیز در این حیطه میگنجد.
عملیات قیسیاریا را می توان هشداری جدی تلقی کرد مبنی بر اینکه در صورت ادامه جنگ از سوی دشمن صهیونیست، محور مقاومت از توان و تسلیحات کافی برای هدف گرفتن هر نقطهای از اسرائیل برخوردار است
در مورد قیساریا، اما کمی باید بیشتر دقت کرد. ابتدا اینکه دشمن صهیونیستی به هیچ عنوان تصور هدف قرار گرفتن منزل نخستوزیر اسرائیل را نمیکرد و حتی در صورت پیشبینی هم اتکای فراوانی به سامانههای ضد موشکی و راداری کرده بود. به همین دلیل پس از رخ دادن این عملیات یک آشفتگی و دستپاچگی شدید در نیروهای امنیتی اسرائیل بوضوح دیده میشد.
در همین راستا و برای پایین آوردن انعکاس رسانهای قدرت بالای مقاومت، بنیامین نتانیاهو سریعا جلوی دوربینها قرار گرفت و جملاتی را به زبان آورد که یادآور روزها و ساعات اولیه آغاز عملیات طوفان الاقصی بود. این عملیات توانست هشداری جدی برای تمام ارکان رژیم صهیونیستی باشد که از این پس هیچ نقطهای در اسرائیل امنیت ندارد.
عملیات قیساریا را میتوان به نوعی تهدیدی جدی در صورت ادامه جنگ از سوی صهیونیستها دانست. در واقع، محور مقاومت اعلام کرد در صورت ادامه جنگ توان این محور به حدی است که نه تنها هیچ نقطه امنی در اسرائیل باقی نمیماند بلکه هر بخش را میتوان با تسلیحات متناسب و با حجم تخریب مختلف و حتی در ابعاد بسیار گسترده و دامنه تخریب بالا هدف قرار داد.
source